عطاءالله مهاجرانی به وزیر خارجه اسبق آمریکا؛ «جان کری؛ تو هم؟!»
سیاسی
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - اعتماد / سید عطاءالله مهاجرانی در یادداشتی، در روزنامه اعتماد نوشت: اکنون همان امضای جان کری پای مقالهای است که ایشان به همراه توماس کاپلان در روز یکشنبه 24 فروردین در روزنامه وال استریت ژورنال منتشر کرد. به ترامپ گفتند: «ایران در گوشه رینگ گیر افتاده است. در مذاکره با ایران فراتر از مساله غنیسازی هستهای پیش بروید!»
سید عطاءالله مهاجرانی در یادداشتی با عنوان «جان کری تو هم؟!» در روزنامه اعتماد نوشت: «در دوران جنگ تحمیلی دولت کویت از رژیم صدام حمایت میکرد، حمایت مالی و سرزمینی و تبلیغاتی و سیاسی. نتیجه حمایتشان هم اشغال کویت توسط ارتش عراق و آوارگی خاندان امیر کویت بود و جنگ دوم خلیجفارس. مرحوم آیتالله موسویاردبیلی در نماز جمعه تهران با طنزی نمکین خطاب به کویت گفت: «کویییت! تو هم؟!» در واقع میخواست با توجه به اندازه و موقعیت کویت بگوید که از تو چنین انتظاری نمیرفت.
این تعبیر دیگر بعد از جمله معروف سزار خطاب به دوست نزدیکش مارکوس بروتوس که او هم با دشنه ضربتی به سزار زده بود؛ سزار گفته بود: « ?! Et tu Brute ، بروتوس تو هم!» این مطلب را شکسپیر در نمایشنامه ژولیوس سزار روایت کرده است. بعد از موضعگیری کویت و تعبیر آیتالله موسویاردبیلی در ایران در بین مقامات سیاسی و دولتی و در مجلس، وقتی کسی سخنی میگفت یا اقدامی میکرد که اصلا انتظار نمیرفت، گفته میشد: «کویت تو هم!» حالا ماجرای مقاله جان کری است در آخر عمری درباره ایران و خطاب و رهنمودش به ترامپ که ببین ایران گیر افتاده است! ایشان بعد از وزارت خارجه در دولت دوم باراک اوباما، به امور محیط زیست میپرداخت و مشاور بایدن در همین قضیه بود.
بازار 
ترامپ که آمد، ایشان در مذاکرات برجام نماینده امریکا بود. به اصطلاح نقش پلیس خوب را بازی میکرد. بهرغم اینکه جان کری افتخارش شرکت در جنگ ویتنام و در حقیقت جنایت جنگی بود، اما به مرور با همان عصای زیر بغل و پای گچ گرفته و قدم زدن در ساحل و همدردی در فوت مرحوم مادر دکتر روحانی و رفتنش به محل اقامت هیات ایرانی برای تسلیت؛ در یک کلام چهرهای مثبت پیدا کرده بود، از خود چهرهای متعادل نشان داده بود. یکی از دوستان میگفت: من وقتی جان کری را میبینم یاد داییام میافتم! انگار چیزی نمانده بود خادم آستان قدس بشود! البته بعدا معلوم شد که از همان خوشبینی نسبی هیات ایرانی، امریکاییها سوءاستفاده کرده بودند. راه نقض برجام را نبسته بودیم یا برجام در این باره صراحت نداشت، امضای جان کری را کافی میدانستیم.
اکنون همان امضای جان کری پای مقالهای است که ایشان به همراه توماس کاپلان در روز یکشنبه 24 فروردین در روزنامه وال استریت ژورنال منتشر کرد. به ترامپ گفتند: «ایران در گوشه رینگ گیر افتاده است. در مذاکره با ایران فراتر از مساله غنیسازی هستهای پیش بروید!» عنوان مقاله این است: «ترامپ بخت این را دارد که ضربه لازم را به ایران بزند!» چرا این بخت را دارد؟ چون به باور جان کری و کاپلان، ایران در گوشه رینگ گیر افتاده است.
در مقاله به تحولات منطقه به ویژه سقوط دولت سوریه اشاره شده است و تضعیف حماس و حزبالله و باقی قضایا. دیدم جان برنارد لوی، صهیونیست مشهور فرانسوی از این مقاله با آب و تاب تمجید کرده بود. جان لوی چهره پنهان و گاه آشکار حمایت از براندازان است. تامینکننده مالی است. سازماندهنده ملاقات با ماکرون در ماجرای اعتراضها و آشوب پاییز سال 1401 بود. از توماس کاپلان هم به عنوان رفیق شفیق خود تجلیل کرده است. نوشته: «ایران باید شرایط ترامپ را بپذیرد والا کیش- مات خواهد شد.»
مقاله جان کری نشانه دیگری است که در سیاست امروز جهان هیچ جایی برای کمترین خوشبینی و روابط عاطفی در سیاست و بین سیاستمداران آن هم از نوع امریکایی و اروپاییاش و حتی دیگران وجود ندارد. ما همیشه باید در پشت لبخندها، زهرخند را ببینیم. در پس دستکشهای ابریشمین چنگالهای تیز را مشاهده کنیم. ترامپ که حسابش از اول روشن بوده و هست. خوشبختانه در هدایت مذاکرات از سوی ایران به این نکته با صراحت و تبیین روشن از سوی رهبری توجه شده و میشود. مقاله جان کری نشان داد که تفسیر رهبری، تفسیری روشنگرانه بوده و هست: به امریکاییها نمیتوان اعتماد کرد! بدیهی است معنایش عدم مذاکره نبوده و نیست، اما جایی برای خوشبینی وجود ندارد.»
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1353788/