اندیشکده بریتانیایی: با ترامپ چه کنیم؟
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، یکی از چهار رهبر اروپایی بود که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در هفته گذشته، در واشنگتن با او دیدار کرد. قبل از استارمر، آندری دودا، رئیسجمهور لهستان و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در کاخ سفید با ترامپ دیدار کردند. بعد از استارمر نیز رئیسجمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، به دیدار ترامپ رفت.
بعد از برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ اینطور به نظر میرسد که در شراکت ترانسآتلانتیک، شکافهای عمیقی به وجود آمده است. اظهارات پیت هگزت وزیر دفاع ایالات متحده و جیدیونس معاون رئیسجمهور در کنفرانس مونیخ به مانند ناقوس مرگی برای روابط اروپا با ایالات متحده به گوش رسید. اما هنور این امکان وجود دارد که این اظهارات بیشتر سر و صدا بوده تا سیگنالی برای تغییر بزرگ.
به هر حال، تمایل ترامپ برای سرگرم کردن چهار رهبر اروپایی نشان میدهد که او ممکن است از دور شدن از اروپا چندان هم خشنود نباشد. ایالات متحده بیش از دو دهه است که نشانههایی از بالانس مجدد در تعهدات جهانی خود ارسال کرده است. اما احتمالاً این تغییر حتی در زمان ترامپ بیشتر تدریجی خواهد بود تا ناگهانی، زیرا همه شرکا از جمله ایالات متحده در خطر زیادی هستند.
زمان اضطرار
پرزیدنت ترامپ به وضوح مایل است اروپا را به زور وادار به حرفشنوی کند و تعهدات ایالات متحده را به عنوان بخشی از یک معامله، مشروط به شروط و نه ملزم به اصول، تلقی کند. بسیاری از آمریکاییها نسبت به این رویکرد همراهی دارند. آنها معتقدند که ترامپ تنها رئیسجمهوری آمریکاست که نشان داده است اروپا باید وزن خود را در شراکت فراآتلانتیک بفهمد.
رهبران بریتانیا و اروپا اکنون باید با نیاز طولانیمدت برای بازسازی نظم امنیتی یوروآتلانتیک و در میانمدت با نیاز فوری برای تضمین حاکمیت و استقلال اوکراین تناسب و پیوندی برقرار کنند. با در نظر گرفتن این پارادایم، پیشرفت بهویژه برای تسهیل آتشبس در جنگ روسیه و اوکراین و فراتر از آن شکل دادن به ترتیبات پس از این جنگ بسیار حیاتی است. این امر مستلزم نگاهی دقیق به چگونگی تنوع بخشیدن به مشارکتهای امنیتی اروپا است. اروپا تنها نیست، اما منحصربهفرد است. هیچ قاره دیگری نمیتواند همانند آن، به این سرعت به واسطه جدایی از ایالات متحده، متضرر شود.
نحوه برخورد با ترامپ
از زمان انتخابات آمریکا در 5 نوامبر سال 2024، رهبران خارجی استراتژیهای متفاوتی را درباره رئیسجمهور ایالات متحده اتخاذ کردهاند. برخی، مانند جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، قدرت خود را حداقل در مورد تعرفهها نشان دادند و تهدید به تلافی کردند و در عین حال به ترامپ پیشنهاد همکاری درباره ترتیبات مرزی دادند. این امتیاز دادن به ترامپ فقط به اندازهای بود که او بتواند در داخل به حامیان نشان دهد که پیروز این جدال شده است. چین نیز به شکل پیشگیرانه، با مجموعهای از اقدامات خود از جمله کنترل صادرات تلافی کرد. اما نه پکن و نه اتاوا با یک درگیری شبیه به جنگ اوکراین در همسایگی خود مواجه نیستند.
اروپاییها هنوز در حال تقلا برای رسیدن به یک استراتژی منسجم هستند. فردریش مرتز، صدراعظم آینده آلمان، موضع سختی اتخاذ کرده و استدلال کرد که «اولویت مطلق من تقویت هرچه سریعتر اروپا خواهد بود تا گام به گام، واقعاً بتوانیم به استقلال از ایالات متحده برسیم.» رویکرد کییر استارمر متفاوت بوده است. نخستوزیر انگلیس با حمایت تیمی از مذاکرهکنندگان بسیار مجرب، در حالی وارد واشنگتن شد که به او توصیه شده بود قدرت و وفاداری خود را به ترامپ نشان دهند و در عین حال بر فوریت حل و فصل مشکلات تاکید کند.
استارمر نامهای از پادشاه انگلیس به ترامپ ارائه کرد که در آن از رئیسجمهور ایالات متحده برای دومین سفر به بریتانیا دعوت شده بود و ارزشهای مشترک ایالات متحده و بریتانیا در آن تشریح شده بود. پادشاه انگلیس در این نامه به عمق روابط ایالات متحده و بریتانیا پرداخته و به مسائلی نظیر هوش مصنوعی، آموزش عالی، تحقیق و توسعه و مهمترین از آن گلف اشاره کرد که در آن دو کشور به عنوان قدرتهای پیشرو مطرح هستند. ترامپ، بهعنوان رئیسجمهور تعرفهها، جلسه توجیهی را با یک نکته مثبت پایان داد و به توافق تجارت آزاد آمریکا و بریتانیا ابراز امیدواری کرد؛ توافقی که در دور اول ترامپ محقق نشد.
با توجه به تحقیر اروپا از سوی ترامپ و دور شدن او از چندجانبهگرایی، استارمر به شکلی ماهرانه سخن گفت. به گونهای که بههیچوجه تصور نشد که او از جانب اروپا صحبت میکند و یا اینکه بریتانیا را به عنوان پلی بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا نشان میدهد. با این حال، این رویکرد استارمر، رویکردی است که حفظ آن دشوار است زیرا بریتانیا به دنبال تنظیم مجدد روابط خود با نزدیکترین همسایگان است.
هیچ چیز برای اوکراین
سفر استارمر به واشنگتن سرنخ دیگری از این موضوع به دست میدهد که چگونه برخی از نزدیکترین شرکای تجاری و امنیتی ایالات متحده ممکن است به دنبال تأثیرگذاری بر رفتار پرزیدنت ترامپ باشند. با این حال، درحالیکه هم استارمر و هم مکرون توانستند در سفرشان به واشنگتن، دستاوردهای خاصی را برای کشورهای خود رقم بزنند و به حل و فصل سوءتفاهمات پیشآمده پس از کنفرانس مونیخ کمک کنند، اما همچنان مسئله فوری اوکراین و مسئله میانمدت دفاع از اروپا نامشخص است.
اکنون به نظر میرسد که استارمر و مکرون طرح ترامپ مبنی بر آغاز گفتوگو با روسیه برای دستیابی به یک «توافق» که منجر به صلح شود را تایید کردهاند. اما هنوز مشخص نیست که جایگاه اروپا در این توافق چه خواهد بود. درحالیکه این تنها توافقی است که اروپا باید سهم قابل توجهی در اجرای آن داشته باشد. نه استارمر و نه مکرون، هیچ تعهدی از سوی ترامپ مبنی بر اینکه ایالات متحده ضمانتی امنیتی به اوکراین ارائه خواهد کرد، دریافت نکردند. در مقابل، ترامپ گفت که مکرون موافقت کرده است که اروپا باید مسئولیت حفاظت از اوکراین را بر عهده بگیرد.
وقتی در مقابل استارمر از او پرسیدند که آیا ایالات متحده از نیروهای حافظ صلح بریتانیا محافظت میکند؟ ترامپ به شوخی پاسخ داد: «انگلیسیها میتوانند از خودشان مراقبت کنند.» سپس مکث کرد و گفت: «من همیشه با انگلیسیها خواهم بود». در همین حال، رئیسجمهور در جلسه کابینه خود، اتحادیه اروپا را به این دلیل که اساساً برای «محروم کردن ایالات متحده» ایجاد شده است، مورد انتقاد قرار داده و در عین حال قول داد که تعرفههای 25 درصدی بر واردات اتحادیه اروپا به آمریکا اعمال کند.
فقدان ضمانتهای مشخص آمریکا برای اوکراین و تحقیر اروپا توسط ترامپ، معضلی برای استارمر ایجاد میکند. استارمر مجبور است راهی بیابد که بریتانیا بهطور موثر به دفاع از اروپا و به بازسازی روابط اتحادیه و آمریکا کمک کند و در عین حال اطمینان داشته باشد که روابط دوجانبه لندن و واشنگتن به خطر نمیافتد. رهبران اتحادیه اروپا با تصمیمات دشوار اقتصادی و همچنین سیاسی برای افزایش هزینههای دفاعی و ابداع مکانیزمی برای تأمین مالی این هزینهها روبهرو هستند و حالا مجبورند برای رویارویی با تعرفههای ایالات متحده هم آماده شوند.
اعلام استارمر مبنی بر افزایش هزینههای دفاعی یکی از عوامل کلیدی در جلب رضایت رئیسجمهور ایالات متحده بود. اما آنچه در آینده برای بریتانیا پیش خواهد آمد چالشبرانگیزتر خواهد بود. بریتانیا میتواند پل ارتباطی بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا باشد، اما از این نقش چیزی عاید بریتانیا نخواهد شد. استارمر وسوسه خواهد شد که با هدف کسب امتیازات دوجانبه، بهویژه در زمینه تجارت، واشنگتن را وادار کند تا در دفاع از اوکراین سرمایهگذاری کند.
این رویکرد ممکن است محدود به برقرار کردن بالانس مدنظر استارمر بین آمریکا و اتحادیه اروپا را به چالش بکشد. هم استارمر و هم رهبران اتحادیه اروپا به متقاعد کردن واشنگتن برای ایجاد مواضع اطمینانبخش نزدیک نیستند، چه رسد به عمل به وعدههایی برای صلح پایدار و عادلانه در اوکراین، یا تعریف شکل پایدارتری از نظم فراآتلانتیک. اما آنها حداقل توانستهاند دمای روابط دوجانبه خود را با آمریکا کاهش دهند. با این دولت دوم ترامپ، حتی این هم در اندازه خود یک پیروزی به حساب میآید.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1337449/