خلخالی گفت دیر آمدید
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نیره خادمی| عصر هجدهمین روز فروردین سال 1358 تنها چند روز پس از رفراندوم جمهوری اسلامی، امیرعباس هویدا را به حیاط زندان بردند و با شلیک یک یا چند گلوله اعدام انقلابی شد. هیچکدام از پادرمیانیها نتوانست صادق خلخالی را از این کار منصرف کند و حتی آنطور که روایت شده، نامهای که از طرف امام خمینی در دستان مهندس بازرگان، نخستوزیر دولت موقت بود هم کارساز نشد. سیوهفتمین نخستوزیر ایران یک سال پیش از پایان حکومت پهلوی با دستور شاه بازداشت شد؛ پس از انقلاب هم که در زندانها باز شد، فرار نکرد و در ایران ماند اما دفاعیاتش در دادگاه کارساز نبود. سازندگی همزمان با چهلوششمین سالگرد اعدام امیرعباس هویدا به زوایای مختلف زندگی و اعدام این شخصیت تاریخی ایرانی پرداخته است.
آغاز حضور در دولت
امیرعباس ممدوح سال 1285 در تهران در خانوادهای سرشناس به دنیا آمد، پدرش سرکنسول ایران در دمشق سپس سفیر ایران در لبنان و عربستان بود بنابراین سالهای کودکیاش در جایی جز ایران سپری شد. او البته بعدها نام فامیل خود را به هویدا تغییر داد. به هر ترتیب پس از پایان تحصیلات خود در رشته علوم سیاسی از دانشگاه آزاد بروکسل به ایران آمد و در وزارت امور خارجه مشغول به کار شد. آشنایی با عبدالله انتظام، وزیر امور خارجه ایران و دوستی با حسنعلی منصور، نخستوزیر ایران، باعث شد تا در سالهای بعد به مناصب دولتی ازجمله وزارت دارایی و پس از ترور منصور به نخستوزیری دست پیدا کند. 13 سال در سمت نخستوزیری حضور داشت و از این نظر رکورددار حفظ سمت در تاریخ آن دوران است. آغاز حضور او در دولت به دنبال ترور نخستوزیر در بهمن سال 43 و پایان آن با کنارهگیری و زندان در سال 1356 همراه شد.
برخی وقایع اقتصادی
تولید و ترویج استفاده از خودرو پیکان یکی از مهمترین اقدامات دوران هویدا بود. نخستین خودرو پیکان در سال 1346 در ایران تولید شد و خرداد همان سال امیرعباس به عنوان نخستین فرد نامدار ایرانی یک دستگاه پیکان برای خود خرید. میگفت: «به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد» بنابراین، پیکان را وارد فرهنگ و زندگی مردم ایران کرد و با گذشت 7 دهه هنوز هم کماکان در خیابانهای ایران دیده میشود. تولید ناخالص کشور در دوران نخستوزیری هویدا از 44 هزار میلیارد به 242 میلیارد ریال و تولید سرانه هر ایرانی از 2 میلیون به 7.2 میلیون در سال 55 رسید و نرخ رشد اقتصادی هم در این دوره از 5 تا 17 درصد در نوسان بود. افزایش قیمت نفت و پولهای سرازیر شده از فروش نفت به خزانه کشور در آستانه دهه 50 خرجهای غیراصولی را بیشتر کرد و همزمان کژرویهایی به اقتصاد ایران رسوخ کرد. تولید روزانه نفت ایران در طول کمتر از سه دهه تا سال 1352 بیش از 9 برابر شد و درآمد حاصل از آن نیز طی کمتر از 10 سال از روزانه هزار دلار به روزانه 20 هزار و 700 دلار در سال 1355 رسید.
افتاد مشکلها
ازجمله مشکلات هویدا در زمان نخستوزیری بحث بودجه، کمبود مراکز بهداشتی و درمانی روستایی کشور همچنین کمبود مسکن و کپرنشینی بود. شروع خوب و شکوفایی اقتصادی، ابتدا در سال 1356 با بالا رفتن نرخ تورم تا 27 درصد به یأس تبدیل شد، اگرچه در سالهای قبل نرخ تورم نسبتاً ثابت مانده بود. طبق آمار بانک جهانی، میانگین قیمتها نسبت به ابتدای نخستوزیری هویدا بیش از 7 برابر شد بنابراین بهانه برای معترضان هر روز بیشتر از دیروز پیدا میشد. شاه هم برای اینکه از ادامه اعتراضات جلوگیری کند، هویدا را برکنار کرد و دو ماه بعد هم دستور بازداشت او به همراه نعمتالله نصیری، رئیس پیشین ساواک داده شد.
پایان یک زندگی
22 بهمن 1357 بعد از پیروزی انقلاب دستور بازداشت و رسیدگی به تخلفات سران نظام شاهنشاهی داده شد و امیرعباس هویدا نیز یکی از همین افراد بود که به دادگاه رفت. البته هویدا خود را مبرا از هرگونه خیانت میدانست بنابراین از طریق داریوش فروهر تسلیم انقلابیون شد. شیخ صادق خلخالی در دادگاه به صراحت میگفت: «ما در واقع داریم شاه را محاکمه میکنیم، نه نخستوزیر او را چون مطیع بیچونوچرای شاه بوده است». هویدا حدود یک هفته پس از رفراندوم جمهوری اسلامی سرانجام درحالی کشته شد که مهندس بازرگان، نخستوزیر دولت موقت و ابوالحسن بنیصدر برای لغو و تعویق اعدام او از امام خمینی نامه گرفته بودند. حاج ابوالفضل توکلیبینا از قدیمیترین و مورد اعتمادترین نزدیکان امام خمینی در این باره گفته است: «مهندس بازرگان از امام نامه گرفته بود فعلاً هویدا را نکشند. قبل از اینکه بازرگان وارد شود به خلخالی خبر رسید و هویدا را تیرباران کرد. بازرگان با چند نفر دیگر که وارد شدند، خلخالی گفت: دیر آمدید! از امام امضا گرفته بودند، هویدا را فعلاً نکشید تا اطلاعات بگیریم چون جایی به درد ما میخورد». ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت هم به این موضوع اشاره کرده است: «به امام خمینی گفتم که هویدا اسرار زیادی دارد. نخستوزیری که 14 سال مسئول بوده است، میخواهد حرف بزند. باید بگذاریم حرفش را بزند. امام پیشنهاد من را پذیرفت. به خلخالی گفت همانجور که فلانی میگوید، عمل کنید». خلخالی اما خود نیز در خاطراتش به این موضوع اشاره کرده است: «من همه تلفنها را قطع و گوشیها را در یخچال گذاشته و درِ آن را قفل کردم تا کسی نتواند با خارج تماس بگیرد». هویدا در نهایت عصر همان روزی که حکم اعدامش صادر شد، تیرباران شد. عباس میلانی در کتاب «معمای هویدا» نوشته است که جنازه با هویتی دیگر چند ماه در پزشکیقانونی نگهداری شده و با پیگیری یکی از بستگانش با نامی دیگر در بهشتزهرا مدفون است، اگرچه خلخالی گفته بود که جنازه او به اسرائیل منتقل شده است.
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1348790/