حرکت نو در بازی کهنه هستهای
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عبدالرحمن فتحالهی| در روزهای پایانی سال 1403، شطرنج سیاست خارجی ایران بیش از هر زمان دیگری پیچیده و پرچالش شده است. در چنین شرایطی، عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، از یک «ایده جدید» برای حل اختلافات هستهای سخن گفت و تأکید کرد کانال مذاکرات با آلمان، فرانسه و انگلیس همچنان باز است. این اظهارات نشاندهنده تلاش ایران برای حفظ تعاملات بینالمللی و یافتن راهحلی مسالمتآمیز است. اما سؤال اینجاست که آیا این تلاشها در فضایی آکنده از تنشهای دیپلماتیک به نتیجه خواهد رسید؟
در سوی دیگر، گروه هفت متشکل از آمریکا، انگلیس، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و ژاپن، در کانادا گرد هم آمدند و از ایران خواستند به میز مذاکرات بازگردد و از دیپلماسی برای حل بحران هستهای استفاده کند. اما این درخواست با اتهاماتی همراه بود؛ تهران به سرکوب مخالفان و تلاش برای ترور آنها در خارج از مرزها متهم شد. همزمان، تحریمهای جدید آمریکا علیه وزیر نفت ایران و کشتیهای حامل نفت ایرانی، سیاست فشار حداکثری واشنگتن را تقویت کرد. این اقدامات، در تضاد آشکار با تمایل ایران برای کاهش تنشها و یافتن راهحلی پایدار قرار دارد. در این میان، انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک امارات، نامهای از دونالد ترامپ را به مقامات ایرانی رساند؛ نامهای که جزئیات آن همچنان در هالهای از ابهام باقی قرار دارد. این اقدام نشاندهنده تلاش برخی بازیگران منطقهای برای ایفای نقش میانجی در بحرانهای جاری است.
در پکن، نشست سهجانبه معاونان وزرای خارجه چین، روسیه و ایران برگزار شد. این نشست که با صدور بیانیهای هشتمادهای همراه بود، نشاندهنده تلاش این سه قدرت برای هماهنگی در مواجهه با چالشهای پرونده هستهای ایران بود. این همآوایی، گویای آن است که بازیگران بینالمللی در تلاش هستند نقشآفرینی خود را در این بحران پرتنش حفظ کنند. اما نشست غیرعلنی شورای امنیت درباره پرونده هستهای ایران که با درخواست سه کشور اروپایی و هماهنگی با آمریکا برگزار شد، واکنش تند ایران را به همراه داشت. این اقدام به احضار سفرای آلمان، فرانسه و کاردار انگلیس منجر شد. مجموعه این تحولات که به نظر میرسد همچنان ادامه داشته باشد، فضای مبهم و مهآلودی از آینده سیاست خارجی ایران ترسیم میکند. در این شرایط، علی بیگدلی و ساسان کریمی، طی نشستی تحلیلی در «شرق» به بررسی تحولات روزهای پایانی سال جاری جاری پرداختند. دو تحلیلگر حوزه سیاست خارجی، در این نشست تلاش کردند تا با تحلیل ابعاد مختلف این رویدادها، تصویری روشنتر از آینده سیاست خارجی ایران برای سال 1404 ارائه دهند. نشست مذکور فرصتی بود برای بررسی چالشها و فرصتهای پیشروی ایران در عرصه دیپلماسی بینالمللی و ترسیم راهبردهایی برای عبور از این بحرانهای پیچیده که چکیده و خلاصه آن را در ادامه میخوانید.
علی بیگدلی: تهران برای خروج از وضعیت فعلی باید به فوریت به سمت تعامل بیشتر با آژانس گام بردارد
ابتدای این نشست به گفتههای علی بیگدلی اختصاص داشت و این استاد دانشگاه در تشریح وضعیت فعلی مناسبات ایران و اروپا و وزن این بازیگر (اروپا) در مقوله میانجیگری بین تهران و واشنگتن، ابتدا به ساکن از «سه موج رسانهای، حقوقبشری و سیاسی-امنیتی کنترلشده و هدایتشده در غرب علیه ایران» گفت که به زعم او، «همین سه موج پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید توسط آمریکا و اروپا، فشارهای بیشتری را به تهران وارد کرده است». با چنین برداشتی، تحلیلگر مسائل بینالملل دست به آسیبشناسی سیاست خارجی کشور میزند و اذعان دارد: «تهران در تدوین سیاست خارجی لحظهای خود دچار سرگردانی و بلاتکلیفی شده است و هرگونه تصمیمگیری هم در این شرایط چندان قابل دفاع نیست». از این منظر، بیگدلی گریزی به «نشست سهجانبه معاونان وزرای امور خارجه در پکن با حضور نمایندگان چین، روسیه و ایران» زده و نشست مذکور را «چندان مهم ارزیابی نمیکند». لذا این استاد دانشگاه معتقد است: «برای خروج از بحران کنونی، تهران باید به فوریت به سمت تعامل بیشتر با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حل اختلافات با این نهاد گام بردارد و با دعوت مجدد از گروسی هرچه زودتر شرایط را مدیریت کند». چراکه به باور او، «این اقدام سطحی، التهابات کنونی در مناسبات تهران با اروپا و آمریکا را کاهش میدهد».
ساسان کریمی: وزارت امور خارجه باید به سمت ایجاد وضعیت حرکت کند
در ادامه نشست، ساسان کریمی بهعنوان دیگر کارشناس در پاسخ به سؤالی درباره ارزیابی کارنامه وزارت امور خارجه در شش ماه دوم سال 1403 و انتقادات از عملکرد و خروجی شخص وزیر، برخی نقدها را چندان بیراه نمیداند و به همین دلیل معتقد است: «باید دستگاه سیاست خارجی دولت چهاردهم قدری از روزمرگی و پرداختن به مسائل جاری فاصله بگیرد و سطحی از نگاه عمیق و راهبردی را در دستور کار خود قرار دهد». به بیان دیگر، این استاد دانشگاه باور دارد «وزارت امور خارجه باید به سمت ایجاد وضعیت حرکت کند». با چنین برداشتی است که کریمی عملکرد وزارت امور خارجه دولت چهاردهم در بازه ششماهه دوم سال 1403 را به دو بخش «قبل از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و بعد از آن» تقسیم میکند و معتقد است که تا پیش از استقرار دونالد ترامپ در کاخ سفید، وزارت امور خارجه دولت چهاردهم میبایست برخی ابتکارات و اقدامات را انجام میداد که تا حدودی هم این اقدامات انجام شد، اما بعد از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، شرایطی رقم خورد که اکنون ما با دریافت نامه دونالد ترامپ مواجهیم که در دست بررسی است». با این حال و به گفته تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل، «وزارت امور خارجه دولت چهاردهم میتوانست پیش از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، ابتکار عمل را در دست بگیرد و به سمت ایجاد وضعیت، هم در داخل، هم در منطقه و هم در سطح بینالملل برود و جا داشت چه پیش از انتخاب دونالد ترامپ و چه در مقطع پیروزی دونالد ترامپ تا بازگشت او به کاخ سفید و همچنین از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ تا اکنون، اقداماتی را انجام میدادیم و با این اقدامات میتوانستیم ریلگذاری سیاست خارجی دونالد ترامپ در قبال ایران را به دست بگیریم». خاصه آنکه کریمی خاطرنشان میکند: «وجود افرادی مانند ایلان ماسک بهعنوان چهرهای خارج از جریان اصلی تصمیمگیر در ساختار و هیئت حاکمه آمریکا و حزب جمهوریخواه با نفوذ بسیار بالا در دولت ترامپ، عملا یک فرصت برای ایران بود». هرچند از منظر او هنوز برای استفاده از ظرفیت ایلان ماسک دیر نشده، اما همزمان معترف است که پنجره بهرهگیری از این فرصت در حال بستهشدن است.
علی بیگدلی: اقتصاد، تابعی از سیاست خارجی است
در ادامه نشست، علی بیگدلی انتقاداتی را متوجه سیاست خارجی ایران، نگاههای اتخاذشده، نوع تصمیمگیریها و وضعیت جاری در کشور، منطقه و جهان کرد و معتقد است «این سیاست خارجی بهجای تأمین منافع ملی اهداف دیگری را برای خود تعریف کرده است». به همین دلیل او باور دارد که «طی این ماهها با سطحی از آشفتگی در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی مواجهیم». با چنین قرائتی، این استاد دانشگاه متذکر میشود: «تا زمانی که نگاه کشور به مسائل سیاست خارجی و نوع تعامل ما با منطقه و جهان تغییر پیدا نکند، کوچکترین اتفاقها میتوانند بیشترین فشار روانی را بر حوزه اقتصادی و معیشتی وارد کنند». از این منظر، تحلیلگر حوزه بینالملل تأکید میکند: «بسیاری از موضوعات مانند اقتصاد، تابعی از سیاست خارجی است».
ساسان کریمی: نمیتوان سیاست خارجی را به شکل دوقطبی و در فضای جنگ سرد اداره کرد
در ادامه نشست، ساسان کریمی هم به تبیین و تشریح این پرسش پرداخت که چرا وزارت امور خارجه در شرایط حساس کنونی دست به اقدامات تأخیری در فعالیتهای تنشزدایانه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شروع دور جدید مذاکرات با اروپا میزند؟ این تحلیلگر در پاسخ، ضمن اذعان به وجود این تأخیرها، یادآور میشود: «زمانی که سیاست خارجی نیمگام عقبتر باشد، نهایتا شاهد اتفاقاتی مانند نشست غیرعلنی چهارشنبه هفته گذشته در شورای امنیت علیه فعالیتهای هستهای ایران هستیم و همین دست نشستها میتواند اقدامات بعدی ایران را هم تحتالشعاع قرار دهد. به این معنا که اگر طی روزهای پیشرو و طبق گفته مقامات وزارت امور خارجه، دور جدید مذاکرات بین ایران و اروپا برگزار شود، قطعا نشست غیرعلنی شورای امنیت میتواند محتوا و مفاد این گفتوگوها را تحت تأثیر قرار دهد». با این ارزیابی، کریمی تأکید دارد: «در شرایط فعلی نمیتوان سیاست خارجی کشور را به شکل جهان دوقطبی و در فضای جنگ سرد اداره کرد». لذا گرچه او از برگزاری نشست سهجانبه وزرای امور خارجه روسیه، چین و ایران در پکن و نیز گسترش روابط تهران با پکن و مسکو دفاع میکند، اما همزمان معتقد است «نمیتوان با تکیه بر روسیه و چین، جبههای را در برابر غرب در قالب فضای دوقطبی و جنگ سرد ایجاد کرد».
علی بیگدلی: ترامپ به سمت جنگ با ایران نمیرود
علی بیگدلی در ادامه گفتههای خود در این نشست، گریزی به موضوع احتمال وقوع جنگ میزند و معتقد است: «طبق نظریات روابط بینالملل، در صورت بنبست در امر مذاکره و دیپلماسی شاهد وقوع جنگ هستیم». در عین حال، او این نکته را هم یادآور میشود که «دونالد ترامپ به سمت تقابل نظامی و انتخاب گزینه جنگ در قبال ایران نخواهد رفت». تحلیلگر حوزه بینالملل در تبیین هرچه بیشتر این نکته به تلاشهای کشورهای عربی منطقه حاشیه خلیج فارس برای کنترل و مدیریت تنش تهران و واشنگتن و جلوگیری از برخورد نظامی اشاره دارد. چراکه از منظر این استاد دانشگاه، «بروز هرگونه تنش نظامی بین ایران و آمریکا تبعات گستردهای را برای کل منطقه به دنبال خواهد داشت». در سایه آنچه عنوان شد، بیگدلی با ارجاعی به نامه دونالد ترامپ برای ایران، تصریح میکند: «باید پاسخی ملایم به این نامه داده شود و پس از آن، مذاکرات در دستور کار قرار بگیرد». چراکه به گفته بیگدلی، «اگر مذاکرات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی هرچه زودتر برگزار شود و اختلافات حلوفصل شود، به همان اندازه میتواند آثار مثبت خود را روی کاهش التهابات سیاست خارجی و نرمترشدن مواضع دونالد ترامپ داشته باشد و همزمان از نقشآفرینی مخرب و کارشکنی اسرائیل جلوگیری ژخواهد کرد».
ساسان کریمی: نباید ایران دست به انفعال بزند
در ادامه نشست نوبت به ساسان کریمی رسید که درباره احتمال تحول در سیاست خارجی برای سال 1404 با ارزیابی مثبت و با طرح پیششرطهایی معتقد است: «اگر بهرهبرداری و استفاده لازم از نخبگان حوزه دیپلماسی صورت بگیرد و همزمان دستگاه دیپلماسی از روزمرگی و پرداختن به مسائل جاری فاصله بگیرد، میتوان به ابتکارات در دستگاه سیاست خارجی برای سال آتی امید داشت؛ مشروط بر آنکه شخص رئیسجمهور، وزیر امور خارجه و همچنین شورای عالی امنیت ملی هم اختیارات لازم را در این رابطه داشته باشند». در سایه نکات یادشده، این تحلیلگر حوزه بینالملل با ارجاعی به شرایط کنونی در عرصه سیاست خارجی تأکید دارد: «اکنون عقل حکم میکند در جهان پرتناقض و به شکل درست و منطقی و راهبردی عمل کرده تا بتوان شرایط را به بهترین نحو مدیریت کرد». هرچند او اذعان دارد که «این شرایط بهطور کامل در راستای منافع ما و هیچ کشور دیگری قابل مدیریت نیست، اما وضعیت جاری نباید باعث آن شود ایران دست به انفعال بزند و منتظر تعیینتکلیف شرایط باشد».
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1343000/