سرمقاله جمهوری اسلامی/ فاصله ما با فقه علوی
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - جمهوری اسلامی / «فاصله ما با فقه علوی» عنوان یادداشت روز در روزنامه جمهوری اسلامی به قلم مسیح مهاجری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
نهجالبلاغه امیرالمومنین علیهالسلام از چند جهت مهجور و غریب است. غربت این کتاب، که بعد از قرآن کریم بینظیر است، فقط مورد استفاده قرار نگرفتن در مدیریت جامعه و بکار نبستن حکمتهای آن در زندگی روزمره ما مدعیان پیروی از حضرت علی علیهالسلام نیست، این کتاب با جامعیتی که دارد میتواند منبع مهمی برای استخراج احکام فقهی باشد ولی چنین استفادهای از آن نمیشود.
در سالهای اوجگیری تلاشها برای به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی، بسیاری از سخنوران انقلابی و پیشگامان نهضت اسلامی خطبهها، نامهها، حکمتها و کلمات قصار نهجالبلاغه را بُنمایه سخنرانیها و اعلامیههای خود علیه رژیم استبدادی پهلوی و اربابان استعمارگر خارجی شاه ایران قرار میدادند و از نظام انقلابی و اسلامی مورد نظر خود برای جایگزینی رژیم شاهنشاهی چهرهای عدالتخواه بر مبنای نهجالبلاغه ترسیم میکردند. براین اساس، انتظار این بود که مدیریت در نظام جمهوری اسلامی بر مبنای نهجالبلاغه باشد آنهم نه فقط در بخش سیاست بلکه فقاهت، اخلاق، اجتماعیات و تعامل با مردم.
گمان نشود نهجالبلاغه فقط مجموعهای از توصیههای حکومتی بر پایه سیاست و اموری از قبیل مدیریت و دفاعیات است. این سخن از هرکس باشد نشاندهنده عدم شناخت او از نهجالبلاغه است. مهمترین محور مطالب نهجالبلاغه در تمام بخشهای چهارگانه نامهها، خطبهها، حکمتها و کلمات قصار، توجه عمیق و بنیانی به حقوق مردم است. فقه هم چیزی غیر از حقوق مردم نیست.
علاوه بر نهجالبلاغه، سیره عملی امیرالمومنین علیهالسلام نیز مشحون از درسهای فراوان در جهت رعایت حقوق مردم است. اینکه امیرالمومنین علیهالسلام به هنگام شنیدن سخن کسی که مسائل شخصی خود را مطرح میکند از شمع بیتالمال استفاده نمینماید به این معناست که حقوق مردم را محور حکمرانی و خلافت میداند. اینکه نیمهشبها انبان نان و خرما به دوش میکشد و در خرابهها به دلجوئی از فقرا میپردازد به این معناست که مردم را اصل و حکمرانی را وسیلهای برای خدمت به آنان میداند و همانطور که خود آن حضرت فرمود لنگه کفش کهنه وصلهپینه شده را بر حکومتی که به داد مظلوم نرسد و حق ضعیف را از ستمگر نگیرد ترجیح میدهد.
نهجالبلاغهای که میگوید مردم یا برادر دینی تو هستند و یا همانند تو در مخلوق خدا بودن و لذا باید در خدمت این هر دو مجموعه باشی، آشکارا درصدد پایهریزی احکام فقهی مرتبط با حقوق مردم است. آنجا که صاحب نهجالبلاغه علیرغم در دست داشتن سند وصایت و خلافت پیامبر که حکم صریح حکمرانی بر مسلمین بود، در خانه مینشیند تا مردم به سراغش بیایند و با اثبات مقبولیت مردمی زمام امور را در دست بگیرد، با صریحترین بیان به همگان میفهماند حکم فقهی دین خدا اینست که تا مردم نخواهند حکمرانی مشروعیت ندارد و همواره اراده مردم باید بر اراده حاکمان حکمفرما باشد. اینکه حضرت علی علیهالسلام با رساترین فریاد در همین نهجالبلاغه اعلام میکند اگر در دورترین نقطه قلمرو حکومتی اسلام، فردی با شکم گرسنه سر به بالین بگذارد جا دارد حکمرانان به خاطر این ننگ بزرگ دق کنند و بمیرند، حکم فقهی پولپاشیهای بیحساب و کتاب برای ساختن اماکن مذهبی و زیارتگاههای اشرافی در زمانی که در مجاورت همان اماکن عدهای از مسلمانان با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند را به زبان میآورد...
اگر به نهجالبلاغه با این نگاه بنگریم، سرتاسر فقه است و اخلاق و تامین حقوق عامه مردم. چه زیانکاریم ما که نه در حکمرانی و نه در حوزههای علمیه از نهجالبلاغه برای استخراج احکام فقهی استفاده نمیکنیم. آیا در مناسبت میلاد مظهر عدل الهی درصدد کم کردن فاصله خود با فقه علوی برخواهیم آمد؟
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1317666/