سرمقاله هم میهن/ آخرالزمان بدلی
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - هم میهن / «آخرالزمان بدلی» عنوان یادداشت روز در روزنامه هم میهن است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به قول مظفرالدین شاه؛ «همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید». ازاینرو و از آنجا که سیاست در ایران اغلب بدلی است، به نظر میرسد مدعیان «ظهورگرایی» در ایران هم بدلی هستند. منظور این نیست که مدعیان قبلی واقعی بودند؛ آنان هم جعلی و فیک بودند، ولی شکلگیری و رشد و گسترش آنها مبتنی بر زمینههایی بود که موجب شکلگیری حرکتهای آخرالزمانی ولو نادرست میشد.
رویکردهای آخرالزمانی بهطور معمول در شرایطی اجتماعی شکل گرفته و گسترش مییابند که جامعه با بحرانهای عمیق، ناامنی، بیثباتی یا تغییرات شدید مواجه است.
بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، دینی و... چون تورم شدید، فقر و بیکاری گسترده و قحطی، جنگ، فروپاشی، بیماریهای مرگبار، عبور از گزارههای ارزشی و دینی موجود، مردم را در بنبست فکری و راهبردی قرار میدهد.
در چنین شرایطی، افراد از آینده خود نگران شده و میترسند و درعینحال، راهحلی هم ندارند؛ به همین دلیل غیرمنتظره نیست که به دنبال مفری برای رستگاری و پیدا کردن امید از طریق یک تغییر رادیکال مانند ظهور یک منجی باشند. این باورها میتوانند به افراد کمک کنند تا با ترسها و ناامیدیهای خود کنار بیایند و امید به یک آینده بهتر یا رستگاری نهایی را در خود زنده نگه دارند.
این رویکردها گاهی میتوانند به دو گونه از رفتار متناقض «افراطگرایی» یا «انزواگرایی» منجر شوند. یکی از عجیبترین این پدیدهها را در «بابیه» میتوان دید. 180سال پیش یک طلبه جوان 25ساله به نام سیدعلی محمدشیرازی خود را «باب» نامید و سپس ادعای امام زمانی و پیامبری نمود. در عرض حدود 3سال جمعیت بابیه چنان در ایران اوج گرفت که به درگیری با حکومت و سرکوب آن منجر شد.
برای فهمیدن اینکه ایران در 180سال پیش چگونه بود، باید کشوری بدون راه و ارتباطات و بسیار عقبمانده را تصور کنید بعد ببینیم که چگونه در مدتی چنین کوتاه آنان به چنان گسترهای از طرفداران رسیدند؟
دو سال بعد از اعتراضات آنان و با اعدام باب به طور نسبی پایان یافتند، ادامه راه را بهاییت پیمود. تحلیل کارشناسان از شرایط موجود در دوره بابیه همان است که در ابتدا گفته شد. شرایط عمومی ایران در آن مقطع زمانی بسیار بحرانی و همراه با مجموعهای از مسائل و مشکلات گوناگون بود و زمینه چنین توهماتی را فراهم میکرد.
تقریباً اغلب جنبشهای آخرالزمانی در شرایط کمابیش مشابهی شکل میگیرند و گسترش مییابند و البته آنها طبعاً ضد وضع موجود هستند. وضعیت چنین گرایشی در ایران امروز بهصورت بدلی درآمده است. برخی از منتظران ناجی موعودشان را در دخالت خارجی میبینند. ولی بخش جالب این پدیده موعودگرایانی هستند که برخلاف نص صریح روایات و علمای دینی هر روز در حال تطبیق دادن شرایط روز با علایمی که در احادیث و روایات از زمان ظهور آمده، هستند.
روایاتی که اصولاً مورد تأیید علمای دینی نیست یا ضعیف هستند. جالبی این پدیده در انتساب آنان به دفاع از وضع موجود است؛ درحالیکه خودشان در قدرت هستند و باید مسائل را حل کنند، ولی به علت ناتوانی در انجام وظیفه، حل آنها را به ظهور امام حواله میدهند و از این طریق میکوشند که مخاطب را در توهم و خیال نگهدارند، بهجای آنکه موجب تحرکی شوند.
البته حتی اگر هم تحرکی ایجاد میکردند، مفید نبود؛ چون ماجرای تعیین زمان ظهور از اساس برخلاف اعتقادات شیعی است و از آن منع کردهاند. ولی منع از این جریان انحرافی نهتنها فایده ندارد، بلکه بهطور رسمی حمایت هم میشوند چون بهنوعی امید کاذب برای تمکین به وضع موجود ایجاد میکند و اگر هم چنین نبود، نوع دیگری از انحراف فکری برای ایجاد بحران و اغتشاش بود.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1315384/