کشور برای مصرف خانگی باید برق را جایگزین گاز کند
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عبدالله باباخانی، کارشناس بینالمللی انرژی معتقد است که کشور با کسری گاز مواجه است و نه ناترازی آن. این کارشناس بینالمللی این ایده را چنین توضیح میدهد: اجازه بدهید که بحث را با اصلاح واژه ناترازی شروع کنم. ما ناترازی نداریم. ما با کسری گاز مواجه هستیم. اینکه مدیران انرژی شرم دارند بگویند ایران کسری گاز دارد، از لغت ناترازی استفاده میکنند.
او ادامه میدهد: ما به دلیل مدیریت اشتباه انرژی در سیزده دولت قبل و ادامه آن در همین دولت، با کسری گسترده انرژی روبهرو هستیم که بخش بزرگی با کسری گاز شروع میشود. مدیران انرژی در این 46 سال از سر ناآگاهی 75 درصد انرژی کشور، 100 درصد گرمایش، 100 درصد پخت و پز را به گاز وابسته کردند. اگر با هم نگاهی به چهار وزارتخانه بیشتر مرتبط با گاز بیاندازیم متوجه این امر میشویم.
باباخانی عملکرد وزارت نفت را چنین توضیح میدهد: این وزارتخانه حداکثر تولید ممکن در بخش نفت و گاز را با توجه به شرایط کشور تقریباً داشته است، پس وزیران عملکرد تولیدی بدی نداشتهاند. اما همزمان بیشترین اشتباهات هم داشتهاند و این امر چند دلیل دارد؛ نخست اینکه به دلیل اینکه سیاسی انتخاب شدهاند و از نمایندگان مجلس بابت عملکرد خود ترس داشتهاند، حدود 500 هزار کیلومتر لولهکشی گاز انجام دادهاند و هنوز هم ادامه دارد.
«فکر میکردم که نخستین دستور وزیر نفت دولت چهاردهم انحلال شرکت توسعه مهندسی گاز بابت خساراتی که لولهکشی گاز به انرژی کشور زده است، خواهد بود و همزمان دستور توقف هر گونه انشعاب در طرحهای توسعه را میدادم»، اما در کمال تعجب در روز رایگیری ادامه لولهکشی را وعده دادند. در همین وزارتخانه تاکنون مجوز حدود 150 پتروشیمی (برای آدمهای خاص) صادر شده است و حدود 90 پتروشیمی در مدار هستند بدون تکمیل زنجیره و گاهی حتی ضررده، در عین حال گاز به اندازه کافی برای 50 پتروشیمی هم نداریم.
او در بررسی عملکرد وزارت نیرو یادآوری میکند: این وزارتخانه با مدیریت اشتباه در انحصاری کردن برق کشور به تولیدات یک شرکت داخلی خاص و حذف رقبا، عدم اصلاح بهموقع شبکه برق کشور و عدم بسترسازی برای گسترش انرژیهای تجدیدپذیر در عمل یکی از صدمهزنندگان واقعی گاز کشور و عامل مستقیم کسری برق کشور است.
وی که وزارت مسکن را هم یکی از مسببان وضع موجود میداند، ادامه میدهد: با عدم اجرای ماده 19 که از سال 1370 معلق مانده و طبق گزارش انجمن مهندسین ساختمان، 94 درصد ساخت و ساز جدید از این ماده به کمک شهرداریها از اجرای قانون فرار کردهاند، به همین دلیل انرژی مصرفشده در یک متر مکعب مسکونی در ایران چهار برابر استاندارد جهانی است. باباخانی همچنین وزارت صنعت، معدن و تجارت را هم مقصر کسری گاز دانسته و بیان میکند: وزارت صمت هم به دلیل عدم بهینهسازی صنایع سنگین، گاز را به سهم خودش هدر میدهد.
ناترازی در شش ماهه دوم سال جاری
باباخانی که معتقد است کشور میانگین حدود 250 میلیون مترمکعب کسری گاز دارد، اضافه میکند: در پاییز و زمستان میانگین کسری به 300 میلیون مترمکعب هم میرسد و در پیک زمستان ما به 400 میلیون مترمکعب و حتی اگر سرما یک هفته پی در پی ادامه یابد به کسری 450 میلیون مترمکعب هم خواهیم رسید.
او همچنین تحلیل میکند: کسری گاز با این طرحی که برای انرژی کشور صورت گرفته است، حلشدنی نیست. ما اگر بخواهیم مشکل کشور در مورد ابربحران انرژی را حل کنیم، باید سیستم مدیریت جدید را در انرژی اعمال کنیم.
الان فقط تولید نفت و گاز داریم و کشور را با آن جلو میبریم و 27 درصد آن را هم بعد از تولید و قبل از مصرف هدر میدهیم. این عدد حدود 50 میلیارد دلار میشود که معنی دیگر آن این است که حدود 2 برابر صادرات نفت و گاز کشور، ما هدررفت انرژی در کشور داریم. پس باید ابتدا مدیریت انرژی را پیاده کنیم و این هدررفت را طی یک دهه به استاندارد جهانی برسانیم و همزمان مثل بقیه دنیا 90 درصد انرژیهای جدید مورد نیاز را به سوی تجدیدپذیرها ببریم.
این کارشناس بینالمللی درباره ضرر صنایع از محل کسری گاز میگوید: عدد مستقیم بهدلیل تنوع صنایع قابل محاسبه نیست اما عددهای بزرگ به ما میگویند که کمتر از ده میلیارد دلار هم نخواهد بود، از طرفی اگر گاز تعهد شده به صنایع تامین شود یعنی کسری گاز نداشته باشیم، نیاز به خرید گاز داریم. هزینه خرید گاز برای روزانه 250 میلیون مترمکعب با قیمت 25 سنت، سالیانه 23 میلیارد دلار میشود که چنین پولی هم وجود ندارد.
آیا همه مشترکان خانگی میتوانند به گاز دسترسی داشته باشند؟
باباخانی درباره نگرانی کمبود گاز برای برخی از استانها توضیح میدهد: این فکر اشتباهی است که همه مردم به گاز دسترسی داشته باشند. کجای دنیا اینگونه است که ایران باشد. خیلی از کشورها حتی مردم متقاضی پس دادن انشعاب گاز هستند چون که استفاده نمیکنند و هزینه انشعاب میدهند. این همان تفکر غلط مصرف انرژی در ایران است که عدهای غیرکارشناس در گوش مردم خواندهاند. کشور باید برق را جایگزین گاز کند.
رویکردهای قیمتی و مسئله ناترازی گاز
با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان معتقدند که رویکردهای قیمتی تنها راه مقابله با کسری حاملهای انرژی است اما پرواضح است که کشور تاب و توان این هزینه را ندارد و مردم قادر به پرداخت پول بیشتر برای انرژی نیستد. باباخانی، با تاکید بر همین موضوع خاطرنشان میکند: رویکردهای قیمتی مناسب کشور نیست؛ به دلیل ساختار بیمار اقتصادی کشور ما، گران کردن دیگر حتی درمان خوبی برای شش ماه هم نمیشود.
ما مشکل هدررفت انرژی و ریلگذاری اشتباه در مصرف انرژی را داریم. نه مردم توان اضافه پرداخت جدید را دارند و نه آن اعداد میتواند هزینه اشتباهات مدیریت انرژی را جبران کند. ما نیاز به فکر نو به جای فکر سنتی موجود در انرژی کشور داریم. آن فکر نو میتواند به مرور بدون صدمه زدن به مردم، اشتباهات را اصلاح کند اگرچه بعضیها معتقدند که دیر شده است، اما من هنوز امیدوارم. برای فردای ایران باید امیدوار بود.
مریم رحیمی
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1297714/