سرمقاله ایران/ چالشهای حقوقی و عملی در برجام
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - ایران / «چالشهای حقوقی و عملی در برجام» عنوان یادداشت روز در روزنامه ایران به قلم حمید قنبری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
تحریمها یکی از مهمترین ابزارهای سیاست خارجی هستند که قدرتهای بزرگ از آن برای فشار بر کشورها، افراد و نهادها استفاده میکنند. این ابزار به دو شکل اصلی یعنی تحریمهای اولیه و تحریمهای ثانویه تقسیم میشود که هر کدام سازوکارها و اهداف خاص خود را دارند. علاوه بر این، مفهوم «نکسوس» یا ارتباط حقوقی و فنی بهعنوان پلی میان این دو نوع تحریم عمل میکند و باعث میشود دامنه تحریمها به فراتر از مرزهای جغرافیایی کشور تحریمکننده گسترش یابد. برجام نمونهای قابلتوجه است که نشان میدهد چگونه عدم توجه کافی به این مفاهیم میتواند مشکلات جدی برای طرفهای یک توافق بینالمللی ایجاد کند. تحریمهای اولیه بهطور مستقیم اشخاص و نهادهایی را هدف قرار میدهند که تحت صلاحیت قانونی کشور تحریمکننده قرار دارند. برای مثال، در ایالات متحده، این نوع تحریمها شامل شهروندان، شرکتهای امریکایی و حتی افرادی است که بهطور موقت در خاک این کشور حضور دارند. این تحریمها بر اساس اصول حاکمیت ملی طراحی شدهاند و مانند هر قانون داخلی دیگری، تنها بر افرادی که در محدوده صلاحیت آن کشور قرار دارند، اعمال میشوند. برای نمونه، اگر یک شرکت امریکایی بخواهد کالاهایی را به یک شرکت ایرانی صادر کند، حتی اگر این کالاها بیضرر باشند، تحت قوانین تحریم اولیه این اقدام ممنوع است. همچنین، استفاده از نرمافزارهای امریکایی یا پرداختهایی که از طریق بانکهای امریکایی انجام میشود، تحت کنترل این تحریمها قرار دارد. در کنار این تحریمهای اولیه، تحریمهای ثانویه وجود دارند که بهطور خاص برای گسترش فشار بر نهادها و افراد خارجی طراحی شدهاند. این نوع تحریمها بهنوعی تهدید هستند؛ بدین معنا که اگر یک شخص یا نهاد خارجی با کشور یا فرد هدف تحریم همکاری کند، خود نیز تحت تحریم قرار میگیرد. یک مثال بارز از تحریمهای ثانویه، تحریمهای ایالات متحده علیه بانکهای اروپایی است که با ایران تعامل داشتند. برای نمونه، در سال 2014، بانک «بیانپی پاریباس» فرانسه به دلیل نقض تحریمهای ایالات متحده علیه ایران، سودان و کوبا مجبور به پرداخت جریمهای 9 میلیارد دلاری شد. این جریمه نشان میدهد که چگونه تحریمهای ثانویه میتوانند بهطور مؤثر بر شرکتها و بانکهای خارجی اعمال شوند. مفهوم «نکسوس» یا ارتباط حقوقی و فنی، یکی از کلیدیترین ابزارهایی است که ایالات متحده برای گسترش دامنه تحریمها به کار میگیرد. این مفهوم بهطور خلاصه به هر نوع ارتباطی اشاره دارد که باعث میشود یک فعالیت اقتصادی یا تجاری تحت صلاحیت ایالات متحده قرار گیرد. یکی از رایجترین مثالهای نکسوس، تراکنشهای دلاری است. در سیستم مالی جهانی، هر تراکنش دلاری باید از طریق شبکه بانکی امریکا تسویه شود. به همین دلیل، حتی اگر یک شرکت اروپایی بخواهد مبلغی را به یک شرکت آسیایی بپردازد و این پرداخت به دلار باشد، این تراکنش باید از بانکهای امریکایی عبور کند. در نتیجه، ایالات متحده میتواند این تراکنش را متوقف یا بلوکه کند، اگر متوجه شود که یکی از طرفهای این معامله تحت تحریم است.
برای روشنتر شدن نقش نکسوس، به یک مثال بانکی نگاه کنیم. فرض کنید یک شرکت اروپایی قصد دارد مبلغی را به یک بانک در ایران منتقل کند. اگر این انتقال به دلار انجام شود، به دلیل عبور این تراکنش از سیستم بانکی امریکا، ممکن است مسدود شود. حتی اگر این انتقال به یورو انجام شود، اما یکی از طرفهای آن از نرمافزارهای امریکایی استفاده کرده باشد، باز هم احتمال مداخله وجود دارد. این نشان میدهد که نکسوس تنها به واحد پول محدود نیست، بلکه شامل فناوری، افراد و حتی مسیرهای ارتباطی میشود.
در برجام، یکی از موضوعات کلیدی که باعث ایجاد مشکلات شد، عدم پرداختن دقیق به مفهوم نکسوس بود. در این توافق تصریح شده بود که تحریمهای اولیه ایالات متحده لغو نخواهند شد، اما وعده داده شد که تحریمهای ثانویه برداشته شوند. با این حال، مفهوم نکسوس و پیامدهای آن بهطور کامل بررسی نشد. نتیجه این بود که بسیاری از شرکتها و بانکهای غیرامریکایی که قصد همکاری با ایران را داشتند، به دلیل نگرانی از ایجاد ارتباط با سیستم مالی امریکا، از انجام معامله با ایران صرفنظر کردند. برای مثال، بانکهای بزرگ اروپایی مانند «دویچه بانک» و «اچاسبیسی» حتی پس از برجام نیز از تعامل با ایران خودداری کردند، چرا که نمیخواستند ریسک نقض قوانین تحریمی امریکا را بپذیرند.
یکی از تکنیکهایی که ایالات متحده برای گسترش دامنه تحریمهای اولیه به کار میگیرد، تعمیم صلاحیت به شعب خارجی شرکتهای امریکایی است. برای مثال، اگر یک شرکت تابعه امریکایی در اروپا با یک نهاد ایرانی همکاری کند، حتی اگر این همکاری در خاک امریکا انجام نشود، همچنان ممکن است تحت قوانین تحریمهای امریکا قرار گیرد. این موضوع بهطور خاص در تحریمهای مربوط به ایران و کوبا مشاهده میشود، جایی که حتی شرکتهای تابعه خارجی نیز موظف به رعایت قوانین تحریمی امریکا هستند. برجام نشان داد که عدم توجه کافی به مفاهیمی مانند نکسوس میتواند تأثیرات منفی جدی داشته باشد. اگرچه وعده رفع تحریمهای ثانویه داده شد، اما در عمل، این وعده به دلیل عدم پیشبینی راهکارهای عملی برای مدیریت نکسوس، ناکارآمد بود.
به همین دلیل، حتی شرکتهایی که هیچ ارتباط مستقیمی با امریکا نداشتند، از همکاری با ایران اجتناب کردند. این تجربه نشان میدهد که در مذاکرات بینالمللی، درک عمیق و جامع از مفاهیمی مانند نکسوس و پیامدهای آن ضروری است. در مجموع، تحریمهای اولیه و ثانویه، همراه با مفهوم نکسوس، ابزاری پیچیده اما مؤثر در سیاست خارجی هستند. تجربه برجام و مشکلات ناشی از آن، نشاندهنده اهمیت تحلیل دقیق این مفاهیم و پیشبینی پیامدهای عملی آنها در هر توافق بینالمللی است. برای ایران و سایر کشورهایی که تحت تحریم قرار دارند، مدیریت این مسائل نهتنها برای کاهش فشارها بلکه برای ایجاد تعاملات مالی و اقتصادی پایدار با جامعه جهانی حیاتی است.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1323906/