بزرگنمايي:

اخبار محرمانه - داستان عجیب اسما اسد؛ از «گل سرخ بیابان» سوریه تا پناهنده‌ای رو به مرگ در مسکو

اسماء اسد، که زمانی یک دانش‌آموز مدرسه‌ای در لندن بود، از «گل سرخ بیابان» سوریه به شخصیتی منفور تبدیل شد.
به گزارش اکوایران، کلیشه‌ای معروف می‌گوید که پشت هر مرد بزرگ، زنی ایستاده است - و آن طور که به نظر می‌رسد، این موضوع در مورد رهبران اقتدارگرا نیز صدق می‌کند.
بشار اسد، حاکم سرنگون شده سوریه، دو هفته پیش پس از سرنگونی حکومتش توسط شورشیان، به مسکو گریخت. طبق گفته‌های نزدیکان او، همسرش، اسماء، در روسیه منتظر او بود. این زوج پس از آن‌که ائتلاف شورشیان کنترل دمشق را به دست گرفت، پناهندگی دریافت کردند.
به نوشته دیلی بیست، اوایل این هفته، کرملین گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های ترکیه را مبنی بر اینکه اسماء قصد طلاق دارد و مصمم است روسیه را ترک کرده و به بریتانیا، جایی که در آن متولد و بزرگ شده بود، بازگردد، تکذیب کرد. پدر او بعدها در بیانیه‌ای به دیلی بیست اعلام کرد که حقیقت این است که اسماء از سرطان خون رنج می‌برد و مایل است به لندن بازگردد زیرا «شرایط سلامت او در مسکو به‌درستی قابل نظارت نیست.»
روز پنج‌شنبه، گزارشی از دیلی تلگراف نشان داد که وضعیت بسیار وخیم است؛ اسماء در هفته‌های اخیر با این سرطان که در ماه مه تشخیص داده شده بود، نبردی «پنجاه‌پنجاه» برای زنده ماندن داشته و اکنون در حال مرگ است.
این پیچ‌وتاب تاریک در داستان زندگی اسماء تنها تازه‌ترین رویداد در زنجیره‌ای از تغییرات شگفت‌انگیز در زندگی اوست؛ از روزهای کودکی‌اش در لندن، تا دوران اعتبارش به‌عنوان «گل سرخ بیابان» سوریه در مقام بانوی اول، و سقوطش به قعر بدنامی در طول جنگ داخلی سوریه.
دختری به نام اِما 
اسماء در سال 1975 در غرب لندن به دنیا آمد. طبق گزارشی از اکونومیست، دوران کودکی او بیشتر شبیه به یک کودک بریتانیایی معمولی بود تا همسر آینده یک رهبر بدنام سوری. 
در مدرسه ابتدایی کلیسای انگلستان، او با نام «اِما» شناخته می‌شد. پس از تحصیل در دبیرستانی معتبر به نام کالج کوئینز، او مدرک خود را در رشته علوم کامپیوتر از کالج کینگز لندن دریافت کرد و سپس در بانک سرمایه‌گذاری جی‌پی مورگان شغلی پیدا کرد - همه چیز نشان می‌داد که او در مسیر زندگی غربی و ثروتمندانه قرار دارد. 
با وجود این، خانواده او مسلمانان سنی محافظه‌کاری بودند که گاهی او را به سوریه می‌بردند. با این حال، طبق گزارش اکونومیست، نزدیکان خانواده به خاطر ندارند که او علاقه خاصی به خاورمیانه نشان داده باشد. یکی از دوستان خانواده به این مجله گفت: «او بسیار انگلیسی بود و به نظر می‌رسید که نمی‌خواهد هیچ ارتباطی با سوریه داشته باشد.» 
آشنایی با پسر دیکتاتور 
به گزارش اکونومیست، این مادر اسماء، سحر، بود که - با توجه به اینکه عموی بزرگ او به حافظ اسد، پدر بشار، در به‌دست‌گیری قدرت در دهه 1970 کمک کرده بود - به دنبال پیوندی میان این دو بود. بشار و اسماء چندین بار در دهه 1990 زمانی که بشار در لندن در حال تحصیل برای چشم‌پزشکی بود، با یکدیگر ملاقات کردند، اما طبق گزارشی از گاردین، در سال 2000 دوباره ارتباط برقرار کرده و در همان سال به طور مخفیانه ازدواج کردند.
بشار هرگز قرار نبود رئیس‌جمهور سوریه شود. طبق گزارش اکونومیست، برادر بزرگ‌ترش، باسل، وارث اصلی بود - تا زمانی که در سال 1996 بر اثر تصادف رانندگی جان باخت. چهار سال بعد، حافظ اسد درگذشت. پس از چند ماه و یک انتخابات نمایشی، بشار قدرت را در دست گرفت. 
به نظر می‌رسد که در فاصله کوتاه میان مرگ حافظ و به قدرت رسیدن بشار، رابطه او با اسماء محکم شد. اکونومیست گزارش داد که اسماء بدون اطلاع قبلی برای سه هفته از کارش غیب شد و در نهایت استعفا داد. او توضیح داد که عاشق شده و به طور ناگهانی در سوریه ازدواج کرده است، جایی که اکنون قرار بود زندگی کند. او همچنین از پذیرش در کلاس بعدی MBA هاروارد صرف‌نظر کرد.
گل سرخ و خارها 
حضور اسماء - یک زن جذاب و شیک از لندن - در کنار بشار این امید را به وجود آورده بود که دوران حکومت او، برخلاف پدرش، دوره‌ای از اصلاحات و گشایش باشد.
اسماء به شکل‌گیری این تصویر دلنشین کمک کرد. طبق گزارش اکونومیست، او در مصاحبه‌هایش با رسانه‌های غربی می‌درخشید و رویکردی نرم‌تر از همسرش داشت. او خود شخصاً فرزندانش را به مدرسه می‌برد و برای مهمانان شام می‌پخت، آن هم در خانه‌ای سه‌طبقه و ساده - به عمد نه در یک کاخ مجلل. 
سه فرزند این زوج - حافظ، زین و کریم - جزئی از تصویر خانواده‌محور و ملایم والدینشان بودند. در یکی از پست‌های فیسبوکی اوایل جنگ داخلی سوریه، اسماء با افتخار نوشت: «حافظ، 14 ساله، عشق به فناوری و کامپیوتر را از مادرش به ارث برده و قدش به اندازه پدرش شده است. او در حال یادگیری زبان روسی است.» 
او همچنین اضافه کرد: «کریم، 11 ساله، به اندازه مادرش فعال است و ستاره ورزشی خانه محسوب می‌شود. او در حال یادگیری زبان چینی است. زین، 12 ساله، زبان اسپانیایی یاد می‌گیرد. او شخصیتی قوی، با اعتمادبه‌نفس و گرم دارد. درست مثل والدینش.»
این تلاش برای کنترل تصویر در ابتدا موفق به نظر می‌رسید. نمونه‌ای از این موفقیت، مقاله‌ای پرتمجید در سال 2011 درباره اسماء در مجله معروف ووگ بود که تیتر آن او را «رزی در بیابان» توصیف می‌کرد.
اما این ظاهر فریبنده، در همان زمان شروع به ترک برداشتن کرده بود.
بانوی اول مکبث 
بین زمان مصاحبه اسماء برای مقاله ووگ در اواخر سال 2010 و انتشار آن در فوریه 2011، اعتراضات بهار عربی آغاز شده بود و جنگ داخلی سوریه به‌زودی شعله‌ور شد. اکنون خشونت این جنگ کاملاً شناخته‌شده است.
با این حال، در تمام این مدت، اسماء در کنار بشار باقی ماند. 
در اوایل جنگ، برخی خواستار آن شدند که این بانوی اول ظاهراً لیبرال و دلسوز، به خشونت‌ها اعتراض کند. به‌عنوان نمونه، در آوریل 2012، همسران سفیران بریتانیا و آلمان در سازمان ملل ویدیویی منتشر کردند و از او خواستند خشونت‌های همسرش را محکوم کند. 
آن‌ها در این ویدیو، که تصاویر قربانیان جنگ از جمله کودکان را نشان می‌داد، گفتند: «ما از اسماء اسد می‌خواهیم که او نیز ریسک کند و آشکارا بگوید: خون‌ریزی را متوقف کنید، همین حالا متوقفش کنید. یک روز فرزندان ما از ما خواهند پرسید که برای پایان دادن به این خون‌ریزی چه کرده‌ایم. اسماء، پاسخ شما چه خواهد بود؟» 
تصویر مرتب و جذاب اسماء در نهایت با گزارشی درباره عادات خرید او، در حالی که مردمش رنج می‌کشیدند، فرو ریخت.
ایمیل‌های خصوصی دانلودشده از حساب‌های اسماء و بشار که در مارس 2012 توسط گاردین منتشر شد، نشان داد که او ده‌ها هزار دلار برای جواهرات، لباس‌های طراحان و مبلمان دست‌ساز خرج کرده است. این در حالی بود که بسیاری از سوری‌ها برای زنده ماندن دست و پا می‌زدند.
حمایت بی‌چون‌وچرای او از اقدامات همسرش در طول جنگ داخلی که بیش از یک دهه طول کشید، باعث شد برخی نتیجه بگیرند که او نیز در این جنایات مقصر است. اسماء هدف تحریم‌هایی از سوی ایالات متحده و بریتانیا قرار گرفته است و در سال 2020 پلیس متروپولیتن بریتانیا درباره اینکه آیا او در جنایات جنگی بشار نقش داشته یا نه، تحقیقاتی را آغاز کرد.
پرواز نیمه‌شب به مسکو 
در تاریخ 8 دسامبر، حکومت اسد پس از نزدیک به 14 سال جنگ، با ورود شورشیان به دمشق سرنگون شد. وقتی نتیجه مشخص شد، بشار اسد با یک هواپیمای نظامی روسیه به همراه پسرش حافظ از سوریه گریخت و در مسکو به اسماء و دیگر فرزندانش پیوست، جایی که به آن‌ها پناهندگی اعطا شده بود.
حافظ، که اکنون 23 ساله است، در حالی که در زمان سقوط حکومت سوریه در کشور حضور داشت، در دانشگاه دولتی مسکو ریاضیات می‌خواند و به تازگی پایان‌نامه خود را تکمیل کرده است. زین، دخترشان، از ابوظبی، جایی که در دانشگاه سوربن مشغول تحصیل بود، به مسکو آمد.
در سال 2018 سوریه اعلام کرد که اسماء به سرطان پستان مبتلا شده است، اما او در مصاحبه‌ای با رسانه‌های دولتی در سال 2019 اعلام کرد که این بیماری بهبود یافته است. با این حال، در ماه مه امسال، دفتر بشار اسد اعلام کرد که اسماء به سرطان خون مبتلا شده و به همین دلیل در مراسم عمومی حضور نخواهد داشت.
به نظر می‌رسد وضعیت او پس از ورود به روسیه بدتر شده باشد، و اکنون برای زندگی خود می‌جنگد. به گزارش دیلی تلگراف لندن، او به شدت بیمار است و از نوع حاد سرطان خون میلوئیدی رنج می‌برد. 
پدرش به دیلی بیست گفت که او در لندن می‌تواند مراقبت پزشکی بهتری دریافت کند، اما وزیر خارجه بریتانیا، دیوید لمی، اعلام کرده که او حق بازگشت ندارد زیرا تحت تحریم است.
به نظر می‌رسد که اسماء باقی‌مانده زندگی خود را به عنوان یک پناهنده در روسیه سپری خواهد کرد - در حالی که به دلیل جلوگیری از عفونت، از همسر و فرزندانش جدا شده است.