فرقان؛ ردپای مارکسیسم
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
هدا احمدی| علی مطهری در گفتوگو با سازندگی میگوید که فرقان گروه خاصی بود که امروزه تکرار نمیشود اما افرادی هستند که دنبال خالصسازیاند و میخواهند صرفاً یک گروه خاص در عرصه حضور داشته باشند و بقیه همه به حاشیه رانده شوند. فرقان، نام گروهی متشکل از جوانان بسیار کمسنوسال بود که سال 56 تاسیس شد. رهبریت این گروه را اکبر گودرزی، طلبه 22 ساله بر عهده داشت که تا زمان دستگیری و تیرباران 19 ترور سیاسی انجام داده بودند. این گروه علاقهای به مذاکره با جریانهای فکری دیگر نداشتند و طرفدار جامعه بیطبقه بودند. آنها مخالفت شدیدی با روحانیت شیعه، لیبرالها، بازاریان و… داشتند و همواره تلاششان بر حذف فیزیکی اشخاص مطرح این طبقات بود.
آیتالله مطهری توسط فرقان که یک گروه فکری تندرو و رادیکال بودند و به نام اسلام افراد را ترور میکردند، ترور و شهید شد.به نظر شما زمینههای بازتولید فرقان چیست؟ و آیا میتوان گفت که این تفکر در گروههای دیگری وجود دارد؟
عیناً آن تفکر نمیتواند تکرار شود چنین چیزی نیست ولی ممکن است، بگوییم بعضی جنبههایی که در این گروه وجود داشت، امروز هم در برخی گروهها وجود دارد. چون گروه فرقان، گروهی بود که از طرفی یک مقدار روشنفکر حساب میشد. اینها کسانی بودند که میخواستند آیات قرآن را براساس مارکسیسم تفسیر کنند، برداشتهای مادی از قرآن داشتند و همه مفاهیم الهی، مجرد و غیرمادی قرآن را میخواستند به مفاهیم مادی برگردانند. مثلاً در قرآن آمده «ملائکه»، اسمی از مَلَک و فرشته آمده است. از نظر ما مَلَک یک موجود غیرمادی و مجرد است و واسطه فیض خداوند به عالم طبیعت. ولی اینها میگفتند مَلَک و فرشته یعنی همین باد و باران و عوامل طبیعی که باعث تغییراتی در طبیعت میشوند. همه چیز را میخواستند مادی تفسیر کنند. این روش و این نوع نگاه به قرآن و معارف اسلامی در آن دوره یک نوع روشنفکری تلقی میشد. لذا از این جهت ما نمیتوانیم بگوییم فرقانیها مثل خوارج بودند چون یک رگههای روشنفکری در اینها وجود داشت. البته خیلی دُگم بودند و جمود فکری داشتند. اصلاً حاضر به مباحثه و گفتوگو نبودند و در واقع این حرفهای خودشان را به عنوان یک امور ثابت تغییرناپذیر تلقی میکردند. هیچ پیشنهاد گفتوگویی را نمیپذیرفتند و دچار جامدفکری بودند. از این نظر میشود بگوییم یک شباهتی با خوارج داشتند، یعنی یک گروه خیلی خاص بودند، هم روشنفکر و هم جامدفکر بودند و این خیلی عجیب است. نمیتوانیم بگوییم نمونه آن را در این دوران داریم. در این دوران یک گروهی که شبیه اینها به این صورت که هم روشنفکر باشد و هم جامدفکر، نداریم.
ریشه پیدایش فرقان چه بود؟
ریشه پیدایش اینها به نظر من دو چیز بود: یکی افکار مجاهدین خلق و دیگر برخی افکار دکتر شریعتی. آنها خیلی جذب این افکار بودند. در پشت همه جزوههایی که منتشر میکردند، همیشه یک جملات قصاری از برخی از رهبران اولیه مجاهدین خلق مثل حنیفنژاد، سعید محسن، مهدی رضایی و احمد رضایی میآوردند همچنین از دکتر شریعتی.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1225904/