چاپ

اخبار محرمانه - خراسان / پربازدید شدن دلایل پرونده‌هایی از طلاق در دادگاه‌های خانواده که فراتر از اختلافات معمول و شناخته‌شده و به نوعی عجیب و غریب به نظر می‌رسد، یک هشدار به زوجین است
گاهی علت‌های عجیبی برای طلاق دیگران می‌شنویم، دلایلی که ممکن است آن را باور کنیم یا اگر باور نکنیم، فقط بخندیم! طلاق‌هایی به خاطر خروپف همسر، بخشیدن کت و شلوار داماد به فامیلش، استعفاهای فراوان شوهر از محل کار و... . متاسفانه این‌ها کاملا واقعیت دارد. در دادگاه‌های خانواده، پرونده‌هایی از طلاق به چشم می‌خورد که دلایلشان، فراتر از اختلافات معمول و شناخته‌شده است و به نوعی عجیب و غریب به نظر می‌رسد. این موارد، پنجره‌ای رو به زوایای پنهان زندگی زناشویی باز می‌کنند و نشان می‌دهند که گاه، کوچک‌ترین مسائل می‌توانند به فروپاشی یک زندگی منجر شوند. اما دلیل آن چه چیزهایی می‌تواند باشد؟ در ادامه، به تعدادی از این پرونده‌های خبرساز و بررسی روان‌شناسانه دلایلش اشاره خواهد شد.
از کت‌وشلوار پردردسر تا خُروپُف
مواردی که در ادامه می‌خوانید، تنها نمونه‌هایی از دلایل عجیب طلاق هستند که در دادگاه‌های خانواده مطرح می‌شوند.
کت‌وشلوار پردردسر| شش ماه زندگی فقط به خاطر یک کت ‌و شلوار، به یکی از پرونده‌های دادگاه خانواده تبدیل شده است. آقای داماد، بعد از عروسی، کت و شلوار شیک و خوش دوختش را به پسرعمه‌اش هدیه داده بود. اما عروس خانم، این بخشندگی را دوست نداشت و به شدت عصبانی شد. گویا کت و شلوار دامادی نمادی از عشق و عهد و پیمان بوده و هدیه دادن آن معادل هدیه دادن عشق و زندگی مشترک بوده است.
استعفای دردسرساز| اما ماجرای استعفای دردسرساز مرد جوان چه بود که زندگی مشترکش را از هم پاشید. درواقع عروس خانم وقتی دید که شوهرش در هیچ شغل ثابتی ماندگار نیست و مرتب استعفا می‌کند، تصمیم گرفت به زندگی مشترکش برای همیشه پایان دهد.
بازار
درخواست طلاق بعد از درددل با جاری| این بار درددل با جاری، یک زندگی مشترک را نابود کرد. زن جوان وقتی متوجه دعواهای ناتمام جاری‌اش با خانواده شوهرش شد، از زندگی در باغ مجلل پدرشوهرش ترسید و تصمیم به جدایی گرفت.
خُروپُف؛ ریشه تمام اختلافات| زوجی که با هم به مشکل برخورده بودند، چند جلسه نزد مشاور رفتند ولی مشکلاتشان حل نمی‌شد تا این که مشاور در یکی از جلسات با خانم، از او پرسید، دیشب چطور خوابیدی؟ و او گفت خیلی بد. پرسید چرا، گفت شوهرم خروپف می‌کند و من تقریبا بیشتر شب‌ها بد می‌خوابم. آن جا بود که مشاور فهمید مشکل از کجاست. این مسئله خیلی شایع است. این خانم خواب کافی نداشت و اعصابش راحت نبود و در نهایت متوجه شدیم که ریشه همه درگیری‌ها در همین موضوع بود.
بی خبری از شروع مشکل
در همه این ماجراها، باید گفت که ما فقط در حد چند جمله از آخر ماجرا خبردار هستیم و از این که ابتدا مشکل از کجا شروع شده تا به طلاق رسیده، بی‎خبریم. این که یک مرد همواره از کارهای مختلف استعفا می‌کند، برای یک زن می‎تواند کاملا نگران کننده باشد. ترس از بی‌شغلی و درآمد نداشتن همسر و هزینه های زیاد زندگی، یک زن را خیلی مضطرب می‌کند. شاید این که داماد کت و شلوار خود را به فامیلش می‌بخشد، ریشه در وابستگی زیاد مرد به خانواده اش داشته باشد و ... . این که مردی از زنش جدا شده چون چای دم نمی‌کرده شاید ریشه در تنبلی‌های فراوان آن زن داشته که چای دلیل آخر شده و ... . این‌ها که گفته شد مهر تایید بر انجام طلاق نیست. فقط بهتر است که یک ماجرا را از اول اطلاع داشته باشیم.
ریخته شدن قبح طلاق
متاسفانه امروزه رابطه‌ها را تعمیر نمی کنند؛ آن را دور می‌اندازند. این یک فاجعه خانمان‌سوز است که دیگر خانواده هیچ حرمت و قداستی ندارد و برای اصلاح آن تلاش زیادی نمی‎شود. شبکه‌های اجتماعی در انگیزه‎دهی به طلاق کوتاهی نکرده‌اند؛ وقتی خانم‌ها در حال آرایش و کرم پودر زدن، زنان را به طلاق دعوت می‌کنند و متاسفانه افراد بسیاری، به حرف این قسم زنان منحط و از هم پاشیده، بیشتر از حرف متخصصان خانواده و روان‎شناسی توجه می‌کنند.
افرادی که از بچگی تحمل ناکامی نداشتند
دلیل دیگر این که در چندین سال اخیر، خانواده‌ها فرزندمحور شده‌اند و فرزند یا فرزندان اصلا نباید ناراحت شوند؛ هیچ فردی حق ندارد با حرف آن‌ها مخالفت کند و در واقع دنیا به کام آن‌هاست. طبیعی است وقتی ازدواج می‌کنند تحمل کوچک‌ترین ناکامی را ندارند و سریعا می‌خواهند رابطه را ترک کنند.
و دیگر دلایل ...
گاهی خانواده‌ها هم بدشان نمی‌آید که اگر کمی اوضاع به دل نیست فرزندشان طلاق بگیرد. رفاه طلبی و فردگرایی هم علت اصلی طلاق‌های عجیب و زودهنگام می‌تواند باشد. مشکلات اقتصادی، نداشتن رضایت زناشویی زوجین، نداشتن تعهد به زندگی مشترک و ... هم می‌تواند آمار طلاق را زیادتر کند.
اهمیت تفاهم، احترام‌متقابل و توانایی سازش
با توجه به آن چه گفته شد به نظر می‌رسد که گاهی زوجین فقط ازدواج می‌کنند بدون آن‌که کوچک‌‌ترین مهارت ارتباطی برای زندگی مشترک داشته باشند. وقتی یک نهال ساقه بسیار ظریف و شکننده‌ای داشته باشد پر واضح است که با کوچک‌ترین بادی می‌شکند. انتظار می‌رود که برای آموزش مهارت‌های ارتباطی موثر هم خانواده‌ها و هم مراجع ذی‌صلاح تدبیر لازم را در پیش بگیرند که کمتر شاهد از هم پاشیدگی ازدواج به‎ویژه ناکامی فرزندان طلاق باشیم. این ماجرا، هشداری است برای زوج‌ها تا به اهمیت ارتباط، تفاهم، احترام متقابل و توانایی سازش در زندگی مشترک پی ببرند.
نویسنده: فریبا البرز | کارشناس‌ارشد مشاوره خانواده