اخبار محرمانه - انتخاب / هاآرتص نوشت: در میان غوغای اظهارنامههای متضاد از سوی نخستوزیر بنیامین نتانیاهو و رئیس شاباک، رونن بار، طرح خاورمیانهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، به شکلی بیسر و صدا در اسرائیل نادیده گرفته شد.
در ادامه این مطلب آمده است: این طرح نه مربوط به انتقال جمعیت غزه به کشورهای دیگر است و نه صرفاً یک مانور سیاسی داخلی؛ بلکه نقشه
ترامپ برای صلح خاورمیانه و احتمالاً گرفتن جایزه نوبل است: اول ایران، سپس غزه، و در نهایت سیلی از پول سعودی برای ایالات متحده.
دیروز، در جریان پرواز بازگشت از مراسم خاکسپاری پاپ فقید فرانسیس،
ترامپ در یک نشست خبری در هواپیمای ریاستجمهوری اعلام کرد: «توافق با
ایران خیلی خوب دارد پیش میرود.»
همانطور که همیشه گفته میشود، اظهارات رئیسجمهور
آمریکا نباید تحتاللفظی در نظر گرفته شود، بلکه باید بهعنوان نشانههایی از خواستها و اهداف او تعبیر شوند.
ترامپ به اغراقگویی شهرت دارد. بنابراین این حرفها به معنای تحقق قریبالوقوع توافق نیست، بلکه نشاندهنده اراده و تلاش اوست.
در داخل اسرائیل هم نشانههایی فزاینده از پیشرفت مذاکرات روز شنبه به چشم میخورد. عملاً دو موضوع مورد اختلاف وجود دارد که هر دو ممکن است با نوعی فرمولبندی قابلحل باشند:
بازار
![]()
1. غنیسازی اورانیوم –
آمریکا خواهان محدود شدن سطح غنیسازی
ایران به 3٫67 درصد (سطح موردنیاز برای نیروگاههای برق) است.
ایران اما خواهان حفظ توانایی غنیسازی تا 20 درصد است و می گوید این کار را برای صادرات اورانیوم به دیگر کشورها انجام میدهد. غرب معتقد است راهحلی نظارتی برای این مسأله یافت خواهد شد.
2. برنامه موشکی
ایران –
ایران حاضر به مذاکره درباره آن نیست و آن را بیربط به مسئله هستهای میداند. اما این موضع برای
آمریکا غیرقابلقبول است، زیرا احتمال تسلیح موشکها به کلاهک هستهای وجود دارد. این بخش از مذاکرات دشوارتر است، ولی فضای گفتگو مثبت و سازنده گزارش شده است.
اسرائیل، عملاً، از این مذاکرات بیرون گذاشته شده و در اتاق مذاکره حضور ندارد. این دولت
ترامپ است و قوانین متفاوتی بر آن حاکم است.
حامیان پروپاقرص نتانیاهو که تاکنون شیفته اقتدار
ترامپ بودهاند، بهزودی خواهند فهمید که حذف کنگره و تبدیل سنا به یک گروه تشویقکننده، به ضرر خودشان هم خواهد بود.
ترفندهایی که نتانیاهو در دوران اوباما بهکار میبرد – مثل دور زدن رئیسجمهور از طریق ارتباط با نمایندگان کنگره – در دولت
ترامپ کارایی ندارد. نتانیاهو نمیتواند از راست،
ترامپ را تحتفشار قرار دهد. هر تصمیمی که
ترامپ بگیرد، نتانیاهو مجبور است آن را بزرگترین دستاورد تاریخ جلوه دهد و ستایش کند.
سیاست خارجی انزواطلبانهای که نتانیاهو از طریق وزیر امور استراتژیک خود، ران درمر (نه وزیر امور خارجه رسمی، گیدئون سعر که بیتأثیر است) پیش میبرد، فاقد دستاورد قابلذکر است. یکی از دیپلماتهای غربی آگاه از مذاکرات با طعنه گفت:
«درمر روش دیپلماتیکی خاص و بیسابقه دارد: نه دیپلماسی، نه ایجاد ائتلاف با کشورهایی که از تو حمایت میکنند؛ فقط نصیحت کردن آمریکاییها درباره اینکه چه باید بکنند و باور داشتن به اینکه آنها در خدمت اسرائیلاند. باید ببینیم این روش در مورد
ایران چگونه جواب میدهد.»
این روش درمر همچنین به مذاکرات مربوط به آزادی گروگانهای غزه نیز تسری یافته است. در بهترین حالت، این مذاکرات برای دولت اسرائیل اهمیتی ندارد. در بدترین حالت، برخی عناصر در دولت منتظر شکست این مذاکرات هستند تا بتوانند عملیات نظامی در غزه را گسترش دهند.
تا صبح امروز، خبری از مذاکرات در دست نیست و آنها همچنان در بنبست ماههای اخیر گرفتارند. حماس خواستار تضمینهای بینالمللی است که اسرائیل در مذاکرات پایان جنگ صداقت داشته باشد – برخلاف رفتار گمراهکنندهاش در توافق 17 ژانویه. اسرائیل از دادن چنین تضمینی خودداری میکند.
آمریکا صرفاً قول داده که اسرائیل اینبار جدی خواهد بود. مصر تلاش کرده با پیشنهاد فرمولهای مختلف، بحران تضمین را حل کند. ولی اسرائیل هیچ ابتکاری از خود نشان نداده و همه کارها را به مصر سپرده است.
پاسخهای درمر غالباً «نه» بودهاند. همزمان، رقابت قطر و مصر نیز وارد ماجرا شده و اسرائیل قطر را متهم میکند که موضع حماس را تقویت میکند تا مصر را تخریب کند. میزان صحت این ادعای اسرائیل مشخص نیست. اسرائیل هیچگاه درباره نحوه برخورد با مسئله قطر، چه قبل از رسوایی «قطرگیت» و چه بعد از آن، تصوری نداشته است. در حالی که قطر با برنامه و سیستماتیک عمل میکند، اسرائیل منفعل باقی مانده است.
اسرائیل هیچ برنامهای برای برخورد با شاخههای خارجی حماس، کاهش نفوذ قطر یا ایجاد متحدان منطقهای جدید ندارد. قطر، طبق معمول، بهصورت منظم و مؤثر عمل میکند. دیروز در دوحه، دومین اجلاس روابط راهبردی میان نخستوزیر قطر و وزیر خارجه بریتانیا، دیوید لامی، برگزار شد. آن دو با تحسین از یکدیگر یاد کردند. نخستوزیر قطر، محمد آلثانی، حتی گفت که 40 میلیارد پوند در بریتانیا سرمایهگذاری کردهاند. روزگاری نهچندان دور، قطر مستعمره فقیر بریتانیا بود. حالا شاید بریتانیا به مستعمرهای از قطر تبدیل شود.
گروگانها همچنان در تونلها خواهند پوسید. اسرائیل، مثل همیشه، بدون برنامه است. از شعاری به شعار دیگر میرود؛ از درگیری با رئیس سابق ستاد ارتش، هرتزی هلوِی، به درگیری با جانشینش، ایال زامیر. شعار نتانیاهو در جلسات کابینه این است که: «تنها فشار نظامی است که حماس را به تسلیم وادار میکند.»
بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی و چهره قدرتمند دولت که نتانیاهو برای راضی نگه داشتنش همه کار میکند، راضی است. برای او گروگانهای غزه میتوانند بمیرند، و اسرائیل باید به اشغال غزه ادامه دهد. پس از آن نیز شهرکهای گوش قطیف بازسازی شوند و «طرح ترامپ» به اجرا درآید.
پس از یک سال و نیم جنگ، دیگر هیچکس تظاهر به دغدغه نمیکند. اسموتریچ علناً گفته که بازگرداندن گروگانها هدفی ثانویه است. اگر در غزه بمیرند، برای او یک «آسایش» است، نه فاجعه. تنها کسی که شاید بتواند کاری بکند، نماینده ویژه آمریکا، استیو ویتکاف است – ولی او هم مشغول
ایران است.
http://www.SecretNews.ir/fa/News/1357055/هاآرتص--اسرائیل-بیرون-از-اتاق-مذاکرات-ایران-و-آمریکا-نگه-داشته-شده؛-چرا-نتانیاهو-در-این-ماجرا-دستبسته-مانده؟