اخبار محرمانه - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
وحیده کریمی| در حالی که دور دوم مذاکرات غیرمستقیم
ایران و
آمریکا در رم برگزار شده و طرفها فضای گفتوگو را «سازنده» توصیف کردهاند، واکنشها در داخل کشور از فضای سکوت و تردید به سمت نوعی اجماع مشروط اما محسوس، تغییر مسیر داده است. از تحلیل صریح چهرههایی چون علاءالدین بروجردی درباره امکان توافق و لزوم اخذ تضمینهای واقعی، یا نگاه آصفری که معتقد است میتوان با اعتمادسازی در خاک
آمریکا یا تهران مذاکره کرد، تا مواضع رسمی دولت و وزارت خارجه که مذاکرات را در چارچوب وظایف دیپلماتیک تعریف کردهاند، نشانههایی از بلوغ راهبردی در مواجهه با پرونده حساس هستهای به چشم میخورد. در این میان، مجلس نیز با ترکیبی از حمایت و هشدار وارد میدان شده و حتی برخی چهرههای سیاسی به صراحت از امکان توافق و ضرورت آن سخن گفتهاند. اما در کنار این اجماع نسبی، تحلیلگرانی چون احمد زیدآبادی نسبت به سرعت بالای تحولات و فقدان شفافیت هشدار دادهاند. آنچه شنبه در رم رقم خورده، شاید فقط پیشدرآمدی برای تصمیمهای کلیدی در مسقط باشد؛ جایی که
ایران باید میان واقعگرایی دیپلماتیک و ملاحظات امنیتی، توازنی دقیق و هوشمندانه برقرار کند.
رم میزبان بازگشت به یک مسیر قدیمی
روز شنبه 30 فروردین، دور دوم گفتوگوهای غیرمستقیم
ایران و
آمریکا در رم برگزار شد؛ گفتوگوهایی که با میانجیگری عمان و در ادامه تماسهایی که در دور اول با میانجیگری عمانیها صورت گرفته بود، پی گرفته شد. منابع رسمی، فضای گفتوگوها را «سازنده» توصیف کردهاند و ادامه مذاکرات در دو سطح کارشناسی و عالی در پایتخت عمان، مسقط، برنامهریزی شده است. با ادامه مذاکرات و تعیین مرحله سوم، باید اذعان داشت این دور از مذاکرات برخلاف روال سالهای گذشته، با واکنشهایی صریح و بعضا حمایتی از سوی طیفهای مختلف در داخل کشور روبهرو شد؛ از دولت و مجلس گرفته تا چهرههای اصولگرایی و اصلاحطلبان. در این میان، تحلیلهای فنی و راهبردی علاءالدین بروجردی، عضو باسابقه کمیسیون امنیت ملی، از جایگاه ویژهای برخوردار است.
امکان توافق وجود دارد، اما با تضمین و تدبیر فنی
علاءالدین بروجردی، عضو کمیسیون امنیت ملی و از چهرههای تأثیرگذار مجلس، این بار با زبانی صریح و تحلیلی جامع از امکان رسیدن به توافق سخن گفته است. او بر این باور است که مذاکرات بر دو محور کلیدی استوار است: نخست، خواست
ایران برای رفع تحریمها و دوم، نگرانی
آمریکا نسبت به فعالیتهای هستهای ایران. بهزعم بروجردی، این دو، «دو روی یک سکه» هستند و چنانچه منافع هر دو طرف تأمین شود، توافق دور از دسترس نخواهد بود. اما آنچه تحلیل بروجردی را برجستهتر میکند، تأکید او بر اخذ «تضمینهای واقعی» است. به گفته او: «اگر به دنبال دستیابی به توافقی پایدار هستیم، باید طرف مقابل، بهویژه
آمریکا را از امکان خروج مجدد بازداریم». در ادامه، بروجردی بر استفاده از ظرفیت سرمایهگذاری خارجی، حتی از سوی آمریکا، به عنوان ضامن اجرای توافق تأکید میکند: «وقتی رهبر معظم انقلاب به صراحت اعلام میکنند که ما با سرمایهگذاری خارجی، حتی از سوی آمریکا، مشکلی نداریم، این پیام مهمترین تضمین اقتصادی و سیاسی برای
آمریکا خواهد بود که به تعهداتش پایبند بماند». از منظر فنی نیز او با انتقال اورانیوم به خارج از کشور مخالفت کرده و میگوید: «هیچ الزامی برای انتقال اورانیوم نیست. ما میتوانیم با روشهای مهندسی، درصد غنیسازی را کاهش دهیم. در این صورت هم اعتمادسازی صورت میگیرد و هم حاکمیت ما بر برنامه هستهایمان حفظ میشود».
تمرکز روی اولویتهای داخلی، مذاکره در مدار وزارت خارجه
در سطح قوه مجریه، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، در اظهارنظری اعلام کرد که اولویت اصلی دولت همچنان «مدیریت کشور» است، نه صرفا مذاکره. او تأکید کرد که روند گفتوگوها در چارچوب وظایف وزارت امور خارجه پیگیری میشود. او همچنین تأکید کرد: «جمهوری اسلامی
ایران همواره بر مبنای منافع ملی و حفظ عزت ملت
ایران عمل کرده است و اصول حکمت و مصلحت را نیز دنبال میکند؛ در ادامه مسیر مذاکراتی نیز از هر ابتکار عملی که در جهت رفع تحریمها و تأمین حقوق ملت
ایران باشد، استقبال خواهیم کرد».
فضای رم مثبت، اما با چاشنی احتیاط
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه، نیز در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس فضای مذاکرات را «نسبتا مثبت» ارزیابی کرد، البته با این تأکید که «خوشبینی ممکن است موجه باشد، اما فقط با احتیاط زیاد». عراقچی که تجربه حضور در پرونده برجام را دارد، این بار از موضعی متفاوت و به عنوان مدیر دیپلماسی رسمی کشور اعلام کرد: «جو نسبتا مثبت در رم باعث پیشرفت در اصول و اهداف یک توافق احتمالی شد. ما توضیح دادیم که چگونه برای بسیاری در
ایران برجام دیگر به اندازه کافی خوب نیست. برای آنان، آنچه از برجام باقی مانده تنها «درسهای فراگرفتهشده» از آن است».
هشدارهای نرم
میان نمایندگان مجلس «البته بهجز جریان رادیکال» نیز واکنشها از جنس همافزایی با دولت است، اما با لحنهایی گاه پرحرارتتر. مجتبی زارعی در سخنانی در صحن علنی مجلس گفت: «این بار ما برای مذاکره، مذاکره نکردیم. ما پیشرفتهتر شدیم. طرح پزشکیان - عراقچی، قطعا پیشرفتهتر از طرح روحانی -
ظریف است. با این تفاوت که امروز همه اجماع دارند که اگر تا آخر به ندای حکیم گوش کنیم».
محمدحسن آصفری، نایبرئیس پیشین کمیسیون امور داخلی مجلس، هم با لحنی صریح اما مشروط، از آمادگی
ایران برای گفتوگوی مستقیم با
آمریکا سخن گفته؛ آنهم نه فقط در رم یا مسقط، بلکه حتی «در خاک آمریکا» به شرطی که واشنگتن بتواند اعتماد تهران را جلب کند. از نگاه او،
ایران هیچ واهمهای از مذاکره ندارد، اما در برابر تهدید، واکنشی جز ایستادگی ندارد. آصفری که سابقه نزدیکی به دیدگاههای جریان اصولگرا را در کارنامه دارد، با یادآوری صراحت تاریخی امام خمینی(ره) در قبال روابط با آمریکا، هشدار میدهد هم در
ایران و هم در ایالات متحده، جریانهایی به دلایل گوناگون علاقهای به احیای این رابطه ندارند.
اما در نهایت تأکید میکند تهران همچنان از اصل مذاکره دفاع میکند؛ البته مذاکرهای مبتنی بر احترام، نه فریب. احد بیوته، دیگر نماینده مجلس، هم در جلسه علنی دیروز در نطق میان دستور خود گفت: «تیم مذاکرهکننده، عزت و اقتدار
ایران و ایرانی را در مذاکرات ملاک قرار دهد؛ همین مردم پشتوانه این مملکت بودهاند و اکنون شما باید در مذاکرات اقتدار ملی این مردم را الگوی رفتار خود قرار دهید». عزتالله حبیبزاده، نماینده مردم مرند و جلفا، هم در نطق خود با بیان اینکه «آنچه این روزها در مسقط و رم رقم میخورد فقط مذاکرات غیرمستقیم نیست، بلکه صحنهای از تجلی اقتدار انقلاب اسلامی است»، تأکید کرد: «امروز صدای ملت
ایران صدای بیدار بصیرت و همدلی است و با توکل به خداوند متعال و هدایت رهبر حکیم و شجاع انقلاب، افق پیشروی
ایران را روشنتر از همیشه و افقی پر از عزت، قدرت و پیشرفت میبینیم». در سوی دیگر، مجتبی یوسفی، نماینده اهواز، در گفتوگویی تأکید کرد ابزار مذاکره برای پیشبرد منافع ملی ضروری است اما نباید همه تخممرغها در یک سبد قرار گیرد. او گفت: «ما به مذاکرات نیاز داریم، اما همزمان باید روی اقتصاد داخلی تمرکز کنیم. شرطیسازی آسیبزاست و تجربه قبلی دراینباره به ما هشدار کافی داده است».
دو هدف روشن، یک مسیر ممکن
در اردوگاه اصلاحطلبان، محمدعلی ابطحی صراحتا از امکانپذیربودن توافق دفاع کرده و گفته: «در این گفتوگوها دو محور روشن وجود دارد: اول خواست
ایران برای رفع تحریمها، دوم نگرانی
آمریکا درباره سلاح هستهای. اینها قابل حل هستند». او اما به یک نگرانی جدی هم اشاره کرده: «برخی رسانههای منطقهای و حتی بعضی جریانهای داخلی ممکن است مسیر مذاکرات را مینگذاری کنند». ابطحی تأکید کرد رسانهها نباید ذوقزده عمل کنند، بلکه باید «واقعیت را توضیح دهند، بدون هیجانزدگی و شعار». احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی، هم در یادداشتی تحلیلی با نگاهی انتقادی به روند سریع مذاکرات در رم پرداخت. او نوشت: «این سطح از پیشرفت در دو دور مذاکره برای من قدری عجیب است، زیرا دو طرفی که مواضع اعلامشده آنها از هم فاصله جدی داشته باشد، قاعدتا مذاکراتشان خالی از چالش پیش نمیرود و به این سرعت پیشرفت نمیکند. داستان چیست؟ دو طرف هنوز در مرحله بحث بر سر کلیات هستند و وارد جزئیات حساس نشدهاند یا حرفهای یکدیگر را بهدرستی و دقت ادراک نمیکنند و با نوعی سوءتفاهم، آنها را مصادره به مطلوب میکنند؟ یا اینکه یکی از دو طرف و بلکه هر دو، از مواضع اعلامشده عدول کردهاند و به قصد دستیابی به توافق سریع از خود انعطاف غیرمترقبه نشان میدهند؟
یا اینکه پیش از آغاز رسمی مذاکرات، با تلاش میانجیها برخی توافقات به صورت محرمانه به انجام رسیده و کار را ساده کرده است؟ امیدوارم داستان مربوط به دو مورد اول نباشد و مذاکرات با همین سرعت بهزودی به نتیجه برسد، چون به نتیجه رسیدن آن برای
ایران و منطقه و جهان خیر است و شر بزرگی را از سر هر سه برمیدارد و شروران را منزوی میکند». زیدآبادی در پایان نوشته خود، ابراز امیدواری کرده که نتیجه گفتوگوها بتواند «شروران را منزوی» و مسیر تعامل را باز کند.
راهی میان اجماع و احتیاط
با مرور مجموع این مواضع میتوان گفت فضای سیاست داخلی
ایران نسبت به مقوله مذاکره با آمریکا، بهویژه در قالب گفتوگوهای غیرمستقیم با میانجیگری کشور عمان، در حال عبور از تقابل صفر و صدی گذشته و نزدیکشدن به یک اجماع مشروط است. دولت، در عین تأکید بر اولویتبخشی به اقتصاد داخلی، مسیر مذاکره را همچنان باز نگه داشته؛ مجلس نیز در دو سطح حمایت و توصیههای محتاطانه، هماهنگ با دولت گام برداشته است. چهرههایی مانند بروجردی، این بار با صراحت و دقت فنی، مسیر رسیدن به توافق را «ممکن و البته مشروط» توصیف کردهاند و حتی در بازتعریف «تضمین»، سرمایهگذاری خارجی و مدیریت غنیسازی، پیشنهادهای ملموس دادهاند. اما در حاشیه این اجماع، همچنان نگرانیهایی جدی درباره میزان شفافیت، روند واقعی مذاکرات و امکان بازیگری جریانهای تندرو وجود دارد. نگرانیهایی که نهتنها بیپایه نیستند، بلکه اگر بهدرستی مدیریت نشوند، میتوانند یک فرصت ملی را به چالش بکشند. اکنون همهچیز در آستانه مسقط، به تصمیماتی کلیدی وابسته است؛ تصمیماتی که نهتنها درباره «توافق»، بلکه درباره چگونگی مواجهه با «واقعیت» خواهد بود.
بازار
![]()