اخبار محرمانه - اطلاعات / «نبرد نابرابر دولت با ناترازی و گسست» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم سید مسعود رضوی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در واپسین روزهای سال 1403 خورشیدی، چگونه میتوان درباره جامعه و حکومت در
ایران داوری کرد؟ میدانیم که سال سخت و پرحادثهای را پشت سر نهادیم. سلسلهای از سوانح و حوادث پیش آمد که برخی بیسابقه بود. این اوضاع از سقوط بالگرد رئیس جمهوری سابق و وزیرخارجه به همراه امام جمعه و استاندار تبریز تا ترور اسماعیل هنیه در تهران و موشک باران اسرائیل از سوی سپاه پاسداران تداوم داشت. بقیه را نمیگویم تا سخن دراز نشود؛ فاجعه و بحران از پی هم میرسید و گاهی انگار شرایط جنگی در یک قدمی کشور ما قرار داشت.
در چنین شرایطی ملت
ایران با یک کنش آگاهانه و مسئولانه، در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و در تابستان گرم و پرحادثه، با درک اوضاع خطیر کشور و منطقه، گزینش رئیس قوۀ مجریه را در دو مرحله به آخر رساند. برای مردم صلح دوست
ایران که بار 8 سال جنگ تدافعی مقابل عراق را بر دوش کشیده و هنوز زخم و غمهایش را بر جسمها و در دلها نهان دارند، این همه بحران و تحریم، تطاول روزگار است. با این همه، در شرایطی نامتعارف که گسستی بیسابقه بین نهادهای رسمی و مردم پدید آمده و همه را نگران کرده بود، ملت
ایران آزمونی تاریخی را تجربه کرد و به سرانجام رساند.
در این آزمایش پرمخاطره، دست اقلیتهای تنزه طلب و مدعی را کوتاه کرد تا یک دولت بیادعا و کاری روانه پاستور شود. دولت پزشکیان در چند روز پرتنش و بحرانی شکل گرفت و دولتی ائتلافی را به مجلس معرفی کرد تا امور مملکت بر زمین نماند. اما حقیقتی آشکار در مسیر این دولت قرار گرفت که آن را از دولتهای سابق و اسبق متمایز میکرد! آن حقیقت، ورشکستگی یا ناترازی برجا مانده از گذشته بود که حیاتیترین نیازهای مردم و جامعه را دچار فرسایش و آسیب میکرد.
آنچه به نام وفاق مطرح شد، دست آشتی بود که به سوی تمامی مدیران و بزرگان جریانهای سیاسی دراز شد تا توانایی حل مشکلات دوچندان شود. رئیس جمهوری از اندیشه و سیاستی که بر حذف رقبا و خالص سازی دولت و مجلس تأکید میورزید، فاصله گرفت تا از فرسودگی و اصطکاک نیروها و منابع اندک کشور جلوگیری کند. تقابل و تضاد، دههها بود که مانع وحدت رویه و همکاری بر اساس منافع ملی میشد، باید در یک نقطه، این رفتارهای نامتوازن مهار میشد و تمرکز دولتها بر حل مشکلات اساسی معطوف میشد. متأسفانه هنوز آن نوع سیاستگری و آن تفکر معیوب، طرفدارانی دارد که به هر قیمتی مانع موفقیت دولت میشوند و عدم توفیق دولت پزشکیان را پیروزی بزرگی برای خود تصور میکنند.
بازار
![]()
این تصورِ معیوب، البته سرچشمههای متعددی دارد. از فقر فکری و تنگ نظری فرقهای، تا منافع و کاسبی از طریق پروژهها و اطلاعات ویژه، یا بهرهمندی از رانت و مجوز و وامهای مسألهدار، و نیز بودجه سازی و طرحهای فضایی و همایشهای پرخرج و بیمخاطب با عناوین دهان پرکن، و بالاخره سوءاستفاده از شرایط تحریم و تورم و دسترسی به ارز بیحساب و نوش جان کردن چای دبش برای نصیحت به مردم که صبور و قانع بمانند. اینها لایق آشتی و وفاق نیستند و اگر روزن تنگ رد صلاحیت نبود، سالها و دهههای گذشته، بیشتر اینها از سیاست و مدیریت و نصیحت دست میکشیدند و به بازار و کاسبی در حجره یا زمین زراعتی و کشت سیب زمینی و پرورش شترمرغ قناعت میکردند.
دولت باید با مدیران ملی و ایراندوست، که اعتقاد و ایمانشان ظاهری نیست وفاق و وحدت داشته باشد. باید متخصصان باتجربه و کارشناسان زبده را به خود جلب کند و رئیس جمهوری آنقدر قدرت و قابلیت دارد که اجازه ندهد فلان نهاد کوچک، با سلیقه و توصیه پشت پرده، وزیر و مدیر لایق را برکنار کند یا صلاحیتش را زیر سؤال ببرد! اگر دکتر پزشکیان مستحکم در برابر زیاده خواهان و کاسبان و رانت طلبان نایستد، وفاق چه معنی دارد؟ اگر نتواند وعدههای کوچکش را برای چند قلم آرامش مردم در فضای حقیقی و مجازی وفا کند، چگونه ناترازی و تنگناهای بزرگ را چاره تواند کرد؟
یک سخن دیگر برجا مانده و آن را به یادداشت فردا موکول میکنم. وفاق فقط میان جناحهای سیاسی و مدیران احزاب و دولتمردان نیست. بزرگترین حلقۀ وفاق، از بین بردن گسست میان حکومت و مردم است. در این زمینه، از انتخابات تیرماه پیشرفتی نداشتهایم، اما پسرفت غیر قابل انکار است. وحدت و انسجام دولت ـ ملت، مبنای اقتدار و شرط پیشرفت و پیروزی در هر عرصهای است، اما شرایط و لوازمی دارد...
http://www.SecretNews.ir/fa/News/1340221/سرمقاله-اطلاعات--نبرد-نابرابر-دولت-با-ناترازی-و-گسست