اخبار محرمانه
متجاوزهای آزاد و قربانی پشت قربانی
شنبه 18 اسفند 1403 - 23:17:00
اخبار محرمانه - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نسترن فرخه| مرد موتورسوار در منطقه پرند، کودکان دو تا 10 سال را سوار بر ترک موتور‌، در مخفیگاهش به آنها تجاوز‌ و بعد از چند ساعت در حوالی محل زندگی‌شان آنها را رها می‌کرده. متجاوزی که در روزهای قبل توسط پلیس آگاهی دستگیر شده است. اما این فرد در اقرارهایش اشاره کرده که قبلا هم به دلیل آزار جنسی پنج سال زندان بوده که با گرفتن رضایت شاکی آزاد شده و حالا این آزادی منجر به قربانی‌شدن تعداد دیگری کودک شده است؛ موضوعی که در بسیاری از پرونده‌های آزار جنسی به کودکان دیده می‌شود. در واقع متجاوز بعد از مدتی با تقلیل مجازات و گاه آزادی کامل، روبه‌رو می‌شود که همین آزادی بدون کنترل او، می‌تواند باعث ایجاد خطر برای دیگر کودکان به حساب بیاید. هرچند بسیاری از فعالان حوزه کودک‌ تأکید دارند‌ پیچیدگی قضائی و نبود حمایت از قربانی در پرونده‌های آزار کودکان، به مرور باعث عقب‌نشینی خانواده در روند شکایت از متجاوز می‌شود که همین، چرخه آسیب را دوچندان خواهد کرد.
یک الگوی ثابت در این پرونده‌ها انکار و پنهان‌کاری است
پرونده‌های آزار و تجاوز جنسی همیشه با پیچیدگی‌های قضائی و البته فرهنگی همراه بوده.موضوعی که «ثریا عزیزپناه»، جامعه‌شناس و فعال حقوق کودک هم در گفت‌وگو با «شرق» به آن اشاره می‌کند و این پیچیدگی را فقط مختص به جغرافیای ایران نمی‌داند و می‌گوید‌ در کل دنیا شرایط به همین شکل است و ادامه می‌دهد: «هم در بحث دادرسی و هم بعد از آشکارشدن این موضوع در خانواده، پیامدهای سهمگینی به وجود می‌آید. حال همین مسائل وقتی در جایی مثل کشور ما با فرهنگ و آداب خاص اتفاق بیفتد بر این پیچیدگی افزوده می‌شود.
به طور کل پنهان‌کاری و انکارکردن، در بیشتر این موارد وجود داشته و اگر یک الگوی رفتاری برای آن بخواهیم تعریف کنیم، در مرحله اول انکار است. مشابه سوگ، در اول به دلیل سهمناکی قضیه، انکار به وجود می‌آید و بعد مرحله هیجان و خشم و در آخر هم ترس است. در بیشتر پرونده‌ها با ترس خانواده‌ها از حرف مردم، عاقبت پیگیری‌ها و نگرانی از سرنوشت فرزندشان مواجه می‌شویم. سخت‌بودن اثبات پرونده تجاوز در محاکم قضائی هم بر تکرار این الگو رفتاری اثر می‌گذارد. حتی در پرونده‌هایی که خیلی هم در رسانه سروصدا کرد و گروهی از خانواده‌ها اقدام به شکایت کردند، دیدیم که به مرور وقتی در روند دادرسی قرار می‌گیرند و جامعه هم از ماجرا مطلع می‌شود، به دلیل بار روانی به ‌وجود آمده، شروع به عقب‌نشینی می‌کنند.
به طور مثال، پرونده دیگری درباره کودک‌آزاری و تجاوز به چند کودک در شهرک دانشگاه تهران بود که ما در انجمن حمایت از حقوق کودکان با خانواده قربانی‌ها در ارتباط بودیم. تعداد زیادی از خانواده‌ها شاکی بودند، اما در نهایت روز دادگاه فقط یک خانواده حضور پیدا کرده بود. بخشی از این موضوع به دلیل بی‌حمایتی قانونی از قربانی است. آنها رها می‌شوند و در کنارش، سهمگینی این ماجرا و مطلع‌شدن اطرافیان و جامعه، همه فشارهایی است که باید خانواده قربانی به‌تنهایی به دوش بکشد. ما هنوز قوانین مشخص برای حمایت از قربانیان تجاوز نداریم. جدا از بحث قضائی، این خانواده‌ها نیاز به مشاوره و مددکاری دارند که نبود آن، این مسیر را خیلی دشوار می‌کند. در این موارد وقتی در کنار خانواده‌ها پیش می‌رویم، اول بسیار خشمگین هستند، اما جلوتر که می‌رود، متوجه می‌شویم دیگر تحمل این شرایط را ندارند و عقب می‌کشند.
با این حال ما هنوز هم وکلای زیادی در حوزه کودک نداریم. گروه‌های مثل ما در این حوزه هستند، حتی در کانون وکلا و قوه قضائیه هم هستند، اما فعالیت یکپارچه‌ای همه با هم ندارند. از طرفی بیشتر قضات هم با حوزه کودک آشنایی ندارند و پلیس اطفال هم هنوز شروع به فعالیت نکرده است. بنابراین تمام این مراحل برای قربانی آزاردهنده خواهد بود. ما باید ببینیم در این مسیر چقدر به درد این خانواده‌ها نزدیک هستیم. سیر پرونده‌ها نشان می‌دهد مسیر قضائی دشوار است. یعنی چندان فضایی برای حمایت از کودک قربانی وجود ندارد. بنابراین چنین الگوی رفتاری به دلیل بی‌پناهی خانواده‌ها در روند رسیدگی و ترس از قضاوت‌شدن به وجود می‌آید».
آزارگری کودکان در تمام اقشار جامعه دیده می‌شود و شاید فقط نوع آن متفاوت باشد که عزیزپناه درباره آن می‌گوید‌ تفاوت معناداری در اقشار مختلف جامعه برای این الگوی رفتاری وجود ندارد؛ چون عدم حمایت از قربانی برای تمام کودکان مشترک است. اما محیط و در دسترس بودن قربانی برای متجاوز، در محلات پرخطر و ناایمن بیشتر دیده می‌شود. به طور کل اثبات تجاوز در همه حوزه‌ها کار آسانی نیست؛ چون معمولا به دلیل کمبود عدله، عدم اثبات و کنارکشیدن خانواده‌ها، جرم تقلیل پیدا می‌کند. ما در انجمن ساعت‌ها با متخصصان پزشکی قانونی در این مورد صحبت کردیم. آنها براساس علائم به پرونده‌ها رسیدگی می‌کنند که گاهی گذشت زمان و ازبین‌رفتن همین علائم کار را بسیار سخت‌تر هم می‌کند. این فرهنگ پنهان‌کاری که توضیح دادم، گاه در همه نهادها وجود دارد و چون برخی از پرونده‌ها سنگین هستند و عواقب سنگینی هم خواهند داشت، جرم هم تقلیل پیدا می‌کند. حتی گستردگی فضای مجازی و رسانه، گاه مسیر پرونده را تغییر می‌دهد.
ضمن اینکه ما به دنبال تسهیل این امر هستیم، تأکید بیشتر ما در حوزه پیگیری است؛ چون مسیر آن فقط با آموزش به خانواده‌ها و خودمراقبتی کودکان است. بخش مهمی از پدید آمدن چنین پرونده‌هایی به دلیل غفلت است. جدا از آن، مدارس هم باید نسبت به این ماجرا آگاه باشند. به طور مثال در همه‌جای دنیا، نگرانی عمده خانواده‌ها از غریبه است، در حالی که بیشترین میزان تجاوز در بین آشناها انجام می‌شود. البته این جدا از موارد دیگر همچون مورد آخری است که متجاوز قبلا هم پرونده تجاوز به کودکان داشته است.
این جامعه‌شناس بر بانک اطلاعاتی تأکید دارد: «درخواست همیشگی ما ایجاد بانک اطلاعاتی از آزارگرهای حوزه کودکان است. به این ترتیب فردی مثل مورد آخر که رسانه‌‌ای شده، وقتی بعد از پنج سال آزاد می‌شود، اگر مورد کنترل قرار گیرد، دیگر امکان تجاوز مجدد ندارد. در کشورهای دیگر حتی به خانواده‌های دارای فرزند اطراف محل سکونت چنین فردی اطلاع داده می‌شود تا مراقبت بیشتری به عمل بیاید. حال اگر فرهنگ ما پذیرای این موضوع نیست، اما وجود بانک اطلاعاتی می‌تواند به کنترل آن فرد در جامعه کمک کند. در حوزه پیشگیری، دولت وظیفه دارد و تا الان هیچ پرونده‌ای بازتاب نداشته. نه از جهت ایجاد ترس در جامعه، بلکه از جهت بازدارندگی و آگاهی‌بخشی. بنابراین به همین دلیل هنوز ما شاهد چنین مسائل دردناکی هستیم. هیچ فعال حوزه کودکی هم پا فشاری بر اعدام ندارد و خواهان قطع حیات نیست، بلکه باید مجازات بازدارنده باشد و فرد بعد از آزادی نباید در جامعه رها شود. از طرفی قربانی هم باید تحت حمایت خدمات روان‌شناسی و مددکاری قرار گیرند».
این فعال حوزه کودک در پایان به چند پرونده مطرح در این سال‌ها اشاره می‌کند که بعد از دستگیری متجاوزهای سریالی مشخص شده آنها در کودکی مورد آزار متجاوز دیگری قرار گرفته بودند و خود نوعی قربانی آزار جنسی بودند. بنابراین حمایت‌های مددکاری، روان‌شناسی و قضائی از قربانی باید اهمیت ویژه‌ای پیدا کند.
باید آموزش خودمراقبتی در مناطق مستعد حضور آزارگر جدی گرفته شود
سال‌های قبل به دلایل فرهنگی و نبود این میزان گستردگی رسانه، کمتر درباره آزار جنسی صحبت می‌شده و از نظر فعالان حوزه کودک این موضوع می‌تواند گامی رو به جلو باشد. با این حال «منصوره شاه‌نظری»، عضو شورای هماهنگی واحد خودمراقبتی انجمن حمایت از حقوق کودکان، بر آموزش در حوزه خودمراقبتی جنسی تأکید دارد. شاه‌نظری با توجه به تجربه کاری در انجمن و صدای یارا در حوزه آزار جنسی در دوران کودکی به «شرق» می‌گوید: «باید به خانواده‌ها آگاهی داده شود، مخصوصا خانواده‌هایی که در این زمینه آگاهی کمتری دارند باید شناسایی شوند. چون معمولا قربانی در بین همین اقشار بیشتر وجود دارد که به دلیل فقر اجتماعی و اقتصادی بیشتر در مناطق حاشیه زندگی می‌کنند.
در واقع آزارگر در این شرایط دسترسی بیشتری به قربانی دارد. هرچند براساس برخی پرونده‌ها که به ما می‌رسد این اتفاق خیلی وقت‌ها در خانواده‌های مرفه هم رخ می‌دهد و مؤلفه‌های اقتصادی که گفتم اصلا در آن دیده نمی‌شود. اما در همه آنها غفلت از کودکان دیده می‌شود. در هر حال بهترین کار آموزش است، تمام ارگان‌هایی که با کودک سر و کار دارند باید این دانش را داشته باشند و همه غربالگری شوند. این غربالگری قبلا شاید کار دشواری بود اما الان با وجود تست‌های روان‌شناسی که وجود دارد کار آسانی شده و برای استخدام افراد می‌توان از این گزینه استفاده کرد.
از طرفی زمینه‌ای فراهم شود تا مهدکودک‌ها و مدارس به خانواده‌ها و کودکان این موضوعات را آموزش دهند. ما به‌تنهایی خیلی سعی می‌کنیم این ارتباط را با مدارس برقرار کنیم، هرچند در یکی، دو سال گذشته خیلی از مدارس در این زمینه فعال شدند. چون دسترسی کودکان به فضای مجازی هم باعث شده با اطلاعات اشتباه روبه‌رو شوند. بنابراین نهادهایی مثل صداوسیما و مؤسسه‌هایی که می‌‌توانند ارتباط سریع‌تری با خانواده‌ها برقرار کنند باید برنامه‌های مستمری داشته باشند تا گستردگی این آموزش‌ها بیشتر شود. امسال 30‌سالگی انجمن است ولی هنوز این آسیب‌ها وجود دارد و در کنار ما مجموعه‌های دیگری هم در این حوزه کار می‌کنند. پس کافی نیست و نیاز به گستردگی این آموزش‌ها دیده می‌شود».
بازار

http://www.SecretNews.ir/fa/News/1339591/متجاوزهای-آزاد-و-قربانی-پشت-قربانی
بستن   چاپ