اخبار محرمانه - فرهیختگان / حبیب ایلبیگی نامی آشنا در سینماست. سالهاست که در سازمان سینمایی مسئولیتهای مهمی داشته و در دولتهای مختلف، در حلقه مدیران سینمای کشور حاضر بوده. او که در دولت سیزدهم، 3 سال مسئولیت معاونت ارزشیابی و نظارت این سازمان را بر عهده داشت، حدود 3 ماه است که در جایگاه مدیرعامل مؤسسه سینماشهر قرار گرفته و از طرف دولت به رتقوفتق امور سالنهای سینما مشغول است. ایلبیگی در میانه برگزاری چهلوسومین جشنواره فیلم فجر به کاخ جشنواره در برج میلاد تهران آمد و در غرفه «فرهیختگان»، پاسخگوی پرسشهای ما شد که ماحصل این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید.
جشنواره چهل و سوم را چگونه دیدید؟ چند بار به کاخ جشنواره رفتید؟
من هر روزِ جشنواره را در سینماهای مختلف هستم، اما دومین بار است که به برج میلاد آمدهام. روز اول جشنواره آمدم و امروز هم دومین روزی است که میآیم. جشنواره فیلم فجر یکی از آن دوستداشتنیترین چیزهایی است که ماها که در حوزه سینما کار میکنیم، به آن علاقهمندیم و هر سال برای برگزار شدن دوره بعدی آن روزشماری میکنیم و علاقهمندیم تا این جنبوجوش و شورونشاط و این جشن آغاز سال سینمای
ایران را دور هم جشن بگیریم و فیلمهای جدید را ببینیم و کیف کنیم.
همین ابتدا به سراغ پرسش مهمی برویم که همه خبرنگاران درباره سینمای رسانهها دارند. صدای سالن برج میلاد چه زمانی درست میشود؟
![]()
من یادم میآید سال 88 اولین سالی بود که به اینجا میآمدیم. از 2-3 سال قبل، هر سال به این سالن میآمدیم تا ببینیم برای برگزاری جشنواره فیلم فجر آماده است یا نه. این اتفاق نیفتاد تا سال 88 که اولین دوره بود و باید همه این موارد چک میشد تا ببینیم اینجا میتواند به عنوان سالن سینما استفاده شود یا نه. در آن دوره لازم بود جشنواره اینجا برگزار شود.
به خاطر مسائل سیاسی آن سال؟
به هر حال اینجا آماده شده بود و سالها همه انتظار کشیده بودند. میتوانست مرکزی باشد برای اینکه همه اهالی سینما از فیلمسازان و رسانهها گرفته تا بازار فیلم خارجی را در خود جای دهد که آن موقع همزمان با جشنواره بود. بهترین جا برج میلاد بود و همان سال اول هم مشخص شد که مشکل صدای اینجا چندان بهتر نخواهد شد. حتی سالهای بعد هم که همکاران جشنواره تلاش کردند، به دلیل اینکه شکل سالن اصلاً برای نمایش فیلم طراحی نشده، لذا هر کاری کردند، این مشکل تا حد زیادی وجود دارد.
خصوصاً اینکه در آن زمان اغلب فیلمها درامهای آپارتمانی بودند و فیلمهای جنگی بزرگ و پرهزینه زیادی نبود.
از این فیلمها هر سال داشتیم، ولی واقعیتش این است که من خودم اینجا را بههیچوجه برای دیدن فیلم انتخاب نمیکنم و فکر میکنم واقعاً باید برای اینجا فکر جدی کرد. باید تعارف را کنار بگذاریم و بگوییم که فعلاً داشته ما در شهر تهران برای برگزاری جشنواره، سینماهای دیگر است. من سالها مدیر سینمای مطبوعات بودم و مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر. ما تجربیات زیادی در سینماهای قدیمی مثل استقلال، صحرا، فلسطین، قدس میدان ولیعصر یا مثلاً سالن کانون پرورش فکری داشتیم که فکر میکنم سال 80 سینمای مطبوعات بود.
از آنجا که از سال 88 به یکباره حجم خبرنگاران رسانهها و منتقدان افزایش پیدا کرد، آن سالنها دیگر جوابگو نبود، وگرنه آنها هنوز هم به دلیل اینکه فقط سینما و استانداردترند، برای این کار میتوانند بهتر باشند. درست است که رسانه زیاد داریم، ولی دوستان روابط عمومی و جشنواره، باید کمی در انتخاب کردن و امکان دادن، فکری بکنند. البته کار سختی است، چون وقتی کسی چند سال اینجا کارت جشنواره داشته باشد و آمده باشد، حتماً خودش را ذیحق میداند، ولی فکر میکنم که با نظر خود رسانهها میشود افراد را کم کرد. کاری که من در دهه 80 قبل از برگزاری جشنواره میکردم، این بود که هر سال مهرماه یا شهریورماه، جلساتی را در حوزههای مختلف با بچههای رسانه میگذاشتم و با هم مشورت میکردیم؛ مثلاً با نمایندگان خبرگزاریها، نماینده نشریات تخصصی، نمایندگان روزنامهها و نمایندگان منتقدان. با همه گروهها جداگانه مینشستیم و بررسی میکردیم که چگونه کار را انجام دهیم. چون ما به شما رسانهها سرویس میدهیم پس باید خواست و نظر شما هم دخیل باشد و این کار خیلی کمک میکرد. هرچند فکر میکنم دوستان ما هم همین کار را میکنند.
امسال آقای نجفی (مدیر روابط عمومی جشنواره) میگفت ما ثبتنام را از 2 هزار نفر به 1200 نفر رساندیم.
بله، واقعاً کار سختی است. به دلیل اینکه خیلیها الان دوست دارند اینجا باشند و اینجا قطعاً جذاب است، ولی بالأخره وقتی ما جشنواره سینمایی برگزار میکنیم، مهمترین مورد همان محصولی است که برای آن جشن میگیریم: فیلم. فیلم باید با صدای خوب و تصویر خوب روی یک صندلی خوب دیده شود.
بله، ولی آخرش نگفتید وضعیت صدای برج میلاد را چه زمانی درست میکنید؟
امسال که دیگر گذشت، اما ما در مؤسسه سینماشهر این آمادگی را داریم که بعد از جشنواره، چند گروه از کارشناسان متخصص این حوزه را با هماهنگی دوستان شهرداری به اینجا بفرستیم تا این سالن را از لحاظ صدای فیلم ارزیابی کنند...
ارزیابی کنند؟ مشخص است که بد است!
شاید مثلاً امکاناتی وجود داشته باشد یا با تغییرات یا اصلاحاتی بتواند صدای مناسبی را ارائه داد.
یعنی ممکن است حتی با اصلاح هم درست نشود؟
این را باید کارشناسان بگویند، ولی ما این آمادگی را داریم و همینجا هم اعلام میکنم. چون واقعیتش این است که جای دیگری در شهر تهران فعلاً نداریم که بتواند چنین سرویسی را بدهد. ما الان در مؤسسه سینماشهر به خیلی از مکانهایی که قرار است سینما شوند، همین سرویس را میدهیم. هم کارشناسان ما و هم کارشناسان معاونت توسعه فناوری و زیرساخت سازمان سینمایی، ایرادهای تصویر و صدای فیلم و سایر موارد را بررسی میکنند.
تجهیز اینجا با سینماشهر نبوده؟
خیر.
پس اصلاً برای سالن سینما ساخته نشده.
خیر. در همان سال 88 هم که عرض کردم، تجهیزات را از قبل اینجا گذاشته بودند. آنهایی که اینجا را در آن زمان تجهیز کردند، تصورشان اینطور بود همین که مثلاً امکان پخش فیلم و صدا باشد و پرده، کافی است دیگر. اینجا مگر در طول سال غیر از جشنواره فیلم فجر، فیلم نمایش میدهد؟ خب پس سینما نیست و همین یک دلیل کفایت میکند.
در دولت قبل بحث خوبی درباره کاخ جشنوارههای سینمایی مطرح شده بود و آقای اسماعیلی، وزیر فرهنگ پیگیری میکرد. حتی گفتند زمین خریداری شده. آن طرح به جایی رسید و آیا در دولت جدید پیگیری میشود؟
چنین پروندهای در اختیار ما نیست، چون هنوز فکر میکنم در مراحل اولیه مانده. آن زمینی که آقای دکتر اسماعیلی مطرح کردند، از قبل انقلاب گودبرداری شده و همانطور مانده! جای خوبی بود. ما باید انتقال درست انجام دهیم و آنچه را که انجام دادیم، به بعد منتقل کنیم تا بتوانند پیگیری کنند.
بحث دیگری که در روزهای اخیر مطرح شده و احتمالاً شنیدهاید، فیلمهای بخش ویژه است. بعضی از فیلمهایی که همه امیدوارند در بخش ویژه نمایش داده شود، مثل «پیرپسر» و «رکسانا» میراث آن 2-3 سالی است که شما مسئولیت معاونت نظارت و ارزشیابی را داشتید. در آن دوره پروانه نمایش نگرفتند و وارد جشنواره نشدند...
مثلاً؟
مثلاً «رکسانا».
«رکسانا» پروانه نمایش دارد. بعضی از این فیلمها به جشنوارههای قبل ارائه نشدهاند و میتوانستند در جشنواره شرکت کنند.
شاید با توجه به فضای آن دوره خیلی امیدی نداشتند.
ببینید آییننامه جشنواره اینطوری بود که اگر فیلم به جشنواره خارجی رفته باشد، نمیتواند در جشنواره فجر شرکت کند، مثل فیلم «رکسانا».
غیر از این دوره که این بند برداشته شد.
بله. من در جریان جزئیات هیئت انتخاب نیستم و حداقل در جریان مباحثشان نیستم. بعضی فیلمها آماده بودند و به جشنواره ارائه نشدند. بعضی از فیلمها ارائه شدند و رد شدند. مثلاً «لاکپشت» در یک سال گذشته با اصلاحات پروانه نمایش گرفته بود. درباره بعضی از این فیلمها شاید مثلاً تهیهکننده آمادگی انجام آن اصلاحات را نداشته. اینکه من عرض میکنم، به این دلیل است که اینها در شورا دیده شده و صورتجلسه شده. وقتی صورتجلسه میشود و از طرف شورا مثلاً یک یا 2 یا چند اصلاحیه داده میشود، از نظر شورا این فیلم دیگر میتواند پروانه نمایش بگیرد. اگر اصلاحاتش را انجام بدهد، در همان اداره کل نظارت بر نمایش پروانهاش صادر میشود و میفرستادند و من امضا میکردم. فیلمهای «رکسانا» و «لاکپشت» همین شرایط را داشتند، اما فیلم «پیرپسر» چون پروانه ساخت را در دوره قبلتر از ما گرفته بود، در دوره ما برای دریافت پروانه نمایش ارائه نشد.
وقتی فیلم «رگهای آبی» در روز اول نمایش داده شد، خبرنگاران از خودشان میپرسیدند این فیلم چه چیزی داشت که توقیف شده بود؟
آن فیلم پروانه نمایش داشت. هیچکدام از اینها توقیفی نیست.
یعنی به خاطر حضور باران کوثری امکان نمایش را از دست نداده بود؟
به هیچ وجه. مگر فیلم «سهجلد» (با بازی باران کوثری) نمایش داده نشد؟ فکر میکنم بعضی از این فیلمها همان پارسال پروانه نمایش گرفته بودند و میتوانستند حداقل به جشنواره ارائه شوند. من الان بعد از گذشت یکی دو سال جزئیاتش را به خاطر ندارم، ولی یادم هست که ما این فیلمها را دیده بودیم، چون من هم همراه شورا فیلمها را میدیدم؛ برای اینکه نظرات شورا را بشنوم و چون قرار است در حوزه ما پروانه نمایش صادر شود، بدانم که شورا چه مواردی دارد. به دلیل اینکه با بعضی از سازندگان این فیلمها من گفتوگو میکردم و با بعضی دیگر مدیر کل نظارت بر نمایش. آن فیلم (رگهای آبی) کمترین مورد را داشت.
مورد آخر هم «قاتل و وحشی» است.
به هر حال باید به نظر شورا اقتدا کنیم. ما در دوره قبل، پروانه نمایش خارجی فیلم را دادیم و فیلم از نظر شورا میتوانست در خارج از کشور نمایش داده شود. البته نظر شخصی من این است که خوب است این فیلم به احترام حمید نعمتالله، اینجا برای متخصصان به نمایش دربیاید.
ولی برای نمایش عمومی توصیه نمیکنید. درست است؟
من مسئولیت آن را ندارم و اصلاً نظر، نظر شوراست. اگر شورا به این جمعبندی برسد که خیلی خوب است. شوراست که تعیین میکند این فیلم مجوز بگیرد یا نگیرد و اصلاح بشود یا نشود.
اگر درباره سالنهای مردمی جشنواره چهل و سوم هم نکتهای دارید، بفرمایید.
خدا را شکر استقبال از جشنواره امسال بسیار خوب بوده، هم در تهران که من در سینماهای مختلف رفتم و دیدم و هم شهرستان.
در مورد بلیتفروشی اگر اشتباه نکنم، دوره سیونهم بود که آمار آن در سمفا منتشر میشد و سمفا زیر نظر شماست.
تشخیص این با دبیر محترم جشنواره است. درباره استانها بگویم که از روز پانزدهم، همانطور که از قبل اعلام شده بود، جشنواره در استانها آغاز به کار کرد. همکاران من کمک کردند تا بخش عمدهای از سینماهای استانها از طریق سیستم شناسا، فیلمها را دانلود کنند که این اتفاق برای 42 سینما در شهرهای مختلف افتاده بود، اما 20 سینما این امکان را نداشتند که ما برایشان هارد ارسال کردیم و الحمدلله برنامههای آنها هم رأس همان روز و ساعت بدون هیچ مشکلی آغاز شد. آنچه که من در گروه همکارانم در شهرهای مختلف میبینم، استقبال خوب است و به هر حال علاقهمندان زیادی در شهرهای مختلف فیلمها را میبینند، ولی واقعیتش نظر شخصی خودم را بخواهم بگویم، تعداد زیاد نمایش به هیچ وجه به لحاظ حرفهای درست نیست.
اصلاً به اکران عمومی هم ضربه میزند.
همینطور است. قرار ما این بود که یک نمایش از فیلمها در مراکز استانها باشد. وقتی فیلم به مرکز استان میرود، همه سینماها میگویند ما هم باید نمایش بدهیم! تقاضاها در بعضی از شهرها از یک سالن به 2 یا 3 سالن رسیده. الان برخی از شهرهای دیگر آن استانها میگویند باید ما هم نمایش بدهیم! خب فیلم را اکران عمومی کنید دیگر! نمایندگان محترم، مسئولان محترم شهرهای مختلف! این جشنواره است و اکران عمومی نیست. من که معتقدم در مراکز استان هم نمایشها را فقط باید برای حرفهایها گذاشت. با دعوت و توزیع کردن بلیت بین مردمی که در طول سال به سینما نمیآیند، سرمایههای سینمای
ایران حیفومیل میشود. شاید از محل فروش بلیت، برای تهیهکنندگان امکان درآمدزایی هم فراهم بشود، ولی به لحاظ حرفهای غلط است.
در جشنوارههای معتبر دنیا هم این اتفاق نمیافتد.
البته آنها جشنوارههای حرفهایاند و من به این هم قائلم که ما جشن پیروزی انقلاب را میگیریم و با جشنواره حرفهای سینمایی فاصله داریم. باز هم باید بخشی از قواعد جشنواره را رعایت کنیم و خواهش من از مسئولان، کمک کردن است. ما باید بگذاریم امکان دیدن فیلمها فقط برای متخصصان سینمایی در استانها فراهم شود.
اتفاقاً تشنگی هم در جامعه به وجود میآید که بعد در اکران عمومی استقبال را افزایش میدهد.
اینکه این همه تقاضا در زمان جشنواره فیلم فجر هست و در زمان اکران در آن شهرها نیست، عجیب است و نباید اینطور باشد.
شاید مخاطب به این فکر میکند که بعد از جشنواره ممکن است بعضی از فیلمها توقیف شوند. کما اینکه در سالهای گذشته هم این اتفاق افتاده.
اینها نیست. به علت تب جشنواره است. من 3 سال در دهه 80 در حوزه وزارتی ارشاد، مسئولیت سینمای مسئولان را داشتم. آنجا هم شاهد این بودم که بخش زیادی از مسئولان ما، در ایام دهه فجر علاقهمند دیدن فیلم میشوند. این خیلی خوب است...
ولی در طول سال خیلی علاقهمند نیستند!
امیدوارم باشند. یعنی ما شاهد این باشیم که همین عطش و شوقی که برای دیدن فیلمها در ایام جشنواره فیلم فجر وجود دارد، در طول سال وجود داشته باشد. در آن زمان وضع سینمای ما بسیار بهتر خواهد بود.
http://www.SecretNews.ir/fa/News/1333935/فیلمهای-بخش-ویژه-جشنواره-فجر،-توقیفی-نبودند!