اخبار محرمانه
سرمقاله جوان/ «مرگ بر امریکا» مقاومت گفتمانی در برابر استکبار
چهارشنبه 17 بهمن 1403 - 12:35:33
اخبار محرمانه - روزنامه جوان / ««مرگ بر امریکا» مقاومت گفتمانی در برابر استکبار» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم حمیدرضا‌شاه‌نظری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیر در جمع شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللی قرآن کریم بر شعار مرگ بر امریکا تأکید کردند. این شعار، صرفاً یک عبارت ساده یا یک شعار سیاسی عادی نیست، بلکه در عمق خود، برشی از تاریخ مقاومت، فریادی در برابر ظلم، و تأسیس یک گفتمان مقاومتی است که در قلب آن اراده‌ای نافذ به وسعت اراده ملت‌های تحت ظلم برای نفی سلطه‌گری، استعمار و استکبار نهفته است. این شعار، به‌ویژه در بافت تاریخی و سیاسی ایران، معنای عمیقی دارد که به عنوان یک نشانه مقاومت فرهنگی و روانی در برابر استکبار جهانی، تکامل یافته است. اگر به ابعاد مختلف این شعار دقت شود دیده خواهد شد که تأکید بر این شعار، اعلام و مطالبه یک «مرگ» نیست، بلکه دعوت به نوعی «زندگی» است که در دل آن، عدالت اجتماعی، استقلال ملی و فرهنگی و کرامت انسان‌ها نهفته است. 
آنچه این شعار را به یک گفتمان خاص تبدیل می‌کند، لایه‌های پیچیده‌ای است که به تدریج از درون آن سر برآورده و بر گستره جهانی تأثیر می‌گذارد. مرگ بر امریکا فقط در مرز‌های جغرافیایی ایران محدود نمی‌شود، بلکه پژواک آن در جوامع و ملل مختلف، به‌ویژه آنهایی که در سایه استعمار و سلطه‌گری‌های غربی زیسته‌اند و به این استعمار و استکبار آگاهی یافته‌اند، به‌طور محسوسی شنیده می‌شود. مرگ بر امریکا شاید در نگاه اول به عنوان یک عبارت شعاری صرف به نظر آید، اما در ورای آن، یک گفتمان معنایی و فرهنگی و تاریخی از مبارزات ضداستکباری و ضداستعماری در سطح جهانی و ملی نهفته است. 
این شعار از همان ابتدا با یک اصل بنیادین شروع می‌کند که عبارت است از «نفی استکبار و نفی سلطه». مرگ بر امریکا نه به معنای مرگ یک ملت یا صرفاً یک ابرقدرت، بلکه به معنای نفی ساختار‌های سلطه‌گرانه است که از خلال قرن‌ها استعمار و استثمار، ملت‌ها را به خود مشغول کرده و با تاراج منابع آنان و ظلم بر مردمانشان عده‌ای اندک را در جایگاه ارباب جهان قرار داده است. به گواه تاریخ، استعمارگران غربی طی قرن‌ها با تکیه بر قدرت نظامی، اقتصادی و فرهنگی خود، نه تنها منابع طبیعی ملت‌ها را غارت کردند، بلکه تلاش کردند هویت‌های سایر ملت‌ها و تمدن‌ها را نیز به حاشیه ببرند و انسانیت و کرامت ملت‌ها را لگدمال کنند. از این رو باید گفت که شعار مرگ بر امریکا یک واقعیت ایستا و برساخته نیست بلکه یک حقیقت دارای تاریخ است و در چنین بستری به وجود آمده است، مظهر ونماد مقاومتی فرهنگی و گفتمانی که تنها به مقابله با استکبار و سلطه‌گری امریکا محدود نمی‌شود، بلکه به مخالفت با همه مظاهر استکبار جهانی برخاسته است. 
این شعار در حقیقت، یک اعلان هویتی است که در دل آن، واژه «مرگ» نه به معنای حذف فیزیکی است، بلکه نماد از بین بردن سلطه‌گری و حضور فریبکارانه قدرت‌های جهانی است که از طریق رسانه‌ها، فرهنگ‌ها و حتی نظام‌های آموزشی در پی تسلط معنایی و شناختی و در ادامه هضم ملت‌های مختلف در یک گفتمان واحد و انقیادآور هستند. به‌طور دقیق‌تر، این شعار نمادی است از تلاش برای مقابله با «استعمار دستگاه تحلیلی و تسخیر ذهن‌ها» و رهایی بخشی جوامع انسانی و بازسازی هویت‌های مستقل و عادلانه. 

اندیشمندان پسااستعماری به خصوص فرانتس فانون و ادوارد سعید در آثار خود به خوبی نشان داده‌اند که استراتژی و ابزار اصلی استعمار و استکبار در سلطه بر دیگران، به سلطه کشیدن و چیرگی روانی و گفتمانی ملت‌هاست. بر این اساس می‌توان گفت که مرگ بر امریکا به مثابه نقطه آغاز یک مبارزه گفتمانی و فرهنگی با این نظام جهانی است.
 استعمار به‌ویژه در دوران مدرن و به خصوص بعد از تجربه انقلاب اسلامی در ایران و امتداد آن در میان ملت‌های مقاوم منطقه و جهان، به خوبی می‌داند که یک ملت زمانی می‌تواند در برابر سلطه‌گری مقاومت کند که هویت خود را باز یابد و از قالب‌های فکری و فرهنگی تحمیل‌شده رها شود و مرگ بر امریکا به عنوان عبارتی «غیریت‌ساز»، نقطه آغاز این هویت‌سازی است و به همه گوشزد می‌کند که آنچه در این مبارزه، بیشتر از هر چیزی باید به چالش کشیده شود، نظام‌های معنایی و فرهنگی‌اند که استعمارگران در ذهن مردم جای داده‌اند. 
این اندیشمندان در آثار خود به خوبی این را نشان داده‌اند که استعمار، در کنار سلطه نظامی و اقتصادی، خود را در قالب‌های فرهنگی و گفتمانی بازتولید می‌کند. در نتیجه، برای مقابله با این استعمار جدید، باید گفتمان‌های سلطه‌گرانه را به چالش کشید و هویت‌های مستقل فرهنگی و اجتماعی را بازسازی کرد. شعار مرگ بر امریکا به‌عنوان یک گفتمان فرهنگی، دقیقاً در این راستا شکل گرفته است. این شعار یک یادآوری است که مبارزه با استعمار تنها در میدان‌های جنگ نظامی محدود نمی‌شود، بلکه حتی در عرصه‌های فرهنگی، روانی و گفتمانی موضوعیت بیشتری دارد. 
در نگاه قرآنی نیز از آغاز تاریخ بشر، مبارزه با استکبار و سلطه‌گری همواره از اصول اساسی پیام‌های الهی و مقدمه جامعه‌سازی دینی و تمدن‌سازی اسلامی بوده است. قرآن کریم بار‌ها به نفی ظلم و فساد اشاره کرده و کسانی را که در صدد سلطه‌گری بر دیگران هستند به مبارزه طلبیده است. در این راستا، در سوره‌های مختلف قرآن، همواره از استکبار به عنوان یک ویژگی منفی یاد شده و از مؤمنان خواسته شده است که از آن دوری کنند و در برابر آن بایستند. شعار مرگ بر امریکا دقیقاً مبتنی بر این فلسفه قرآنی است که باید ابتدا با نفی هرگونه سلطه و استکباری که مخالف اراده الهی است، آغاز کرد. به‌عبارت‌دیگر، این شعار به معنای فریاد «لا اله» است، که به معنای نفی هرگونه قدرت و تسلطی است که برخلاف اراده الهی عمل می‌کند.
 در قرآن، هنگامی‌که خداوند به حضرت ابراهیم و پیروان او دستور می‌دهد که از همه بت‌ها و خدایان دروغین و سلطه‌گران غیر الهی دست بردارند، به‌طور ضمنی همین اصل مطرح می‌شود و شعار مرگ بر امریکا دقیقاً در این چارچوب قابل تفسیر است. در قرآن، پیش از آنکه تأسیس حکومت اسلامی و تمدن نوین اسلامی مورد نظر قرار گیرد، نفی استکبار و ظلم اهمیت اساسی دارد. این «لا اله» ابتدا نفی همه طواغیت و استکبار‌ها است و مقدمه و زمینه‌ساز گام دوم «الا الله» است که بیانگر حرکت در مسیر درست و مطابق با اراده الهی است. در حقیقت، شعار مرگ بر امریکا نه‌تنها یک واکنش به سلطه‌گری‌های سیاسی است، بلکه گامی است برای تحقق «لا اله» که در آن به‌طور صریح از سلطه‌گران و استکبار جهانی فاصله گرفته می‌شود. در گفتمان سیاسی انقلاب اسلامی شعار مرگ بر امریکا به‌عنوان یک مرز‌گذاری معنوی و سیاسی با قدرت‌های استکباری همچون امریکا عمل می‌کند.
 این شعار، ضمن اینکه به‌طور مستقیم بر مخالفت با سلطه‌طلبی‌های امریکایی تأکید دارد در واقع یک نوع اعلام «لا اله» به هرگونه سیاست‌های سلطه‌گرانه است که از زمان استعمار تا امروز، بسیاری از ملت‌ها را تحت فشار و سلطه قرار داده است. این شعار از یک‌سو به‌عنوان یک اعلام موضع قاطعانه در برابر سلطه‌گری‌ها عمل می‌کند و از سوی دیگر، به‌عنوان مقدمه‌ای برای استقرار تمدن اسلامی و جامعه‌ای بر پایه اصول توحید و عدالت اجتماعی مطرح می‌شود. بر این اساس، مرگ بر امریکا به مثابه یک گفتمان ضداستکباری و ضداستعماری به نفی یک دولت یا ملت نمی‌پردازد، چنان‌که در بین خود امریکایی‌ها هم برخی از مردم معترض در جریان راهپیمایی‌ها به اعلام آن مبادرت کرده‌اند، بلکه ناظر بر نفی هرگونه سلطه‌پذیری و نفی هرگونه استکبار است و گامی است در مسیر مطالبه آزادی و رهایی از سلطه و مقدمه‌ای است برای رسیدن به تمدنی بر پایه عدالت، آزادی و استقلال.

http://www.SecretNews.ir/fa/News/1327336/سرمقاله-جوان--«مرگ-بر-امریکا»-مقاومت-گفتمانی-در-برابر-استکبار
بستن   چاپ