اخبار محرمانه - افزایش حضور و کنشگری زنان در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یکی از مهمترین دستاوردهای پیروزی انقلاب اسلامی است و در حال حاضر زنان 70 درصد جمعیت دانشگاهها و بیش از60 درصد کادر درمان را تشکیل میدهند؛ اما نقش آفرینی زنان تنها به مشاغل اداری و کمخطر محدود نشده است و طی سالهای اخیر حضور زنان در مشاغل سخت، پرخطر و اصطلاحا مردانه پر رنگتر شده است؛ آتشنشانی یکی از این عرصههاست و زنان آتشنشان روایت دختران و زنانی است که برای رسیدن به آرزوهایشان در برابر موانع کوتاه نیامدند.
حضور زنان در مشاغل مختلف یکی از دغدغههای اصلی این قشر از جامعه است و اگر این شغل، جزو مشاغل سخت نیز باشد که اهمیت آن چند برابر میشود. بنابر ضرورت و نیاز جامعه، سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران، سال 99 آگهی استخدام زنان آتش نشان را منتشر کرد و در پی آن حدود 600 نفر از زنان و دختران تهرانی ثبت نام کردند؛ اما این تازه اول راه بود؛ چراکه این زنان باید از آزمونهای علمی، عملی، ورزشی و روان سنجی با موفقیت عبور میکردند. سرانجام 16 نفر از این افراد، موفق شدند با پشت سر گذاشتن آزمونها، وارد مرکز آموزش سازمان آتش نشانی شوند و پس از چند ماه آموزش دیدن و آزمون نهایی، پا به اولین ایستگاه آتش نشانی زنان که ایستگاه شماره 138 نام دارد و در خیابان ستارخان قرار دارد، بگذارند. پس از ماهها پیگیری خبرنگار ایسنا برای تهیه گزارش از اولین ایستگاه آتش نشانی بانوان، سرانجام توانستیم با تیمی از عکاس و فیلمبردار سراغ این زنان شجاع تهرانی در ایستگاه 138 برویم و داستان آتش نشان شدنشان را بپرسیم.
اولین مواجهه با زنان آتشنشان، جدی؛ اما خوشرو
5 آتش نشان زن شیفت، با لباسهای حریق و با بیشترین صبر و حوصله، در حال اجرای فرامین خانم عکاس و آقای فیلمبردار ایسنا بودند. ایستگاه 138 زنان در نگاه اول بسیار کوچکتر از تصورم بود. همچنین تصورم از خودروی آتش نشانی آنها نیز متفاوت تر بود.
در همان مواجهه اول با آتش نشانان زن، از سختیهای ورود به این ایستگاه و تهیه گزارش از آنها برای این بانوان تعریف کردم و واکنش بسیار جالبی از آنها دریافت کردم و همه آنها از من تشکر کردند که با پیگیریهای چندماهه موفق به تهیه این گزارش شدم؛ چون آنها میخواستند حضورشان در این عرصه سخت و خطرناک به عموم مردم نشان داده شود تا به قول معروف بتوانند بگویند «ما میتوانیم»
نکته جالب درباره این زنان علاوه بر صمیمیتاش، این بود که همه آنها جوان و زیر 30 سال سن داشتند. همچنین تنها یک نفر از این پنج نفر متأهل است که نشان می دهد که این افراد، همگی دختران جوان پدرها و مادرهایی هستند که هر لحظه چشم به راهشانند؛ اما برای نجات جان همشهری های خود، داوطلب شدهاند و قدم در راهی گذاشتهاند که هنوز بسیار تازه است.
قبولی 16 نفر از 600 نفر
رویایی که تبدیل به واقعیت شد
شهرزاد صمیمی30 ساله، اولین آتشنشان زنی است که مقابل دوربین و میکروفن خبرگزاری ایسنا مینشیند. او در گفتوگو با ایسنا درباره آرزویی که فکر نمی کرد هیچوقت به آن برسد، میگوید: اوایل دهه 90 بود که من و خواهرم برای درس خواندن به کتابخانه محلمان می رفتیم تا برای کنکور آماده شویم. یک روز که در حال درس خواندن بودیم، یک آتش نشان وارد سالن مطالعه شد و از ما خواست که به حرف هایش گوش کنیم. این آتش نشان گفت که طرح جدید به عنوان «آتشنشان داوطلب» در تهران در حال اجراست و هر کسی که می خواهد میتواند در این طرح شرکت کند.
آن زمان خواهر من اسمش را در لیست نوشت و مادرم نیز از من خواست که او را تنها نگذارم؛ برای همین من هم در این دوره شرکت کردم ولی تا آن زمان علاقهای به آتش نشانی نداشتم. تا اینکه این دوره تمام شد و مسائل مختلفی مثل استفاده از لوله، اطفای حریق، تئوری حریق و غیره را یاد گرفتیم. ما در طول این دوره در مانورهای بسیاری شرکت کردیم و رفت و آمد با آتش نشانان و دیدن فعالیتهای آنان باعث شد من واقعا به این شغل علاقهمند شوم. بعد از پایان دوره داوطلبی، خواهرم دیگر به این مسائل علاقه نشان نداد؛ اما من دیگر واقعا میخواستم یک آتش نشان باشم به همین دلیل دنبال استخدام در این عرصه رفتم اما به من گفته شد در تهران، آتش نشانی زنان نداریم و تنها در کرج زنان آتش نشان هستند. من آن موقع خیلی ناراحت شدم و چون شرایط رفتن به کرج را هم نداشتم، بیخیال علاقهام شدم و دنبال درس و دانشگاه رفتم. در دانشگاه رشته مهندسی برق خواندم و به خاطر علاقهام به مباحث حریق، بعد از فارغ التحصیلی در یک شرکت خصوصی مرتبط با سیستم اعلام و اطفای حریق مشغول به کار شدم.
وی میافزاید: رویای آتش نشان شدن هنوز با من بود که چند سال بعد، خیلی اتفاقی یک آگهی در روزنامه شهروند دیدم که آتش نشانی تهران، آتش نشان زن استخدام میکند. از دیدن آگهی متعجب بودم که دیدم من تمام شرایط سنی، تحصیلی و غیره این آگهی را دارم و اگر بتوانم آزمونها را قبول شوم، به شغل آرزوهایم میرسم. از همان زمان شروع کردم به گرفتن مربی ورزشی و درس خواندن. پس از ثبت نام، طی دو سال پیاپی در آزمونهای مختلف علمی، عملی، روان سنجی و غیره شرکت کردم و خدا را شاکرم که توانستم تمام این مراحل آزمونی و آموزشی را با موفقیت بگذرانم و از بین حدود 600 نفر، در آزمونها قبول شوم.
این آتش نشان زن ادامه میدهد: در مجموع، از سال 99 تا 1401 ما در آزمونهای مختلف شرکت کردیم و بعد از قبولی در تمام این آزمونها، چندین ماه آموزش تخصصی دیدیم و سپس از مهر 1401 وارد ایستگاه شدیم.
ما اولین زنان آتش نشان تهران بودیم؛ همه چیز را از اول ساختیم
مأموریت زنان آتش نشان چیست؟
صمیمی میگوید: از آنجایی که ما اولین دوره آتش نشانان زن پایتخت بودیم، باید همه چیز را از اول میساختیم. به عنوان مثال لباسهای تکنیکال درون ایستگاهی مردان که یک تیشرت آستین کوتاه است. برای ما زنان مناسب نبود و پوشیدگیهای شرعی لازم را نداشت؛ به همین دلیل یک دست لباس درون ایستگاهی بعد از چندماه برای ما طراحی و آماده شد؛ البته این مشکل برای لباس حریق وجود نداشت زیرا این لباس، استاندارد است و برای ما نیز همانند مردان تهیه شد. همچنین ایستگاه ما تقریبا شبیه به ایستگاه مردان است و در مقیاسی کوچکتر. این درحالیست که متأسفانه سالن مناسبی برای ورزش نداریم که امیدواریم برایمان ایجاد شود.
خودروهای آتش نشانان زن برای انجام مأموریتها ایمنی لازم را ندارد
وی درباره تجهیزات و خودروی آتش نشانان زن میافزاید: تجهیزات شخصی ما همانند مردان است و تفاوتی در این باره وجود ندارد؛ اما خودروی ما، خودروی حریق نیست و یک خودروی ون معمولی است که ما برای اعزام به مأموریتها از آن استفاده میکنیم که من معتقدم ایمنی لازم را ندارد.
این آتش نشان زن درباره شیفتها نیز میگوید: ما 16 آتش نشان زن هستیم که در سه شیفت در ایستگاه 138 مشغول به کاریم. در ابتدا شیفتهای ما 12، 36 ساعت بود؛ اما از مسئولان خواستیم شیفتهای ما نیز مثل مردان و استاندارد جهانی شود و حالا به صورت 24، 48 در دو شیفت 5 نفره و یک شیفت 6 نفره مشغول به کاریم.
صمیمی در پاسخ به این سوال که چرا زنان در ایستگاهشان فرمانده ندارند، ادامه میدهد: همه ما هم دورهای و هم درجه هستیم. هیچکدام از ما نسبت به دیگری برتری نداریم و چون شرط فرماندهی، میزان سابقه و تجربه و حرفهای بودن ملاک است؛ ما فعلا فرمانده ایستگاه نداریم و فرمانده مرد ایستگاه 77 که دیوار به دیوار ماست، فرماندهی ما را نیز بر عهده دارد. تنها در هر شیفت یک مسئول شیفت داریم که هر فرد چندماهی مسئول شیفت میماند و فعلا 7 ماهی است که من مسئول شیفت هستم.
خودروی حریق و منبع آب در ایستگاه آتش نشانی بانوان نداریم
این آتش نشان زن درباره مأموریتهایی که ایستگاه زنان به آن اعزام می شوند نیز میگوید: در برخی مأموریتها مانند مزاحمت حیوانات، حوادث آسانسور، محبوسی پشت در و دیگر خدمات ایمنی زنگ ایستگاه ما به صدا در میآید و ما به تنهایی به آن مأموریتها اعزام میشویم و چون خودروی حریق و منبع آب نداریم؛ در صورت نیاز در حریقها با ایستگاه مردان به مأموریت اعزام میشویم.
ما راه را باز کردیم
درخواست آتش نشانان زن تهران برای ورود دیگر زنان به آتش نشانی
وی میافزاید: ما اولین آتش نشانان زن تهران هستیم و سعی می کنیم بهترین عملکرد خودمان را به مسئولان نشان دهیم تا این راه ادامه پیدا کند و باز هم زنان بیشتری وارد سیستم آتش نشانی شوند. هر کدام از ما هر مسئولی را ببینیم از آنها خواهش میکنیم که باز هم زنان را آموزش دهند تا به جمع ما اضافه شوند و این راه برای آیندگان نیز باز بماند. همچنین ما می خواهیم خودمان یک ایستگاه مستقل باشیم، یعنی خودروی حریق در اختیار بگیریم تا هم راننده آن زنان باشند و هم خودمان به مأموریتهای حریق اعزام شویم.
باورم نمیشد آتشنشانی، زن استخدام کند
میخواستم ناجی مردم باشم
عاطفه سرلک، دیگر آتش نشان این ایستگاه آتش نشانی بانوان در گفتوگو با ایسنا میگوید: من هر زمان که هر اتفاقی میوفتد دوست دارم به جای تماشاچی بودن، به عزیزان خودم و دیگران کمک کنم و دقیقا به خاطر همین حس بود که به آتش نشانی علاقه داشتم چون آنها را ناجی مردم می دانستم؛ اما چون می دانستم متاسفانه در کشور ما آتش نشان زن نداریم، پیگیر این موضوع نبودم و به دانشگاهم پرداختم. تا اینکه سال 99 کاملا اتفاقی در روزنامه آگهی استخدام آتش نشانی دیدم. ابتدا تصور کردم باز هم استخدام مرد دارند، اما دوباره آگهی را خواندم و دیدم نوشته زن، باز هم تصور کردم حتما نیروی زن اداری میخواهند و مجددا آگهی را خواندم که نوشته بود آتش نشان زن استخدام میکنند و واقعا باور نمیکردم این اتفاق افتاده باشد.
وی میافزاید: آن سال، سازمان آتش نشانی فقط از زنان متولد 72 تا 77 با مدرک لیسانس استخدام میکرد در حالیکه این شرایط برای مردان متفاوت است. سال 99 من لیسانس مهندسی گرفته بودم و مشغول به کار خودم بودم؛ اما در آزمونهای آتش نشانی که همانند آزمون مردان است؛ ثبتنام کردم و در تمام آزمونهای علمی، ورزشی و روانشناسی، پزشکی ثبت نام کرده و موفق شدم وارد مرکز آموزشها شوم. بعد از آزمونها، چندین ماه دوره تخصصی همراه با سایر قبولشدگان دیدم و در نهایت در آزمون ورودی سازمان شرکت کردم.
مادرم هر شیفت برایمان دعا میکند
این آتش نشان زن درباره رضایت خانوادهاش نسبت به این شغل میگوید: آتشنشان بودن حتی برای مردان نیز کار سخت، سنگین و خطرناکی است و چون برای اولین بار بود که زنان، آتشنشان می شدند؛ خانوادههای ما نسبت به این مسئله بسیار مردد بودند و نگران ما بودند. مخصوصا که اکثر ما نزدیک 30 سال سن داشتیم، یعنی هم درسمان تموم شده بود و هم شغل و درآمدمان را داشتیم؛ اما همه آنها به انتخاب ما احترام گذاشتند و امروز هم از این تصمیم ما خوشحالند و به ما افتخار میکنند؛ اما هنوز هم هر روز صبح مادرم دعا میکند که همه ما به سلامت از شیفت به خانههایمان بازگردیم.
یک کودک را نجات دادم و هیچوقت چهرهاش را فراموش نمیکنم
نجات جان انسانها بسیار لذتبخش است
سرلک درباره بهترین خاطرهاش اظهار میکند: اولین خاطره خوب من، مربوط به حریق یک منزل مسکونی است. به خاطر دارم وقتی وارد کوچه شدیم، بوی دود همه جا استشمام می د. در همین لحظه زنی را دیدم که جیغ میزد «بچم سوخت، بچم سوخت» من سریعا خودم را به او رساندم و پرسیدم جریان چیست. در آن لحظه متوجه شدم بالکن این خانه آتش گرفته و شعلهها از طریق پرده، وارد خانه شده است. این مادر فرزند کوچکترش را در آغوش گرفته و به بیرون فرار کرده بود اما نمیدانست فرزند دیگرش دقیقا کجاست. من بلافاصله با تجهیزات تنفسی و لباس حریق وارد ساختمان شدم و در راهپلهها، یک دختر 9 ساله را دیدم که از ترس حریق و دود، شُک زده شده بود که من نجاتش دادم و به مادرش رساندمش. به یاد دارم آن لحظهای که این مادر، من را در آغوش گرفت و به خاطر نجات دخترش، از من تشکر کرد. دقیقا همان لحظه بود که متوجه شدم دقیقا در جای درستی قرار دارم و تصمیم درست بوده است؛ چون نجات جان انسانها بسیار لذتبخش است.
مردم به راحتی ما را پذیرفتند
زنان و کودکان احساس امنیت و راحتی بیشتری با آتش نشانان زن دارند
وی درباره واکنشهای مردم نسبت به خودشان هم میگوید: همه ما در ابتدا فکر میکردیم مردم نسبت به ما واکنش خوبی نشان ندهند، حتی میشنیدیم که گفته میشد ممکن است مردم شما را نپذیرند؛ زیرا تصور عموم مردم این است که این شغل مردانه است و زنان از پس آن بر نمیآیند، اما دقیقا برعکس این تصور ما رقم خورد. مردها با ما ارتباط و همکاری خوبی دارند؛ همچنین زنان و کودکان نیز با دیدن ما آتشنشانهای زن، بسیار احساس امنیت و راحتی بیشتری میکنند.
ایستگاه زنان نباید تعطیل شود
از مسئولان درخواست داریم تا تعداد ایستگاههای بانوان افزایش پیدا کند و کل شهر را پوشش دهد
این آتش نشان زن تأکید میکند که همه آنها از مسئولان درخواست دارند که باز هم نیروی زن استخدام کنند و آموزش ببینند تا تعداد ایستگاههای بانوان افزایش پیدا کند و کل شهر را پوشش دهد و اگر این اتفاق رخ ندهد، ممکن است برای این 16 نفر اتفاقات مختلفی رخ دهد یا بالاخره همه آنها بازنشسته شوند و آن موقع است که تهران دیگر آتش نشان زنی ندارد و این ایستگاه باید تعطیل شود.
تجهیزات آتش نشانان زن، تکمیل شود
ما خودروی حریق و ایمن نداریم
غزاله طهماسبی یکی دیگر از آتش نشانان زن ایستگاه 138 نیز در گفتوگو با ایسنا درباره علاقهاش به آتش نشانی میگوید و با یادآوری اینکه من بر خلاف همکارانم از بچگی رویای آتش نشان شدن نداشتم و حتی هیچ آشنائیتی با این شغل نداشتم، اظهار میکند: من کاملا لحظهای تصمیم گرفتم و در آزمونها شرکت کردم؛ اما تلاش کردم در راهی که قدم گذاشتهام موفق شوم. تازه در دوران آموزشی در مرکز آموزشها بود که واقعا متوجه شدم به این کار علاقه دارم و می خواهم برای همیشه آن را ادامه دهم.
این آتش نشان زن که تنها عضو متأهل این شیفت در ایستگاه آتش نشانی زنان در تهران است، ادامه میدهد: من قبل از ورودم به سازمان آتش نشانی، ازدواج کرده بودم. همسرم با آتش نشان شدنم در ابتدای راه کمی مخالفت کرد و علت مخالفتش نیز نگرانی بود که از بابت سلامتیام داشت؛ اما وقتی دید که واقعا در رسیدن به این شغل مصمم هستم، به تصمیمم احترام گذاشت و چون شغل خودش نیز به صورت شیفتی است؛ خیلی خوب با هم کنار میآئیم و از بابت ساعت شیفتها مشکلی نداریم.
باید در هر منطقه تهران یک ایستگاه آتش نشانی زنان وجود داشته باشد
وی میافزاید: در حال حاضر، در کل پایتخت تنها یک ایستگاه آتش نشانی زنان داریم در حالیکه حداقل باید در هر منطقه یک ایستگاه آتش نشانی زنان وجود داشته باشد تا پوشش کامل ایجاد شود و باید زنان بیشتری که به این شغل علاقه دارند، وارد سازمان شوند.
طهماسبی درباره تجهیزات این ایستگاه نیز میگوید: من از مسئولان خواهش میکنم تجهیزات ما را تکمیل کنند؛ مخصوصا خودرویمان که اصلا مناسب آتشنشانان نیست و منبع آب ندارد و از ایمنی لازم هم برخوردار نیست و در این خودرو هم هیچ جای مناسبی برای قراردادن تجهیزاتمان وجود ندارد تغییر دهند و خودروی مناسبی در اختیار آتش نشانان زن قرار دهند و امیدواریم این مسئله در دستور کار مسئولان قرار گیرد.
از 5 سالگی میدانستم آتشنشان میشوم
فاطمه خمیسی یکی دیگر از آتش نشانان زن تهران هم در گفتوگویی با ایسنا اظهار میکند: 5 ساله بودم، با اسباب بازیهایم آتشنشان بازی میکردم که متوجه شدم دوست دارم آتش نشان شوم. همان لحظه مادرم را صدا کردم و گفتم که من میخواهم آتشنشان شوم؛ اما مادرم گفت که در کشور ما آتشنشان زن نداریم و این کار شدنی نیست؛ اما من اصرار کردم و گفتم من حتما یک روزی آتشنشان میشوم. سالها گذشت و با آرزوی کودکیام که در دلم بود، به دانشگاه رفتم و معماری خواندم و در همین رشته نیز کارم را شروع کردم تا اینکه به یک باره آگهی استخدام آتشنشان زن را در اینترنت دیدم.
وی میافزاید: به یک باره همه کارهایم را رها کردم و در آزمونها ثبت نام کردم و وارد سازمان شدم. خوشبختانه چون خانوادهام در جریان این علاقه من بودند؛ بسیار از من حمایت کردند و به خاطر این تحول بزرگ در آتشنشانی بسیار خوشحال بودند.
این آتش نشان ایستگاه بانوان درباره بهترین خاطره دوران کاریاش اظهار میکند: یک روز بعد از اتمام شیفت، با یکی از همکاران در حال بازگشت از مرکز آموزش بودیم که دیدیم در جاده تصادف جرحی رخ داده است. با اینکه تجهیزاتی همراهمان نبود؛ برای مدیریت شرایط وارد صحنه شدیم. تمام افرادی که در صحنه ایستاده بودند و حتی رانندهای که در خودروی تصادفی محبوس شده بود؛ مرد بودند. ما که لباس اداری آتشنشانی بر تن داشتیم همه افراد را کنار زدیم و سعی کردیم فرد محبوس شده را هوشیار نگه داریم. همچنین با شماره 125 تماس گرفتیم تا همکاران برای نجات وارد عمل شوند. دقت کنید که ما فرد را از خودرو خارج نکردیم چون تجهیزات به همراه نداشتیم و این کار باید کاملا علمی انجام شود تا مجروح آسیب بیشتری نبیند و حضور ما باعث شد که شرایط مدیریت شود و فرد هوشیار بماند تا نیروهای امدادی از راه برسند. اینکه ما دو آتش نشان زن بودیم و تمام شهروندان حاضر در صحنه مرد بودند باعث شد آنها متوجه شوند ما توانایی این را داریم که مثل مردان در این شغل سخت، فعالیت کنیم.
خمیسی به بدترین اتفاق دوران خدمتش اشاره کرده و میگوید: بدترین مأموریتی که داشتیم درباره مردی بود که در خانهاش فوت کرده بود و چون تنها بود؛ جسدش به مدت دوماه در خانه مانده بود و شرایط بدی داشت که این اتفاق بدترین صحنهای بود که تاکنون دیدهام.
حادثه زن و مرد ندارد و به نیروهای امدادی هم نباید جنسیتی نگاه کرد
وی میافزاید: من معتقدم همانطور که در یک جامعه کوچک مثل خانواده یا جوامع بزرگ تر شهری، زن و مرد در کنار یکدیگر هستند؛ در حوادث نیز زن و مرد در کنار هم هستند؛ بنابراین نباید به نیروهای امدادی و روند امدادرسانی جنسیتی نگاه شود. یعنی به نظر من اینکه زنان و مردان آتشنشان با یکدیگر به مأموریت اعزام میشوند، تصمیم درستی است؛ زیرا مردان آتش نشان، تجربه 100 ساله دارند و ما میتوانیم از آنها بسیار یاد بگیریم و نیاز نیست چون ما اولین دوره زنان آتشنشان هستیم، کل مسیر را از اول به تنهایی طی کنیم و بهتر است از مردان آتش نشان هم یاد بگیریم.
حضور آتشنشانان زن و مرد در کنار هم بسیار کارآمدتر است
این آتشنشان زن ادامه میدهد: قطعا در برخی حوادث مانند حوادثی که در استخرها، آرایشگاههای زنانه و غیره رخ می دهد؛ حضور زنان آتش نشان به تنهایی کافی است؛ اما همانطور که در آفرینش نیز حضور مردان و زنان مکمل یکدیگر است؛ حضور آتشنشانان نیز در کنار هم بسیار کارآمدتر است.
زنان زیادی چشمانتظار آزمون استخدامی آتشنشانی زنان هستند
خمیسی هم از مسئولان درخواست کرد که باز هم آتشنشان زن استخدام کنند و از مسئولان قول گرفتهایم که نیروهای جدید آتش نشان زن استخدام شوند؛ اما بیش از دو سال است که هنوز این اتفاق رخ نداده و ما چشم انتظار نیروهای جدید هستیم. همچنین دختران زیادی وقتی ما را در هر جایی میبینند، میگویند که دوست دارند آتشنشان شوند و از ما درباره استخدامهای جدید میپرسند و امیدواریم این اتفاق رخ دهد.
از نجات گربه تا نجات انسان برای ما لذتبخش است
آخرین آتش نشان شیفت ایستگاه 138 آتشنشانی بانوان، مهشید محمدنبی هم در گفتوگو با ایسنا میگوید: آگهی استخدام آتش نشانی را دخترخالهام در اینترنت دیده بود و چون میدانست من به این مسائل علاقهمندم به من و خانوادهام خبر داد. در ابتدا خانوادهام بسیار نگران بودند و تصور میکردند این شغل از اول خیلی خطرناک است؛ اما کم کم به آنها توضیح دادم که قرار نیست از همین اول راه وارد مراحل خاص و سخت شویم و بر اساس آموزشهایمان، کارمان را با مأموریتهای کم خطرتر مثل مزاحمتهای حیوانی، محبوسی و غیره شروع میکنیم و هر چقدر که تجربه و آموزشمان بیشتر شود؛ مأموریت هایمان نیز افزایش پیدا م کند.
وی میافزاید: برای من، هر کاری که در آتش نشانی انجام میدهم لذت بخش است، از نجات گربهها گرفته تا انسانها، این شغل شریف برای من بسیار لذت بخش است.
این آتش نشان نیز تأکید میکند که ما اول راه هستیم؛ ولی امیدوارم ما نیز مثل مردان که حدود 100 سال است که در این راه قدم گذاشتهاند، بتوانیم تعداد و خدمات آتش نشانان زن را افزایش دهیم و در این راه ثابت قدم بمانیم.
به گزارش ایسنا، به گفته یکی از آتشنشانان زن این ایستگاه، «این راه سخت است اما آسونی هم دارد، تلخ است اما شیرینی هم دارد» به امید اینکه یک روز تعداد ایستگاههای آتشنشانی زنان، افزایش پیدا کند و زنان نیز همانند مردان، خودروهای عملیاتی داشته باشند و بتوانند به تمام مأاموریتها اعزام شوند.