اخبار محرمانه - پس از گذشت حدود 20 روز از همایش «گفتوگو ملی برای وفاق ملی»، دبیرخانهٔ وفاق ملی در معاونت راهبردی ریاست جمهوری نتایج برگزاری این همایش را بررسی کرد. دبیرخانهٔ وفاق ملی در معاونت راهبردی با اشاره به اینکه «حدود 20 روز از همایش «گفتوگو ملی برای وفاق ملی» گذشت» و طرح این سوال که «اما هدف این همایش چه بود و آیا میتوان آن را در دستیابی به اهدافش موفق ارزیابی کرد؟» در چند بند نتایج برگزاری این همایش را به شرحی که در ادامه میخوانید، بررسی کرد.
1. چطور سعی کردیم از آسیبهای همایشهای دولتی فاصله بگیریم؟
از ابتدای کار بسیاری از دلسوزان و دغدغهمندان نگران این بودند که همایش وفاق ملی، به سرنوشت بسیاری از همایشهای دولتی دچار شود؛ به عبارتی میلیاردها تومان بودجه عمومی خرج خواهد شد و در بهترین حالت محتوایی متوسط، که البته مخاطبی هم ندارد، برای خاک خوردن روانه آرشیوها میشود. این موضوع نگرانی معاونت راهبردی و دبیرخانه طرح ملی وفاق هم بود و برای همین از همان ابتدا قرار شد این همایش با کمترین هزینه ممکن و با فرمی متفاوت برگزار شود.
در بخش هزینهها، برای هیچ سخنرانی یا مقالهای وجهی پرداخت نشد. همایش ریالی را خرج تبلیغات نکرد و از هزینههای غیرضروری چون اهدای بسته به حاضرین نیز اجتناب شد. همچنین قرار نیست که چکیده مقالات یا محتوای ارائه شده در این همایش به شکل کتابچهای در تیراژهای چندهزاری چاپ شود؛ محتوایی همایش وفاق ملی در قالبهای مکتوب و صوتی و ویدیویی در فضای آنلاین و به شکل دیجیتال، بدون هزینه، در دسترس عموم قرار میگیرد.
و اما در بخش فرم، برای پرهیز از رسمی و خشک شدن محتوا، پنلها را گفتوگویی برگزار کردیم. هر پنل تشکیل شده بود از 4 تا 6 پنلیست و یک دبیر. پنلیستها ابتدا در 5 دقیقه مباحث خودشان را مطرح میکردند و در ادامه به گفتگو و پرسشوپاسخ با یکدیگر و یا مخاطبان میپرداختند. این فرم اجازه داد تا همایشی 13 ساعته برای مخاطبان، تبدیل به تمرینی زنده از گفتگوهایی دغدغهمندانه شود و تا انتها جذاب و پرمخاطب بماند. همچنین این فرم این امکان را فراهم کرد که مواضع و مباحث متخصصان، بهشکل بیواسطهای در کنار یکدیگر قرار بگیرد و صیقل بخورد.
2. هدف همایش و میزان دستیابی به آن
چند سال پرورش توافقگرایی توسط بخشی از نیروهای فکری و سیاسی و اجتماعی، و ضرورتها و تنگناهای کشور، در کنار شخصیت و ایدههای خود رئیس جمهور باعث شد که در خلال رقابتهای انتخاباتی 1403، ایده وفاق ملی برجسته شود. هرچند به گمان بسیاری شرایط کنونی کشور استعداد بیشتری برای طرح و تحقق این ایده داشته باشد اما نباید فراموش کنیم که این اولین باری نیست که ایدهای از این دست در کشور مطرح شده است. همچنین نباید فراموش کنیم کشورهای دیگر نیز تجربههای غنی و آموزندهای در زمینه موفقیت و شکست وفاق دارند.
تلاش برای فهم مختصات کنونی
ایران از منظر «ایده وفاق»، تحلیل چرایی ناموفق بودن ایدههای نزدیک پیشین، و همچنین نگاهی به تجربههای موفق و ناموفق وفاق در جهان، عمیقا برای پیشبرد بهتر و با آمادگی بیشترِ راهبرد وفاق در
ایران ضروری است. کشور آزمایشگاهی نیست که بتوان هرازچندگاهی ایدهای را در آن طرح کرد و دلخوش کرد که نتیجه دهد. فرصت کوتاه است و سطح خطرات بالا. در نبود نظام حزبی قوی، بدنه فکری و علمی کشور (درون یا بیرون نهاد دولت) باید تمام تلاش خودش را به کار گیرد تا پشتوانههای نظری و تجربی غنیِ وفاق تبیین و فرصتها و مخاطراتش برای کشور آشکار شود. این هدف اصلی همایش بود. اما هدف بعدی ترویج گفتمانی وفاق ملی بود. همایش وفاق ملی نزدیک به 70 چهره فکری متکثر کشور را در شکلی موثر در کنار یکدیگر جمع کرد تا گفتوگوی ملی درباره وفاق را یک گام به جلو ببرد.
بدنه اصلی پنلیستها و ارائهدهندگان، از میان حدود 400 نفری بودند که در پاسخ به فراخوان همایش، مطالبی را ارسال کردهاند. لذا این برنامه، ماحصل گفتگوی جمعیِ دانشگاهیان و متخصصانی بود که طرح پیشگامان مباحثی علمی درباره وفاق در
ایران شدهاند. البته در برخی پنلها سعی شد با دعوتِ مضاعف از صاحبنظران اصولگرا، یا جوانان و زنان، تنوع فضای گفتگو را افزایش داد؛ ولی بدنه و معیار اصلی انتخاب سخنرانان، تنوع آراء متخصصین بر مبنای مطالب ارسالی بود، نه توازن جریانهای سیاسی. طبیعتاً همایش گفتگوی جریانهای سیاسی برای وفاق نیز میتواند در دستور کار قرار بگیرد و توازن حضور نیروهای سیاسی در آن باید صورت بگیرد.
ذهن و اندیشه بخشی از جهان است و میدان واقعیت و عمل بخشی دیگر. باید امیدوار بود و کوشید که گشایشها و دستاوردهای عملی وفاق برای کشور روزافزون باشد و آنگاه است که تمرینها و تمهیدات نظری (از جنس همایش وفاق)، بستری میشوند لازم برای شکوفایی و اثربخشی این ایده.
3. و اما چند پرده از همایش
«پنل جریانهای سیاسی و وفاق ملی» که بیش از نصفش در حضور رییسجمهور برگزار شد نمادی بود از خواست «وفاق».
مثل اغلب مواقعی که جریانهای سیاسی مختلف دور یک میز قرار میگیرند، در آنجا نیز بحث و اختلاف بالا گرفت؛ اما این تصادم ایدهها و باورها در حالی اتفاق میافتاد که همه حاضرین طرف مقابل خود را به رسمیت میشناختند و در تصویر خود از آینده
ایران او را سهیم و بخشی از راه حل میدانستند.
برای مخاطب باریکبین شاید حضور نمایندههایی از 6 نیروی سیاسی و چهار نفر با سابقه زندانی سیاسی در این پنل متکثر، خود نشانهای باشد از زمینههای حرکت کشور به سمت توافقگرایی و به رسمیتشناسی تکثر و همکاری حل مسألهای.
در پنل «وفاق ملی و توسعه» ادبیات روز توسعه و مخصوصا چرخش متاخرش به بحث گذاشته شد. در گذشته عمدتا تصور میشد که دموکراسی و حکمرانیِ خوب است که توسعه را به ارمغان میآورد، اما پژوهشهای گسترده درباره سیر تاریخی توسعه نشان میدهد که اتفاقا این توسعه است که به حکمرانی خوب منتهی میشود و نه برعکس. در این ادبیات غنی و جدید، وفاق در «استقرار سیاسی» و «توافقها» (Deals) است که کشوری را در مسیر توسعه قرار میدهد.
در دورهای که به درست یا غلط داستان کار جمعی برای خیرِ همگانی، داستان شکست است و دردسرهای بیپایان، پنل «تجربههای موفق داخلی وفاق» جایی بود که جمعی از فعالین اجتماعی، محیطزیستی، اقتصادی و سیاستی از طیفهای متنوع دور هم جمع شدند و از «شدن» و «اثرگذاری» گفتند؛ در این پنل تصویر و روایتی مطرح شد که عمیقا در جامعه امروز غریب است. البته پنلیستها هم تاکید داشتند که راهی که آنها طی کردند اصلا کمدردسر نبود اما شدنی بود و قطعا به زحمتش میارزید. تجربههای داخلی نشان میداد که چه روشهایی در همین مرز و بوم موفق شدهاند با شروع از وفاقهای ممکن، پلی بزنند برای تحقق وفاقهایی که در ابتدا ناممکن و دشوار به نظر میآیند. این پنل روایتی واقعی بود از خلق امید و کارآمدی برای حل مسائل ایرانیان در شرایط دشوار.
نکتهای که شنوندگان و مخاطبان پنل «تجربههای موفق خارجی و وفاق ملی» مکررا اشاره به ان اشاره میکردند این بود که «پس توی دنیا فقط کشور ما نیست که از این مشکلات دارد». فارغ از اهمیت بازخوانی تجربه کشورهای جهان، انگار همینکه بدانیم این مسیر پرپیچوخم را کشورهای دیگری طی کردهاند، ما را آرام، آگاه و امیدوار میکند. محتوای این پنل آب سردی بود بر سرهای پرسودا؛ اینکه جاماندگانتوسعه باید با وفاق -و نه ستیز بیشتر- خود را از چرخههای تخریبگر خارج کنند و این کار صبر و تلاش مداوم میخواهد.