اخبار محرمانه - روزنامه جوان / «تفاوت شگفت و معنیدار نقلقولها در دولت» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم غلامرضا صادقیان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
سخنان شخص رئیسجمهور تفاوت شگفتی با سخنان معاونان و دستیاران او دارد. آنقدر متفاوت و معنیدار که هیچ راهی نیست مگر بپذیریم این یک نقشه است و اصلاً هم شگفتانگیز نیست و نوعی تقسیمکار است! غیر از این باشد باید پرسید آنجا «دولت با صولت» است یا تشکیلات بیسطوت؟! و آیا نتیجه اجتماع «کارشناسان» باید این پراکندگی و پراکندهگویی که عواقبی برای کشور دارد، باشد؟
مثلاً با آنکه رئیسجمهور درباره مذاکره مستقیم با امریکا سخنرانی یا بیانیه یا حرف دقیقی که رو در رو با مردم باشد، نداشته، دیروز علی عبدالعلیزاده، نماینده پزشکیان در اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور گفت «دولت با شفافیت اعلام میکند برای مذاکره مستقیم با امریکا آماده است». اولاً از این شخص بیربطتر در دولت نبود که این خبر را بدهد؟ یا رابطه با امریکا بخشی از همان توسعه دریامحور است؟! آیا این اصلاحطلبان نبودند که همواره میگفتند سیاست خارجی باید در وزارت خارجه متمرکز باشد؟ حالا دل به دریا زدهاند و دستیار دریامحور را به کار موازی واداشتهاند؟! دوم، دقیقاً کجا شفاف اعلام شده، آدرس بدهید. شخص رئیسجمهور یکی دو مورد آنهم نه مستقیماً که در جواب خبرنگاران اشارهای کرده که مشروط بوده است، صرفنظر از اینکه سخن رئیسجمهور در هر دو مورد تناقض ذاتی دارد. در یک مورد خبرنگاری در حیاط دولت از راه دور در اینباره چیزی پرسید و آقای پزشکیان در حال راهرفتن و دورشدن که صدایش کوتاهتر و کوتاهتر میشد پاسخ داد «اول [امریکا]ثابت بکنه که حاضر است به گفتهاش عمل کنه، بعد بله!» یکبار هم در گفتوگو با شبکه انبیسی امریکا (که در چند دقیقه مثل مستندهای گفتوگو با کارشناسان پخش شد) رئیسجمهور در پاسخ به احتمال مذاکره با امریکا گفت «آنچه نگرانیم و تا حالا ثابت شده و نتیجه نگرفتهایم این است که یک عمری است داریم گفتوگو میکنیم و طرف مقابل فشار میآورد. باید اطمینان داشته باشیم که هرچه روی کاغذ آمد، طرف مقابل اجرا میکند». خب! الان امریکا پیششرطهای پزشکیان را انجام داده و ثابت کرده که حاضر است عمل بکند؟! و دولت چهاردهم اطمینان پیدا کرده است که هرچه روی کاغذ بیاید عمل میشود که دستیار دریامحور میگوید شفاف گفتهایم آماده مذاکره مستقیم با امریکا هستیم؟!
اثبات اینکه امریکا حاضر است به توافق عمل کند یا نه، با نگاه به «تجربه گذشته» است یا با یک قول دیگر امریکا یا یک امضای دیگری مثل امضای کری؟! اگر امریکا برای عبدالعلیزاده یا کل دولت اثبات کرده، بد نیست مردم شیوه این اثبات را بدانند. البته خود دستیار دریامحور به امریکا شک هم دارد و با آنکه ابتدا میگوید دو یا سه ماه بعد از مذاکره به توافق میرسیم، میگوید «آمادگی
ایران مشروط بر این است که
ترامپ دغلکاری نکند، دغلکاری یعنی وقتی در مذاکره به این نتیجه میرسی که مجبوری امتیاز بیشتری بدهی زیر میز مذاکره بزنی.» خب این زیرمیززدن امریکا را از کجا در ذهن داری آقای دستیار دریامحور؟! چرا به امریکای عزیز گمان بد میبری و چرا مردم را از همینحالا ناامید میکنی؟!
بهنظر میرسد رئیسجمهور و دولت میدانند که مذاکره مستقیم به این راحتی نیست و حتی اگر از این سو اجازه داشته باشند، شاید امریکا نپذیرد! مانند وقتی که
ظریف تقاضای مذاکره مجدد داد و
ترامپ در دوره پیشین گفت «نه مرسی!»، اما با تقسیمکار میخواهند مظنه آن را در جامعه و مسئولان ارشد کشور به دست بیاورند. حقیقتاً اگر این باشد، بازی وقتگیر و بیفایدهای است و این سیاستورزی نیست.
در مورد دیگر علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور دیروز در روزنامه اعتماد نوشت با افراد زیادی صحبت کرده و فهمیده که اوضاع خراب است و در آینده نزدیک مخازن نفت خالی میشود و باید نفت را هم وارد کنیم و چه و چه، و به رئیسجمهور گفته «باید روندها اصلاح شود». باز هم از این شخص بیربطتر نبود که به رئیسجمهور درباره ناترازیها تذکر بدهد؟! و اگر دادستان دنبال آدمهایی میگردد که «توی دل مردم را خالی میکنند»، خب این هم یکی دیگر! همین آقای ربیعی درباره ترور دیروز دو قاضی نوشت «هروقت روزنهای از امید و گشایش برای حل مسائل پدیدار میشود، بدخواهان
ایران با خشونت و هدفمند و منافقانه اقدام به ترور میکنند.» جالب است که همینها سقوط بالگرد رئیسجمهور پیشین را «روزنهای» برای گشایش در امور کشور به دست خود مینامیدند و حالا یک عملیات ترور را برعکس تعبیر و بهانه میکنند که روزنهای را ما گشوده بودیم، اما بدخواهان بستند.
دولت باید در تشخیص سوراخهای روزنهساز خود و در شفافسازی و برنامهداشتن برای آنچه که در سر دارد، خیلی بهتر از این عمل کند. در حال حاضر نوعی بچهبازی است، آنهم با پیرترین دولت تاریخ قبل و بعد از انقلاب! ما نیز به عنوان روزنامهنگار با سه دهه حضور در این عرصه حقیقتاً هیچ دورهای خستهتر از این نبودیم که حالا هستیم، از بس که حرفهای تکراری و ناشیانه میشنویم. این حقالناس ما روزنامهنگاران بر گردن دولت است!
http://www.SecretNews.ir/fa/News/1319937/سرمقاله-جوان--تفاوت-شگفت-و-معنیدار-نقلقولها-در-دولت