اخبار محرمانه
چرچیل ایران
يکشنبه 9 دي 1403 - 20:18:34
اخبار محرمانه - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
درباره “احمد قوام” و روزگارش
نیره خادمی| قوام‌السلطنه سیاستمداری بود که افراد و گروه‌های مختلف سیاسی، هر کدام از ظن خود، او را یار یا دشمن خود تلقی می‌کردند. در پایان دوره قاجار همچنین در دوره پهلوی دوم جمعا 5 بار در جایگاه نخست‌وزیر نشست، بیشتر از 20 بار به عنوان وزیر انتخاب شد و سابقه نمایندگی مجلس را هم در کارنامه خود داشت. شهرت او به واسطه حضور 55 ساله‌اش در سیاست ایران به حدی است که برخی او را به واسطه مصلحت‌گرایی، چرچیل سیاست ایران نام نهاده‌اند؛ کسی که برای کاهش نفوذ انگلیس و روسیه در ایران، آمریکا را وارد بازی کرد. سازندگی به مناسبت سالروز تولد این سیاستمدار مهم ایرانی در 8 دی سال 1256 به برخی جزییات زندگی و اقدامات او از همین منظر پرداخته است.
مقدمات حضور در قدرت
احمد قوام از تبار خاندانی بود که در زمان حکومت نادرشاه و کریم خان زند ثروت فراوانی اندوختند و بازماندگان‌ آنها از همان زمان تا نسل‌های بعد به دستگاه حکومتی راه یافتند. قوام‌السلطنه در کنار محمد مصدق از افرادی بود که در کنار 4 تن دیگر از نوادگان میرزامحسن آشتیانی توانست به مقام نخست‌وزیری در حکومت قاجار و پهلوی دست یابد. از کودکی قوام اطلاع زیادی در دست نیست و ستاره بخت او از زمانی که با دایی خود، امین‌الدوله به آذربایجان رفتف درخشید اگرچه امین‌الدوله از قدرت کنار رفت اما احمد قوام به درخواست شاهزاده عین‌الدوله به عنوان منشی مخصوص صدراعظم از پاریس فراخوانده شد. قوام‌السلطنه پس از این انتصاب، نفوذ بیشتری در دربار پیدا کرد بنابراین در دوران انقلاب مشروطه به عنوان چهره‌ رابط مشروطه‌خواهان و دربار به فردی تاثیرگذار تبدیل شد. هوادار مشروطه بود و با استناد بر سندی که به خط او در دست است در جریان امضا و صدور فرمان مشروطیت هم نقش ویژه‌ای داشت. او بود که در چهاردهمین روز مرداد سال 1285 فرمان را نوشت و برای مهر شدن به دستان شاه سپرد اما در جریان سال‌های آینده همزمان با تشکیل کابینه سیدضیاءالدین طباطبایی همراه چند تن دیگر از نزدیکان دربار قاجار به فرمان نخست‌وزیر کودتاف دستگیر و زندانی شد.
تغییر حاکمیت
در سال‌های پایانی حکومت قاجار از زندان آزاد شد تا بلکه بتواند سلطنت احمد شاه را حفظ کند. او در این دوران با کمک رضاخان شورش‌های تجزیه‌طلبانه را سرکوب کرد و با استفاده از سیاست‌های موازنه مثبت برای کاهش نفوذ روس و انگلیس، آمریکا را وارد معادلات سیاسی ایران کرد و به خطری برای استعمارگران تبدیل شد تا زمینه برکناری‌اش را فراهم کنند. پس از به قدرت رسیدن رضا شاه اما به علت سابقه‌ای که قوام در مخالفت با نفوذ انگلستان داشت از سوی رضاه شاه طرد شد. این شرایط حدود دو دهه و تا زمانی که باز هم سلطنت پهلوی برای حفظ خود به او نیاز پیدا کرد، ادامه یافت. متفقین در شهریور 1320 ایران را اشغال کرده و رضا شاه را برکنار کردند. محمدرضا شاه به رغم اینکه چند تمایلی به قوام نداشت اما حدود یک سال بعد از رسیدن به سلطنت در روزهای ناآرام ایران او را به نخست‌وزیری انتخاب کرد. ایران در آن دوران با قحطی، تمایلات تجزیه‌طلبانه و اوج‌گیری فعالیت حزب توده روبه‌رو بود و در سال‌های بعد هم مشکلات دیگری بر آن اضافه می‌شد.
ائتلاف‌های متغیر
احمد قوام در تمام سال‌هایی که در راس امور حاکمیتی بود برای مدیریت شرایط مجبور بود، راهی میانه در نظر داشته باشد با توده‌ای‌ها مماشات می‌کرد و از سوی دیگر به تقویت پایگاه آمریکا می‌پرداخت بنابراین هیچ‌گاه از قضاوت‌ها در امان نماند. یرواند آبراهامیان در کتاب ایران بین دو انقلاب شخصیت احمد قوام، برداشت‌ها و قضاوت‌ها درباره او را چنین توصیف می‌کند:«‌شاه در سال‌های 1320 تا 1325 مخالف او بود و او را دشمن کینه‌توز سلسله پهلوی می‌دانست؛ در 1325 و 1326 وی را به عنوان دژی در برابر کمونیسم یاری داد؛ در 1326 و 1327 مجدداً به عنوان دشمن خاندان خود مجبور به ترک کشورش کرد؛ و در 1331 به عنوان هم‌پیمانی در برابر مصدق یک بار دیگر به او رو کرد. بر عکس حزب توده در سال‌های 1320 تا 1325 به او عنوان مشروطه‌طلبی در جدال با یک میلیتاریست اعتماد کرد؛ در 1325 تا 1326 او را نماینده اشراف زمین‌دار دانست و رودررویش ایستاد در 1327 و 1328 برای جلوگیری از قدرت فزاینده سلطنت دور او را گرفت؛ در 1331 به او به عنوان نوکر شاه انگلیس و طبقه حاکم حمله کرد. انگلستان در سال 1321 به عنوان نخست‌وزیری با اراده و دوست متفقین یاری‌اش داد؛ در 1322 تا 1325 به عنوان دوست شوروی با او به مخالفت برخاست؛ در 1325 و 1326 به دلیل انجام مذاکرات تخلیه قوای شورویف وی را تحسین کرد؛ در 1326 و 1327 به خاطر به خطر افکندن منافع انگلیس در خوزستان و بحرین مجددا با او به مخالفت برخاست و در 1331 او را به عنوان جانشین مصدق تایید کرد. همین طور مصدق در سال‌های 1320 تا 1324 او را به علت اتخاذ سیاست خارجی موازنه مثبت مورد انتقاد قرار داد در سال 1324 به عنوان تنها سیاستمدار قادر به مذاکره با روس‌ها به او رای داد در 1325 و 1326 او را به تضعیف مجلس متهم کرد؛ در 1326 و 1327 در برابر شاه از او حمایت کرد، وی در 1331 او را آلت دست امپریالیسم انگلیس نامید.» او در نهایت می‌نویسد:«اما در پشت این معماها عدم صمیمت و بی‌ثباتی آشکار، مردی قرار دارد سرسپرده سه هدف بزرگ، قوام در مقام سیاستمداری کهنه‌کار که حامی انقلاب مشروطه بود و قبل از آنکه رضا شاه تبعیدش کند، تصدی 5 وزارتخانه از جمله وزارتخانه جنگ و راس چهار کابینه را بر عهده داشت درصدد تضعیف سلطنت و اعمال سلطه غیرنظامی بر ارتش بود.»
مهم‌ترین دوره نخست‌وزیری قوام، چهارمین دوره نخست‌وزیری او در سال 1324 بود که آذربایجان هنوز در اشغال شوروی بود و فرقه دموکرات در خیالش، تجزیه این بخش از ایران را می‌پروراند. قوام در این دوران تجزیه‌طلبان را سرکوب کرد و در سفرش به مسکو با پیش کشیدن امتیاز نفت شمال برای واگذاری به روسیه استالینی در ازای تخلیه آذربایجان و خالی کردن زیر پای پیشه‌وری (فرقه دموکرات آذربایجان) توانست، استقلال آذربایجان را پس بگیرد. او پس از این جریانات قدرت زیادی پیدا کرد، درصدد کاهش قدرت محمدرضا شاه نیز برآمد و در نهایت آذر سال 1326 از سیاست کنار برکنار شد. احمد قوام 31 تیر 1334 و در سن 82 سالگی به علت سکته مغزی از دنیا رفت و نامش در تاریخ ایران باقی ماند.


http://www.SecretNews.ir/fa/News/1312242/چرچیل-ایران
بستن   چاپ