اخبار محرمانه - اطلاعات /متن پیش رو در اطلاعات منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سید مسعود رضوی| وقت را غنیمت دان آنقدر که بتوانی
حاصل حیات ای جان، این دم است نا دانی
ملت
ایران و دولت پزشکیان هیچ وقتی برای تلف کردن ندارند و همه می دانیم که این دولت در شرایط اضطرار و وضعی بسیار سخت متولد شد. مردم و جامعه در حالتی بودند که نوعی ناامیدی و عدم توازن در آن مشهود بود. هنوز فراموش نکرده ایم که چه نگرانیهایی پیرامون انتخابات وجود داشت و نیامدن تعداد قابل توجهی از آحاد ملت به پای صندوقها می توانست از سوی آشنا و بیگانه و دوست و دشمن چگونه تفسیر شود.
کسوت و کرسیهای وزارت و مدیریت را مردم به یک مجموعه تفویض میکنند و همان مردم از آنها سلب می کنند. نمی توان با جعل شعار و خبر و رزومه های ضعیف و بی مایه، ادعای ریاست و سیاست داشت. باید اسباب بزرگی مهیا شود و آنگاه با سازوکار جمهوریت و قانون در نظامِ رأی گیری از سوی اکثریت مردم پذیرفته شود. کسانی که چشم به راهها و انتسابات دارند در این طریق بازنده اند. آنها بهتر است به حجره و جریده و تکیههایشان بازگردند یا آن برنامه های مفصل و ادعاهای دور و دراز را به محفل ببرند و در مجلس به گفت و شنید بگذارند.
مشکلات مردم، واقعی و بسیار دردناک است. وقت و فرصتی برای دلجویی از این مدعیان و برآوردن توقعات ایشان نیست. بودجه مملکت محدود است و ورشکستگی (ناترازی) در حیاتی ترین بخشهای زندگی مردم بیداد می کند. دست وفاق را نمی فشارید، اما شرط انصاف و مروت نیست که بیداد کنید. در اینجا فرصت نیست حتی اندکی از جفای این خالصهگرایان و سخنها و عملکردشان را در «مصاف» با دولت صادق و صاف کنونی، بازگویی و از آن انتقاد کنم. اما هجوم تند و اهانتهای بی پروای این جماعت به دولت و شخص رئیس جمهوری، نشان می دهد که حضرات هنوز از خواب خوش سابق بیدار نشدهاند. حضور آنها در برخی
مدیریتهای میانی و چند نماینده بی پروا، دائما برای وزیران و مجموعه، قوه مجریه هزینه زایی و زحمت افزایی میکنند. گوییا باور نمی دارند روز داوری، کاین همه قلب و دغل در کار دولت می کنند!
هرکس ذره ای به ایران، تعلق و به مردم علاقه دارد؛ لازم است حقایق را بدون لکنت بیان کند. رسانههای مسئول و دلسوز، در غیاب دستگاههای رسانه عمومی که اندک مخاطبانی دارند، باید روشنگری کنند. مردم باید با همان شور و انگیزه ای که چندماه پیش به میدان آمده و برای مدافعه از جامعه و میهن، دست به انتخاب زدند، اکنون و در شرایطی به مراتب حساستر نیز احساس مسئولیت کنند.
ماههاست بحران و جنگ در پشت مرزهای
ایران نشسته است، اما همعنان و هماهنگ با این مخاطره، در داخل هم خط تخریب و ایجاد نارضایتی فعال شده، میکوشد دولت را ناکارآمد و ضعیف نشان دهد. حتی مطالبات نامعقول نظامی و میدانی را با بالا بردن توقعات برای واکنشهای احساسی افزایش میدهند و در نهایت در منازعات منطقهای نیز باز هم حمله به رئیس جمهوری و دولت را دنبال می کنند. وحدت ملی و رضایت اجتماعی را به هیچ می گیرند تا به صندلی قدرت بازگردند و خزانه و بودجه را در خدمت محافل خاص و کاسبان تحریم و مافیای قاچاق در شبکه ها و بازارهای واردات و صادرات قرار دهند.
هجوم بی پروای شبکه ضد دولت، پس از ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری، خواب آشفتهای را برای محافل خاص و تندرو تعبیر کرده و می کوشد، راه موفقیت این دولت را به هر ترتیب سد کند یا به آن بینوایان بقبولاند که این زمستان، دیگر آخرین فصل پزشکیان و دولت مستعجل اوست. اما به راستی اینها که هستند و چه اهدافی دارند؟ شبکهای که بولتنهای بی مبنا و آمارهای غیر واقعی را به عنوان دستاورد می فروشد، طرحهای تنش آفرین را به نظام و جامعه تحمیل می کند، سطح تنش را در داخل و خارج با هزینههای گزاف بالا می برد، سرانجام خود را به عنوان یار اصلی حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی جا زده و در حقیقت جای ملت بزرگ
ایران را برای موجودیت کوچک خود درخواست می کند. آیا به راستی این زیاده خواهان و مدعیان، کارنامه ای برای عرضه کردن دارند؟ آیا جایگزینی اینها با ملت و اکثریت مردم، یک تجربه تلخ و تکراری نیست؟ هزینههایی که این خود بزرگ پنداران بی تجربه و فاقد دانش و تخصص به نام ارزشها به بار آوردهاند، چنان عظیم است که قابل محاسبه نیست.
حمله کنندگان به دولت پزشکیان و تنش زایان، در جامعه ای که بدبختانه به شدت دو یا چندقطبی شده است، در شکاف و مرز بحران و آرامش زیست میکنند و چون هیچ مشکل و نیازی را برطرف نمی کنند، با دیگری سازی و دشمن تراشی، حضور خود را توجیه میکنند. اینها با رویا فروشی به دنباله روان و سیاهی لشکرهای ساده لوح، جامعه را شقه شقه و دچار انفصال کردهاند. حضور آنان اگر مستلزم خسارت و دخالت و ناسازگاری با اصلاحگری و عقلانیت و آرامش جامعه و امنیت کشور نبود، هیچ اشکالی نداشت. میتوانستند با اسمهای جعلی در شبکه های اجتماعی و محافل مخصوص در منبر و تریبون هرچه میل دارند، بگویند و بشنوند، اما نه به خرج ملت، آن هم با فاکتورهای درشت و نامعقول!