اخبار محرمانه - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نژادبهرام: ارادهای برای حل مشکلات وجود ندارد
نسرین نیکنام| آنچه از شهریور 1401 تا به امروز بر جامعه گذشته، در زمانهای مختلف و در نشستهای تخصصی، از نگاه جامعهشناسان و روانشناسان و ... مورد بررسی قرار گرفت و خروجی این نشستها و نگاهها مختلف بود، صاحبنظران، جامعه کنونی را جامعهای دوقطبی با شکافهای مختلف اجتماعی میدانند، اما با درصدهای مختلف. جامعهشناسان درصد این شکاف را 20 تا 30 درصد میدانند و از سوی دیگر میگویند که حدود 80 درصد جامعه، حجاب برایشان یک ابزار یا مساله سیاسی نیست و یک رفتار فردی برایشان محسوب میشود. نگاهی که ابوالفضل اقبالی، جامعهشناس و پژوهشگر به اتفاقهای 1401 دارد که آن را چندی پیش در گفتوگویی مطرح کرده، این است که در مساله حجاب و به ویژه ماجرای گشت ارشاد، خیلی از نخبگان تذکر دادند و بارها گفتند که باید اصلاحاتی در این باره وجود داشته باشد، اما تغییری اتفاق نیفتاد و این خودش یک بیاعتنایی به بازخوردهای جامعه است که آسیبزننده هم است. همین الان هم مطالباتی درباره حجاب وجود دارد و اگر تصمیم جدید حاکمیت همراه با گفتوگو، اقناع و تفاهم با مردم نباشد، بار دیگر شکاف ایجاد میکند، حتی ممکن است این شکاف در بدنه مذهبی جامعه هم اتفاق بیفتد. او این را هم اضافه کرد که در بحث حجاب نیز پیش از این اتفاقات هم، ما با موضوعاتی از این قبیل روبهرو بودهایم؛ حجاب یک ساحت سیاسی و یک ساحت فردی دارد.
«زهرا نژادبهرام»، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» حجاب را یک مطالبه اجتماعی میداند که به دلیل رفتار حاکمیت تبدیل به یک مطالبه سیاسی شده است.
او میگوید: ما آنچه میبینیم، قله کوه است، اما زیر این قله، کوه یخی وجود دارد و آنچه در طول سالهای اخیر بروز و ظهور پیدا کرده، انباشت مطالباتی است که حجم این کوه یخ را بزرگ و بزرگتر کرده و حتی میتوان گفت عمق آن آنقدر زیاد است، اما ما فقط خود قله را میبینیم.
او ادامه میدهد: دلیل بروز حوادث سالهای اخیر در واقع حجم کثیری از مطالبات زنان بود که در طول این چهار دهه گذشته تلنبار شده بود که موضوعاتی مانند بیکاری، تبعیض حقوقی، عدم ارتقای شغلی، نبود امنیت خانوادگی و اجتماعی را شامل میشود. وقتی همه این موارد در کنار هم قرار میگیرد، متوجه میشویم که اصلا موضوع اعتراض حجاب نبود، بلکه مساله اصلی نبود امنیت اجتماعی برای زنان بود.
امنیت اجتماعی زنان زیر سوال رفت
به گفته این فعال سیاسی اصلاحطلب، امنیت اصلیترین و زیرساختیترین عامل برای پایداری حکومتهاست و همه جوامع به دنبال این هستند که اول امنیت را تامین کنند.
نژادبهرام معتقد است: «فوت مهسا امینی سبب شد آن قله یخی که تمام مطالبات در زیر آن جا مانده بود که در راس آن نادیده گرفتن مساله امنیت اجتماعی زنان بود، آب شود و به این نادیده گرفتن مطالبات، حجم کثیری از خشونتهای خانگی اضافه شود، اما کسی به این موضوع مهم توجه نکرد.»
او با نقد این موضوع که یک قانون درست و مناسب برای حراست از امنیت زنان و در واقع نفی خشونت علیه زنان نداریم، میگوید: «بیش از چهار دهه از انقلاب میگذرد، اما این خلأ همچنان وجود دارد و همه این نواقص به حجاب تعمیم داده شد، اما مساله اصلی این است زنان میخواهند در جامعه و در خانوادهشان امنیت داشته باشند.»
نژادبهرام ادامه میدهد: «زنان میخواستند بغض فروخفتهای که ناشی از نابرابری و تبعیض جنسیتی بود را بیان کنند، اما راهی برای آن وجود نداشت تا زمانی که آن حادثه برای مهسا رخ داد و همین دلیل شد که همه بغضها بیرون بریزد.»
حجاب هیچ وقت مطالبه اول نبود، اما شد
این فعال سیاسی اصلاحطلب به یک نظرسنجی که در سال 96 انجام شد، اشاره میکند و میگوید: «در این نظرسنجی که از سوی معاونت امور زنان در هشت شهر بزرگ کشور انجام شد، از زنان پرسیده شده بود که اصلیترین مطالباتتان چیست، بیکاری و اشتغال مهمترین مطالبهای بود که زنان به آن اشاره کرده بودند. خواسته بعدی آنها رفع تبعیض حقوقی و اجتماعی بود و جالب است که بدانید مساله حجاب شاید ششم یا هفتمین مطالبه زنان در آن دوره بود. اما بیپاسخ ماندن و بیتوجه بودن به مطالبات زنان منجر به حادثه 1401 شد.»
او تاکید میکند: «اصلیترین مبنای جوامع همین امنیت و رفع تبعیض است که بر اساس آن مسیر خودشان را پیدا میکنند. هم امنیت که نخستین مطالبه زنان بود به رسمیت شناخته نشد و به همین دلیل مطالبات ثانویه هم مورد توجه قرار نگرفت.»
نژادبهرام با بیان اینکه همه خشونتها علیه زنان علنی شده است، میگوید: «پیش از این اگر خشونت فیزیکی یا کلامی رخ میداد، در خانهها بود و کسی از آن خبردار نمیشد، اما امروزه همه این خشونتها به شکل علنی در سطح جامعه دیده میشود که برجستهترین آنها خشونتهای رسمی از سوی کسانی است که در گشت ارشاد کار میکنند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است هر چند که ما هنور با چنین چالشها و بحرانهایی دست و پنجه نرم میکنیم، اما در عوض شدت مطالبهگری زنان بالا رفته و حاکمیت به این نتیجه رسیده که دیگر نمیتواند بیتفاوت باشد و باید مطالبات زمین مانده را تامین کند.
به گفته او امروز همه جامعه مطالبهگر شده است؛ امروز شما فقط خانمهایی را که حتی به حجاب رسمی باور دارند هم در رده افرادی میبینید که مطالبه دارند، آنها هم میخواهند گشت ارشاد از سطح شهر جمع شود؛ آنها حجاب خود را بر اساس باورهای شخصی و اعتقاداتشان برگزیدند، اما میکوشند در کنار سایر زنان نسبت به حضور گشت ارشاد و اجرای طرح نور معترض باشند، چون معتقدند تنش در جامعه ناامنی اجتماعی دارد.
او ادامه میدهد: «بهرغم همه اعتراضها در سالهای اخیر باز هم طرح نور مطرح میشود و مجلس به سمت تصویب لایحه حجاب میرود، بعد دوباره مسکوت میماند و جامعه نمیداند با این تلاطم حاکم چه کند، نمیداند حاکمیت قرار است به حرف آنان گوش دهد یا ندهد، این فضای نه جنگ و نه صلح در واقع با انتخابات اخیر ریاستجمهوری شکل دیگری پیدا کرد، یعنی این مقوله جمعآوری گشت ارشاد از زبان کاندیدای ریاستجمهوری مطرح و در نهایت این مطالبه اجتماعی تبدیل به یک مطالبه سیاسی شد.
نژادبهرام میگوید: «این مطالبه سیاسی یعنی امروز آقای پزشکیان به عنوان رییسجمهور کشور
ایران با توجه به صحبتهای انتخاباتی که کرد و مردم را به سمت خودش اقبال داده، امروز باید در نهادهای سیاستگذار و تصمیمگیر، تکلیف این مساله مشخص شود و حالا که این مطالبه اجتماعی تبدیل به مطالبه سیاسی شد باید این تصمیم سیاسی با دقت انجام شود و این از وعدههای رییسجمهور بود.»