اخبار محرمانه - اعتماد / « آموزش و پرورش و بازاندیشی در گذرگاه » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته محمد ملاکی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
یکی از ویژگیهای نظمهای خودانگیخته، اعم از آموزشی، پرورشی و ... این است که عناصر آنها نوعی قانونمندی در رفتارشان بروز میکند. در عرصه تعلیم و تربیت یکی از مهمترین زیرساختهای تعالی همهجانبه کشور و ابزاری جدی در راستای ارتقای سرمایه انسانی در زمینههای گوناگون، گذرگاهی است تحت عنوان سند تحول بنیادین که بیش از یک دهه است در قالب 8 فصل برای تحقق آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی ایران، همچون احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده، فعال و پیشرو در بین ملتها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت در جهان، پیش روی وزرایی قرار میگیرد که در دول گذشته برای عبور از سد رای اعتماد مجلس شما فرض کنید ناخواسته برنامههایی را ارایه دادهاند که نه تنها دانشآموزان را به حیاط طیبه نزدیک کردهاند که بعضا در پارکینگ تمدن اسلامی - ایرانی محبوس یا به سوی تمدن غرب فراری دادهاند. مفصلترین و مبسوطترین فصل سند تحول بنیادین، فصل هفتم آن است که دارای 23 هدف عملیاتی ذیل است.
1- پرورش درست تربیت یافتگان، 2- تعمیق تربیت اسلامی، 3- ترویج فرهنگ حیا و عفاف، 4- تقویت بنیان خانواده، 5- تامین و بسط عدالت آموزشی، 6- تنوعبخشی به محیطهای یادگیری، 7- افزایش نقش مدرسه، 8- افزایش مشارکت نظام تعلیم و تربیت در تعالی کشور، 9- جلب مشارکت ارکان موثر در تربیت، 10- ارتقای منزلت اجتماعی فرهنگیان، 11- بازمهندسی اصول حاکم بر برنامه درسی تربیت معلم، 12- تامین رفاه فرهنگیان
13- افزایش نقش شوراهای آموزش و پرورش، 14- متناسبسازی فضاهای تربیتی با ویژگیهای دانشآموزان، 15- اصلاح محتوا و ارتقای جایگاه علوم انسانی، 16- تنوعبخشی در ارایه خدمات آموزشی، 17- استفاده از فناوریهای نوین، 18- نوآوری در نظام تعلیم و تربیت رسمی، 19- استقرار نظام ارزشیابی و تضمین کیفیت، 20- تامین و تنوعبخشی منابع مالی و مدیریت مصرف، 21- بازنگری ساختارها و روشها، 22- ارتقا و بهبود مستمر کیفیت نظام کارشناسی و مدیریت آموزشی، 23- توسعه ظرفیت پژوهش و نوآوری.
از تاریخ ابلاغ این سند (1390/12/1) تاکنون قریب 13 سال میگذرد. اگر ذهن پژوهشگر خود را اپوخه (خالی از پیشفرض) کنیم در خواهیم یافت که وزرای انتصابی که بعضا از بهترین افراد و برجستهترین متفکرین و نخبگان کشور نیز بودهاند، اما قادر به تحقق نسبی هیچ کدام از اهداف فوق نبودهاند .
اینکه نسل زد و آلفای امروز را میتوان با نظم خودانگیخته بدون تحول نوگرایی در عرصه تعلیم و تربیت به کمال مطلوب و حیاط طیبه رهنمون ساخت، توهمی بیش نیست. شعار و تاکید رییسجمهور در علمی عمل کردن و تخصصگرایی میتواند منجر به تحول در آموزش و پرورش شود اگر تحول در سه حوزه ذیل صورت پذیرد.
1- مدیریت
2- محتوا
3- گذرگاه
اگر بناست پیشرفت کنیم باید جایی برای بازاندیشی و تجدیدنظر پیوسته در درکها، برداشتها و آرمانهای موجودمان بگذاریم .پیشرفت را نمیتوان از پیش برنامهریزی کرد؛ پیشرفت مبتنی بر پیشبینیناپذیری عمل انسانی است که آرمانهای غیرعقلانی در پی حذف آن است. پس ضروری است جایی برای آنچه پیشبینیناپذیر است، بگذاریم.آموزش و پرورش نیازمند وزیری است که درک درستی از آموزش و پرورش داشته باشد، از جنس آموزش و پرورش باشد، جامعهشناسی آموزش و پرورش را بشناسد و گذرگاه یا اسناد درست و اصولی نه انتزاعی را انتخاب کند. متاسفانه وزرای آموزش و پرورش در گذشته در جستوجوی راهی برمیآمدند که به نظرشان بهترین گذرگاه بود. اما این واقعیت که عبور از گذرگاهی که یکبار قبلا از آن استفاده شده، آسانتر است سبب میشود که دیگران هم از همان گذرگاه استفاده کنند که راهشان کوبیده شده است و به تبع آن مدیران نیز فقط از همان راه استفاده میکنند و نه راههای ممکن دیگری که وجود دارد.
http://www.SecretNews.ir/fa/News/1261618/سرمقاله-اعتماد--آموزش-و-پرورش-و-بازاندیشی-در-گذرگاه