بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - بررسی نمونهای یک موج اجتماعی در ﻓﻀﺎی ﺗﻮﺋﻴﺘﺮﻓﺎرسی، ﻧﺸﺎندﻫﻨﺪه ﻋﻤﻖ آلودگی و ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮدنِ ﺣﻮزه ﻋﻤﻮمی اﻳﻦ ﺑﺴﺘﺮ رﺳﺎﻧﻪای، ﺑﻪﻋﻨﻮان یکی از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺣﻮزهﻫﺎیﻋﻤومی ﻣﺠﺎزی اﻳﺮاﻧﻴﺎن دارد. در واﻗﻊ ﻣﺎ ﺑﺎ یک «ﺣﻮزه ﻋﻤﻮمی آﻟﻮده» در ﺗﻮﺋﻴﺘﺮﻓﺎرسی ﻣﻮاﺟﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ.
اﻳﺮان ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎی ﺳﻴﺎسی ﺧﻮد و ﻧﺰاعﻫﺎی ﺳﻴﺎسی ﻣﻮﺟﻮد ﻣﻴﺎن اﻳﺮان ﺑﺎ ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﻪ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻓﺮاﻣﻨﻄﻘﻪای، ﻣﺤﻤﻞ ﺣﻀﻮر ﮔﺮوهﻫﺎی مختلفی از کنشگران جعلی در ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺳﺖ. از ﻃﺮفی ﮔﺰارشﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪدی از ﺣﻀﻮر ﮔﺮوهﻫﺎیی همچون ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺠﺎﻫﺪﻳﻦﺧﻠﻖ(ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ) در ﻓﻀﺎی اﺧﺒﺎر جعلی در ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی ﺣﻜﺎﻳﺖ میﻛﻨﺪ.
طبق ﮔﺰارش ﻣﺆﺳﺴﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ آﻛﺴﻔﻮرد، اﻳﻦ ﺳﺎزﻣﺎن از ﭘﺎﻳﮕﺎه ﺧﻮد در ﻛﺸﻮر آﻟﺒﺎنی، ﺣﻀﻮر ﺑﺮﺧﻂ ﺟﺪی دارد. در ﻛﻨﺎر ﺣﻀﻮر اﻳﻦ ﺑﺎزﻳﮕﺮان در زﻳﺴﺖﺑﻮم اﺧﺒﺎر جعلی اﻳﺮان، ﮔﺰارشﻫﺎیی از ﺣﻀﻮر ﻧﻬﺎدﻫﺎیی در داﺧﻞ اﻳﺮان ﺑﺮای ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﺤﺘﻮای ﺟﻌلی ﺑﺎ اﻫﺪاف اﺛﺮﮔﺬاری داخلی و ﺧﺎرجی ﺣﻜﺎﻳﺖ میﻛﻨﺪ.
در ﻫﻤﻴﻦ راﺑﻄﻪ واﺷﻨﮕﺘﻦ ﭘﺴﺖ در ﺳﺎل 2022 و در روزهای اﻋﺘﺮاﺿﺎت ﺳﺎل 1401 در اﻳﺮان، در ﮔﺰارشی ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﺣﻀﻮر ﭘﻨﺘﺎﮔﻮن در ﺗﻮﻟﻴﺪ اﺧﺒﺎر جعلی، ﺑﻪ ﻧﻘﺶ اﻳﻦ ﺳﺎزﻣﺎن در اﻧﺘﺸﺎر اﺧﺒﺎر جعلی از ﺟﻤﻠﻪ در اﻳﺮان ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﺮاﺳﺎس ﺷﻮاﻫﺪ ﻣﻮﺟﻮد و وﻗﺎﻳﻊ ﺟﺎری ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ اﻳﺮان، ﺣﻀﻮر سه ﺑﺎزﻳﮕﺮ ﺧﺎرجی ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺑﺎزﻳﮕﺮان داخلی در ﭘﺸﺖ ﺻﺤﻨﻪ زﻳﺴﺖﺑﻮم اﺧﺒﺎر جعلی ﻛﺸﻮر ﻣﻮرد ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﻗﺮار میﮔﻴﺮد؛ آﻣﺮﻳﻜﺎ، ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن و اﺳﺮاﺋﻴﻞ.
«اﻣﻴﺮعلی ﺗﻔﺮشی» و «ﻣﻬﺮی ﺑﻬﺎر» در پژوهش جالبی با عنوان «اﺧﺒﺎر جعلی در ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی: ﺳﻨﺠﺶ ﻣﻴﺰان اﺛﺮﮔﺬاری و ﻧﻔﻮذ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﺳﺎﻳﺒﺮی در ﻫﺴﺘﻪ و ﻣﺮﻛﺰﻳﺖ ﺷﺒﻜه ﮔﻔﺖوﮔﻮی ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ در دوران ﻛﺮوﻧﺎ و ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیﺳﻴﺎسی ﻧﻴﺮوﻫﺎ» به واکاوی نقش و نفوذ کاربران سایبری در انتشار محتوای توئیتری پرداختهاند.
هدف این تحقیق، شناخت جغرافیای سیاسی نیروهای سایبری در توئیتر فارسی و سنجش وضعیت اثرگذاری این کاربران در شبکه گفتوگوی دوران کروناست. پرسش پژوهش این است. آیا اخبار جعلی منتشر شده توسط نیروهای سایبری در دوره کرونا اثرگذار بوده و در توئیترفارسی برجسته شده است؟
در این راستا بیش از 4 میلیون توئیت استخراج و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. با شناسایی نیروهای سایبری در 11 خوشه و تحلیل شبکه آنها، حضور و اثرگذاری برجسته نیروهای سایبری و جعلی در خوشههای سلطنتطلبان، اصولگرایان، سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، «عرفانحلقه» خوشه طرفداران «ماعی مهدی موعود» و خوشههای منتقدان و مخالفان حکومت مشخص شد.
یافتهها نشان میدهد یکی از خوشههای اصولگرایی با 80 درصد حضور نیروهای سایبری به طور کلی جعلی شناساییشده و خوشه دیگر مرتبط با این گرایش نیز با حضور بیش از 40 درصدی این نیروها، وضعیتی بحرانی دارد. حضور پرشمار نیروهای سایبری خوشه سلطنتطلبان در هسته و مرکزیت شبکه و اثرگذاری برجسته آنها یکی دیگر از از یافتههاست. در مجموع مطابق یافتههای این پژوهش و براساس شاخصهای مرکزیت شبکهای نیروهای سایبری و جعلی، تقریباً در عموم خوشهها به عمق و هسته هر خوشه نفوذ کردهاند.
ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎ؛ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺷﺒﻜه ﻛﺎرﺑﺮان در دوران ﻛﺮوﻧﺎ
ﻫﻤﺎنﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ در ﻧﻤﻮدار زﻳﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﺸﺎﻫﺪه اﺳﺖ، ﺗﻌﺪاد ﻛﻞ ﺣﺴﺎبﻫﺎی جعلی ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﺷﺪه در اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، 93.131 ﻣﻌﺎدل 36.75 درﺻﺪ ﻛﺎرﺑﺮان اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺗﻌﺪاد ﻛﺎرﺑﺮ، در ﻣﺠﻤﻮع 1.578.979 ﺗﻮﺋﻴﺖ ﻣﻌﺎدل 37.91 درﺻﺪ ﺗﻮﺋﻴﺖ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻛﺮدهاﻧﺪ. اﻳﻦ ﺑﻪ ﻣﻌنی آﻟﻮدهﺑﻮدن بیش از یک ﺳـﻮم ﻓﻀﺎی ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی در دوران ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﺳﺖ.


در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺟﻤﻊ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﻪ 11 ﺧﻮﺷﻪ رﺳﻴﺪ. ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﺤﺘﻮای اراﺋﻪ ﺷﺪه در ﻫﺮ ﺧﻮﺷﻪ، ﻫﻮﻳﺖ ﻫﺮ ﺧﻮﺷﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺟﺪول زﻳﺮ ﻣﻌﺮفی میﺷﻮد. وﺟﻪ ﺷﺎﺧﺼﻪ ﻋﻤﻮم ﺧﻮﺷﻪﻫﺎ _ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺷﻪ ﻃﺮﻓﺪاران کیﭘﺎپﻫﺎ (515) و ﻧﺎﺻﺮ ﻣﺤﻤﺪ اﻟﻴﻤﺎنی(483)_ ﺳﻴﺎسی اﺳﺖ و ﺑﻪﻫﻤﻴﻦ ﻋﻠﺖ ﻧﺎم ﻫﺮ ﺧﻮﺷﻪ در ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎ موضع آنها نسبت ﺑﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.

جدول تعداد خوشهها و شناسایی ماهیت آنها
ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﻛﻪ در رﺗﺒﻪﺑﻨﺪی ﺟﺪول بالا نشان داده شده، ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺣﺠﻢ ﺷﺒﻜﻪ در دﺳﺖ ﺧﻮﺷﻪ 913 یعنی ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن و ﻣﻨﺘﻘﺪان ﺣﻜﻮﻣﺖ اﺳﺖ. ﺧﻮﺷﻪ 604 ﻛﻪ مربوط به اﺻﻮلﮔﺮاﻳﺎن اﺳﺖ، رﺗﺒﻪ دوم ﺷﺒﻜﻪ را دارد. ﺧﻮﺷﻪ 492 ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﻠﻄﻨﺖﻃﻠﺒﺎن ﺗﻌﻠﻖ دارد در رﺗﺒﻪ ﺳﻮم و ﺧﻮﺷﻪ دﻳﮕﺮی از ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن/ﻣﻨﺘﻘﺪانﺣﻜﻮﻣﺖ، رﺗﺒﻪ ﭼﻬﺎرم ﺷﺒﻜﻪ را به خود اختصاص دادهاند. رﺗﺒﻪ پنجم به ﺧﻮﺷﻪای دﻳﮕﺮ از اﺻﻮلﮔﺮاﻳﺎن تعلق دارد. ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺠﺎﻫﺪﻳﻦ ﺧﻠﻖ، ﻃﺮﻓﺪاران کیﭘﺎپ، ری اﺳﺘﺎرت، ﻋﺮﻓﺎن ﺣﻠﻘﻪ، ﻧﺎﺻﺮ ﻣﺤﻤﺪ اﻟﻴﻤﺎنی و ﺑﺮاﻧﺪازان(ﻣﻮﺗﺎ) ﻧﻴﺰ از ﺟﻤﻠﻪ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی دﻳﮕﺮ ﺷﺒﻜﻪ گفتوگوی دوران ﻛﺮوﻧﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﺟﻤﻊﺑﻨﺪی
در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ 11 ﺧﻮﺷﻪ از ﺷﺒﻜﻪ گفتوگوی دوران ﻛﺮوﻧﺎ در ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن/ﻣﻨﺘﻘﺪانﺣﻜﻮﻣﺖ1، اﺻﻮلﮔﺮاﻳﺎن1، ﺳﻠﻄﻨﺖﻃﻠﺒﺎن، ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن/ﻣﻨﺘﻘﺪانﺣﻜﻮﻣﺖ2، اﺻﻮلﮔﺮاﻳﺎن2، ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺠﺎﻫﺪﻳﻦ ﺧﻠﻖ، ﻃﺮﻓﺪاران کیﭘﺎپ، ری اﺳﺘﺎرت، ﻋﺮﻓﺎن ﺣﻠﻘﻪ، ﻧﺎﺻﺮ ﻣﺤﻤﺪ اﻟﻴﻤﺎنی و ﺑﺮاﻧﺪازان(ﻣﻮﺗﺎ) ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﺷﻨﺎﺳﺎییﺷﺪه در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻮدهاﻧﺪ ﻛﻪ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎی ﺳﻴﺎسی ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﺣﺎﺿﺮ در ﺷﺒﻜﻪ گفتوگوی ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی در دوران ﻛﺮوﻧﺎ را ﺷﻜﻞ میدﻫﻨﺪ. ﺑﺮ اﺳﺎس آﻧﭽﻪ اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ از ﻧﻈﺮ وﺿﻌﻴﺖ ﺣﻀﻮر ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﺳﺎﻳﺒﺮی ﺑﻪ آن دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﺑﻴﺶ از یکﺳﻮم ﻓﻀﺎی ﺗﻮﺋﻴﺘﺮﻓﺎرسی در دوران ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، آﻟﻮده ﺑﻮده اﺳﺖ.
ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﻧﺎﺻﺮ ﻣﺤﻤﺪ اﻟﻴﻤﺎنی، اﺻﻮلﮔﺮاﻳﺎن 2، ﻋﺮﻓﺎن ﺣﻠﻘﻪ، ﺑﺮاﻧﺪازان( ﻣﻮﺗﺎ) ری اﺳﺘﺎرت، ﻃﺮﻓﺪاران کیﭘﺎپ و ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼمی با ﺿﺮﻳﺐ آﻟﻮدگی ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺎﻻیی ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﺷﺪهاﻧﺪ. ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎ ﺑﺎﻻی 50 درﺻﺪ ﺷﺒﻜﻪ را اﺷﻐﺎل ﻛﺮدهاﻧﺪ. آﻟﻮدگی اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎ ﺑﻪﺣﺪی اﺳﺖ ﻛﻪ میﺗﻮان از ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺑﻪﻃﻮر کلی جعلی، ساختگی و ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪهی ﺷﺪه ﺑﻮدن اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺖ.

ﺷﻜﻞ(19) ﻧﻤﻮدار ﻣﻘﺎﻳﺴﻪای ﺑﺮ اﺳﺎس درﺻﺪ ﺣﺠﻢ اﺷﻐﺎل ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در ﻫﺮ ﺧﻮﺷﻪ
ﻣﺴﺘﻨﺪ ﺑﻪ وﺿﻌﻴﺖ ﺣﻀﻮر ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در ﻣﻴﺎن 50 ﻛﺎرﺑﺮ ﻣﺆﺛﺮ ﻫﺮ ﺧﻮﺷﻪ ﻛﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺷﺎﺧﺺ ﻣﺮﻛﺰﻳﺖ ﺑﻴﻨﺎبینی ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪهاﻧﺪ، میﺗﻮان ﮔﻔﺖ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺷﻪ 515، باقی ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﻧﺎﻣﺒﺮده، ﻫمگی از ﺧﻮﺷﻪﻫﺎیی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻴﺶ از 50 درﺻﺪ ﻛﺎرﺑﺮان ﻣﻮﺛﺮﺷﺎن ﻧﻴﺰ از ﻣﻴﺎن ﻛﺎرﺑﺮان جعلی ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻪ اﻳﻦ معنی ﻛﻪ ﮔﺮهﻫﺎی جعلی در اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎ ﮔﻠﻮﮔﺎهﻫﺎی مهمی ﺑﺮای اﻧﺘﺸﺎر اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻴﺎن اﻋﻀﺎی ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺎ اﻳﻦ وﺻﻒ، وﺿﻌﻴﺖ در ﺧﻮﺷﻪﻫﺎییﻲ ﺑﺎ ﮔﺮاﻳﺶﻫﺎی اﺻﻮلﮔﺮای ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺤﺮانی اﺳﺖ.
ﺧﻮﺷﻪ 699 ﺑﺎ ﺣﺪود 80 درﺻﺪ ﻛﺎرﺑﺮ جعلی، ﻧﺸﺎندﻫﻨﺪه یک ﺧﻮﺷﻪ ﺳﺎﺧﺘﻪ و ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪهیﺷﺪه و ﺑﻪﺻﻮرت کلی ﺟﻌﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ؛ ﺧﻮﺷﻪای ﻛﻪ 43 ﻛﺎرﺑﺮ از 50 ﻛﺎرﺑﺮ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار آن جعلی ﻫﺴﺘﻨﺪ. در واﻗﻊ ارﺗﺒﺎط ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻴﺎن ﻫﻢ رخ میدهد و آﻧﻬﺎ در یک ﺣﺒﺎب ﻓﻴﻠﺘﺮ ﻗﺮار دارﻧﺪ و ﻛﺎرﺑﺮان ﻋﺎدی اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ در یک ﺗﻠﻪ ﺷﺒﻜﻪای ﻗﺮار دارﻧﺪ و از ﺧﻮﺷﻪ اصلی اﺻﻮلﮔﺮاﻳﺎن دوره اﻓﺘﺎدهاﻧﺪ.

ﺷﻜﻞ(20) ﻧﻤﻮدار ﻣﻘﺎﻳﺴﻪای ﺑﺮ اﺳﺎس ﻋﻤﻖ ﻧﻔﻮذ/ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺗﻮزﻳﻊ ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در ﻣﻴﺎن 50 ﻛﺎرﺑﺮ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﻫﺮ ﺧﻮﺷﻪ
در اﻳﻦ ﺣﺎل، در ﺧﻮﺷﻪ 604 _ ﺧﻮﺷﻪ دﻳﮕﺮی از اﺻﻮلﮔﺮاﻳﺎن _ اوﺿﺎع ﺗﺎ ﺣﺪ زﻳﺎدی ﺑﺤﺮانی اﺳﺖ؛ ﺑﺎ وﺟﻮد آﻧﻜﻪ ﻫﺴﺘﻪ ﺷﺒﻜﻪ اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ، طبیعی (ارﮔﺎﻧﻴﻚ) ﺑﻪ ﻧﻈﺮ میرﺳﺪ. در اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ ﺑﺎ ﺣﻀﻮر ﭘﺮﺗﻌﺪاد ﻛﺎرﺑﺮان جعلی ﻛﻪ ﺑﻴﺶ از 40 درﺻﺪ ﺣﺠﻢ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﻪ ﺧﻮد اﺧﺘﺼﺎص دادهاﻧﺪ، روﺑهرو ﻫﺴﺘﻴﻢ؛ ﺣﺠمی ﻛﻪ ﺑﻪﻫﻴﭻ ﻋﻨﻮان ﻋﺎدی ﺑﻪ ﻧﻈﺮ نمیرﺳﺪ. در اﻳﻦ ﺣﺎل 15 ﻛﺎرﺑﺮ از 50 ﻛﺎرﺑﺮ ﭘﺮﻧﻔﻮذ اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻛﺎرﺑﺮ جعلی ﺷﻨﺎﺳﺎییﻲ ﺷﺪهاﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﺸﺎندﻫﻨﺪه ﻧﻔﻮذ و ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬاری ﻧﺴﺒﺘﺎً ﺑﺎﻻی ﻛﺎرﺑﺮان جعلی و ﻣﺤﺘﻮای ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪه آﻧﻬﺎ در ﻋﻤﻖ اﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ دارد.
در اﻳﻦ ﻣﻴﺎن، از دو ﺧﻮﺷﻪای ﻛﻪ ﻓﺎرغ از ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﺗﺎﺑﻠﻮدار و ﺑﺮﭼﺴﺐدار ﻣﺎﻧﻨﺪ ری اﺳﺘﺎرت، ﻋﺮﻓﺎن ﺣﻠﻘﻪ، ﺳﻠﻄﻨﺖﻃﻠﺒﺎن و ﺳﺎزﻣﺎنﻣﺠﺎﻫﺪﻳﻦﺧﻠﻖ (ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻳﺎ ﻣﻨﺘﻘﺪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼمی اﻳﺮان) ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺧﻮﺷﻪ 913 وﺿﻌﻴﺖ مطلوبی دارد و ﺑﺎ باقی ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ ﺑﺎ 10 درﺻﺪ ﺣﻀﻮر ﻛﺎرﺑﺮ جعلی ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﺎﻣﻞ یک ﺧﻮﺷﻪ ﻋﺎدی ﺑﻪ ﻧﻈﺮ میرﺳﺪ؛ ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﻛﻤﺘﺮ از ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی دﻳﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
اﻣﺎ ﺧﻮﺷﻪ 515 ﻛﻪ از ﻧﻈﺮ ﻫﻮﻳﺖ هماﻧﻨﺪ ﺧﻮﺷﻪ 913 ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻳﺎ ﻣﻨﺘﻘﺪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ میرﺳﺪ، ﺧﻮﺷﻪای به نسبت آﻟﻮده ﺑﻪ ﻧﻈﺮ میرﺳﺪ. اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ ﺑﺎ وﺟﻮد اﺧﺘﻼف ﺟﺪی ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﺎﻣﻞ ﺟﻌﻞ ﺷﺪه دارد، اﻣﺎ ﺣﻀﻮر 27 درﺻﺪی ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در آن ﻫﺸﺪاردﻫﻨﺪه اﺳﺖ؛ آن هم در حالی که ﺑﺎ ﺣﻀﻮر 31 ﻛﺎرﺑﺮ جعلی در ﻣﻴﺎن ﺑﺎﻻﺗﺮﻳﻦ ردهﻫﺎی 50 ﻛﺎرﺑﺮ ﭘﺮﻧﻔﻮذ اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ میرسد ﻛﺎرﺑﺮان جعلی ﺑﻪ ﻋﻤﻖ اﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻧﻔﻮذ ﻛﺮده و ﺑﺎ ﻗﺪرت، ﺑﺴﻴﺎری از ﮔﻠﻮﮔﺎهﻫﺎی اﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ را ﻓﺘﺢ ﻛﺮدهاﻧﺪ. ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮان ﮔﻔﺖ، ﺑﺎوﺟﻮد آﻧﻜﻪ اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ ﻛﺎﻣﻼً ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪهیﺷﺪه ﻳﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪﺷﺪه ﻧﻴﺴﺖ اﻣﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻛﺎرﺑﺮان ﺳﺎزﻣﺎندهیﺷﺪه ﻫﺪاﻳﺖ میﺷﻮد.
ارزﻳﺎﺑﻲ ﺧﻮﺷﻪ 492 ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺧﻮﺷﻪای ﺑﺎ ﮔﺮاﻳﺶﻫﺎی سلطنتطلبی ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ میﺷﻮد ﻧﻴﺰ ﺟﺎﻟﺐﺗﻮﺟﻪ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ ﺣﺪود 26 درﺻﺪ ﻛﺎرﺑﺮ جعلی درون ﺧﻮد دارد. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺣﻀﻮر 17 ﻛﺎرﺑﺮ جعلی در ﻣﻴﺎن 50 ﻛﺎرﺑﺮ ﭘﺮﻧﻔﻮذ اﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ میرسد اﻳﻦ ﻧﻮع از ﻛﺎرﺑﺮان در ﮔﻠﻮﮔﺎهﻫﺎی ﻣﻬﻢ اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺟﺪی دارﻧﺪ و در واﻗﻊ ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪ ﻧﻴﺰ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ به خوبی ﺑﺮ اﺳﺎس اﻫﺪاﻓﺸﺎن اﺛﺮﮔﺬار ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻣﺤﺘﻮای ﺧﻮد را ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻛﻨﻨﺪ. براساس ارزیابی اﻧﺠﺎمﺷﺪه از ﺣﻀﻮر کلی ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در ﻣﻴﺎن 50 ﻛﺎرﺑﺮ ﻣﻮﺛﺮ «ﻛﻞ ﺷﺒﻜﻪ» ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ 19 ﻛﺎرﺑﺮ از 50 ﻛﺎرﺑﺮ ﻛﻪ دارای ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣﺮﻛﺰﻳﺖ ﺑﻴﻨﺎبینی در همه ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ، جعلیاند.
ﺑﻨﺎ ﺑﺮ آﻧﭽﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ، ﻣﺎ ﺑﺎ ﺳﻪ ﻧﻮع ﺧﻮﺷﻪ از ﻧﻈﺮ آﻟﻮدگی ﺑﻪ ﺣﻀﻮر و اﺛﺮﮔﺬاری ﻛﺎرﺑﺮان ﺟﻌﻠﻲ روﺑﺮو ﺷﺪهاﻳﻢ:
ﻧﻮع اول: دارای وﺿﻌﻴﺖ ﻗﺮﻣﺰ
ﺧﻮﺷﻪﻫﺎیی ﻛﻪ ﺑﻪﺻﻮرت کلی و ﻣﺎﻫﻴﺘﺎً جعلی، ﺳﺎزﻣﺎندهیﺷﺪه و ﺳﺎﺧﺘﻪﺷﺪه ﺑﻮدﻧﺪ. ﻋﻤﻮﻣﺎً ﺧﻮﺷﻪهایی ﻛﻪ ﺑﺎﻻی 50 درﺻﺪ ﺣﺠﻢ آﻧﻬﺎ را ﻛﺎرﺑﺮان جعلی اﺷﻐﺎل ﻛﺮده و ﻛﺎرﺑﺮان جعلی ﻣﺘﻌﺪدی در ﻣﻴﺎن ﻛﺎرﺑﺮان ﭘﺮﻧﻔﻮذ ﺷﺒﻜﻪ آن ﺧﻮﺷﻪ ﻣﺸﺎﻫﺪه میشود: ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی ﻧﺎﺻﺮ ﻣﺤﻤﺪ اﻟﻴﻤﺎنی، اﺻﻮلﮔﺮاﻳﺎن2، ﻋﺮﻓﺎن ﺣﻠﻘﻪ، ﺑﺮاﻧﺪازان (ﻣﻮﺗﺎ) ری اﺳﺘﺎرت، ﻃﺮﻓﺪاران کی ﭘﺎپ و ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼمی.
ﻧﻮع دوم: دارای وﺿﻌﻴﺖ ﻧﺎرﻧﺠﻲ
ﺧﻮﺷﻪﻫﺎیی ﻛﻪ ﺣﺠﻢ اصلی ارﺗﺒﺎﻃﺎت درون ﺷﺒﻜﻪ ﻣﻴﺎن ﻛﺎرﺑﺮان، طبیعی ﺷﻜﻞﮔﺮﻓﺘﻪ و رﺷﺪ ﻛﺮده اﺳﺖ اﻣﺎ ﻛﺎرﺑﺮان جعلی ﻧﻴﺰ در آن ﻳﺎ ﺣﻀﻮر ﭘﺮﺗﻌﺪاد دارﻧﺪ ﻳﺎ در ﮔﻠﻮﮔﺎهﻫﺎی ارتباطی آن ﻧﻔﻮذ ﺟﺪی داﺷﺘﻪ و ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮدهاﻧﺪ و ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ ﻣﺤﺘﻮای ﺧﻮد را ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻛﻨﻨﺪ: ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی اﺻﻮلﮔﺮاﻳﺎن1، ﺳﻠﻄﻨﺖﻃﻠﺒﺎن و ﺧﻮﺷﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن و ﻣﻨﺘﻘﺪانﺣﻜﻮﻣﺖ2 .
ﻧﻮع ﺳﻮم: دارای وﺿﻌﻴﺖ ﺳﺒﺰ
ﺧﻮﺷﻪﻫﺎیی ﻛﻪ ﺑﻪﺻﻮرت طبیعی ﺑﻮده و رﺷﺪ ﻛﺮدهاﻧﺪ و ﺣﻀﻮر ﻛﺎرﺑﺮان جعلی ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﺣﺠﻢ و ﻧﻔﻮذ آﻧﻬﺎ در ﺷﺒﻜﻪ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻧﺒﻮده اﺳﺖ. ﺧﻮﺷﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن و ﻣﻨﺘﻘﺪانﺣﻜﻮﻣﺖ.
ﺑﺎ وﺿﻌﻴﺖ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺷﺪه، آﻧﭽﻪ میﺗﻮاﻧﻴﻢ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻘﻄﻪﻧﻬﺎی ﺗﺤﻠﻴﻞ و ﺷﻨﺎﺧﺖ از ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی ﺳﻴﺎسی_ارﺗﺒﺎطی ﺷﺒﻜﻪ و وﺿﻌﻴﺖ ﻧﻔﻮذ ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در آن اﺷﺎره ﻛﻨﻴﻢ، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ در ﻓﻀﺎی ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی ﺑﺎ آﻟﻮدگیﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪد ﺑﺎ ﺿﺮﻳﺐ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺎﻻ ﻣﻮاﺟﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ. آﻟﻮدگیﻫﺎیی ﻛﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً در همه ﺧﻮﺷﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﭘﺮﺷﺪت ﺣﻀﻮر دارﻧﺪ و در بیشتر آنها اﻳﻦ آﻟﻮدگی ﺑﻪ ﻋﻤﻖ و ﻫﺴﺘﻪ ﻫﺮ ﺧﻮﺷﻪ ﻧﻔﻮذ ﻛﺮده و در ﺑﺴﻴﺎری از آﻧﻬﺎ ﮔﻠﻮﮔﺎهﻫﺎی ﺑﺴﻴﺎر مهمی چﻣﻬﻤﻲ را ﺗﺴﺨﻴﺮ ﻛﺮدهاﻧﺪ.
اﻳﻦ وﺿﻌﻴﺖ وقتی ﻧﮕﺮانﻛﻨﻨﺪهﺗﺮ میﺷﻮد ﻛﻪ آﻟﻮدگی، ﺧﻮﺷﻪﻫﺎی اصلیای ﻛﻪ ﮔﺮاﻳﺶﻫﺎی ﺳﻴﺎسی درون ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ را ﻧﻤﺎﻳﻨﺪگی میﻛﻨﺪ را ﻧﻴﺰ در ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ و در واﻗﻊ ﺑﻌﻀﺎً ﻛﻞ اﻳﻦ ﺧﻮﺷﻪﻫﺎ آﻟﻮده ﺑﻮده ﻳﺎ ﺑﺨﺶ ﺟﺪی از آن ﺗﺤﺖ ﻧﻔﻮذ و ﻫﺪاﻳﺖ ﻛﺎرﺑﺮان جعلی در ﻫﺴﺘﻪ و ﻣﺮﻛﺰﻳﺖ ﺷﺒﻜﻪ اﺳﺖ. ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻤﺎیی از ﻓﻀﺎی ﺷﺒﻜﻪ ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی، ﻧﺸﺎندﻫﻨﺪه ﻋﻤﻖ آﻟﻮدگی و ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮدنِ ﺣﻮزه ﻋﻤﻮمی اﻳﻦ ﺑﺴﺘﺮ رﺳﺎﻧﻪای، ﺑﻪﻋﻨﻮان یکی از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺣﻮزهﻫﺎی ﻋﻤﻮمی ﻣﺠﺎزی اﻳﺮاﻧﻴﺎن دارد. در واﻗﻊ ﻣﺎ ﺑﺎ یک «ﺣﻮزه ﻋﻤﻮمی آﻟﻮده» در ﺗﻮﺋﻴﺘﺮﻓﺎرسی ﻣﻮاﺟﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ.