بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - جاده هراز، نردبانی سنگی به قله دماوند، نه فقط میانبری به شمال، که روایتی است از تحول و تکاپو.
از آنجا که بومهن و رودهن، دوشادوش هم، این جاده را به فیروزکوه پیوند میزنند، هراز نیز، چونان قصهای پرماجرا، از دره مشاء قد میکشد، از آبعلی و گردنه امامزاده هاشم میگذرد، و با عبور از پلور و آب اسک، خود را به رینه و لاریجان میرساند، تا آمل را در آغوش گیرد.
از رویای شمال تا واقعیتِ راه
شاید فکر کنید هراز، با رویای مسافرتهای تهرانیها به شمال گره خورده، اما داستان این جاده، ریشه در تاریخ دارد. مازندران، به اقتضای جغرافیا و اقلیمش، همواره با چالش راههای ارتباطی روبهرو بوده. در دوره ناصرالدین شاه، این چالش، چنان که در سفرنامه مسیو برونیار آمده، به اوج خود رسیده بود.
برونیار و آرزوی راهی هموار برای تجارت
مسیو برونیار، سرهنگ فرانسوی و مأمور دولت ایران، در سفرنامهاش، از اهمیت ساخت راهی مناسب بین تهران و مازندران برای رونق تجارت سخن میگوید. او آرزو داشت راهی ساخته شود که کالسکه و عرابه بتوانند به آسانی در آن رفت و آمد کنند. اما دریغا که جاده آمل به تهران را "بسیار صعب" میخواند و ساخت راهی مناسب برای کالسکه را "ناممکن" میدانست. او حتی پیشنهاد میدهد برای جبران هزینههای دولت، از مسافران مالیات گرفته شود، پیشنهادی که نشان از دغدغهاش برای آبادانی این سرزمین دارد.

برونیار با نگاهی اقتصادی و آیندهنگر، در سفرنامهاش مینویسد: "در اروپا، دولت و ملت، برای آبادانی زمینهای قابل کشت، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند، چرا که منافع حاصل از این زمینها، بیش از استخراج طلا و الماس است. هزینهای که برای ساخت راه مازندران به تهران صرف میشود، هرچند زیاد به نظر میرسد، در مقابل منافع کشاورزی و صنعت که از طریق تجارت دریایی به دست میآید، بسیار ناچیز است. نتیجه این کار، کاهش قیمت برنج، گندم، طیور، ماهی، الوار، ذغال، ابریشم و کتان خواهد بود."
تلاشهایی که به بار ننشست
در اواسط دوره ناصری، بارقههای امیدی برای بهبود راههای مازندران دیده شد، اما در عمل، تغییر چشمگیری رخ نداد و جاده پیشنهادی برونیار، همچنان به شکل اولیه خود باقی ماند و بعدها به راه شوسه تبدیل شد.

اسناد، رازگشای تاریخ
اسنادی که در ادامه میآیند، گواهی بر تلاشهای ناصرالدین شاه برای بهبود راه مازندران هستند.
دستخط شاه به عضدالملک
نخستین سند، دستخط ناصرالدین شاه به عضدالملک است که در سال 1292 قمری نگاشته شده. شاه، به عضدالملک اجازه میدهد تا کارهای ناتمام در مازندران را در عرض سه سال به پایان برساند، اما با این شرط که قبل از هر اقدامی، هزینهها را به اطلاع شاه برساند. این سند، نشان از دغدغه شاه برای آبادانی مازندران و نظارت دقیق بر امور مالی دارد.
عضدالملک، امیرِ آبادگر
علیرضا خان قوانلو ایلخانی قاجار عضدالملک، پسر دایی ناصرالدین شاه، در سال 1238 قمری چشم به جهان گشود. او در دوران محمد شاه و سالهای ابتدایی سلطنت ناصرالدین شاه، مناصب مختلفی را تجربه کرد تا اینکه در سال 1285 قمری، ملقب به عضدالملک شد و مهردار شاه نیز گردید. او در سفرهای شاه به عتبات و اروپا، همواره در کنارش بود و در سال 1288 قمری، حکومت مازندران نیز به او سپرده شد.
یکی از وظایف مهم عضدالملک، اتمام ساخت راه لاریجان از هلامه سر تا آمل بود. "این راه باید به صورت خیابان پشت ماهی، با ذغال و شن کوبیده شود و از دو طرف نهر و زهکش داشته باشد و در نهایت، خوب و محکم باشد." همچنین، مقرر شد خیابانی دیگر، مستحکم و کالسکهرو، از آمل تا بارفروش [بابل]، به همت تجار و اعیان مازندران ساخته شود. و از بارفروش به ساری نیز، راهی دیگر به خرج دولت بنا گردد. در این فرمان، تاکید شده است که راهها و پلهای موجود در مسیر، باید به قدری محکم باشند که هرگز عیب نکنند و در صورت بروز مشکل، به سرعت مرمت شوند.
عضدالملک، علاوه بر این، موظف شد آثار سلاطین سلف و تمام ابنیه قدیمۀ صفویه را در فرحآباد، از جمله حیاطها، مسجد، عمارت، کاخ، سد، کاروانسرا و... شناسایی کرده و با استفاده از مصالح موجود، آنها را حفظ کند. تمامی باغها و مکانها، از جمله عمارات، آبدارخانه، کالسکهخانه، رختدارخانه و... با هزینه کم، مرمت و در صورت نیاز از نو ساخته شوند، به گونهای که هنگام عزیمت شاه به فرحآباد، تمامی امکانات فراهم باشد. ساخت دو برج عریض در دهانه رود تجن، و قرار دادن دو عراده توپ برای شلیک هنگام اعیاد یا تشریفات سلطنتی، تعمیر باغ گل تپه در نیم فرسخی فرحآباد، دستور آوردن خانههای چوبی از حاجی ترخان، و تخمین گنجایش و قیمت تمام شده آنها، سپس درخواست ملزومات و اسباب مورد نیاز از فرنگستان برای تجهیز خانهها، از دیگر دستورات شاه به عضدالملک بود.
از همه اینها گذشته، عضدالملک میبایست با هزینه شخصی خود، عمارتی بسیار عالی بنا میکرد، تا پس از عمارت دولتی، اولین بنای فرحآباد باشد و بدین ترتیب، اشراف و بزرگان مازندران را به ساخت عمارت در کنار رودخانه تشویق کند. در نظر گرفتن فضای مناسب جهت ساخت خانه برای اعیان هنگام اردو در کنار عمارت دولتی، خریداری کالسکه و درشکه همراه با اسباب اسب، با مبالغ مختلف، خرید سی فروند قایق پارویی و تقسیم آنها در فرحآباد و سایر رودخانههای مازندران به تناسب کوچک و بزرگی رودخانه، و در نهایت، سپردن این قایقها به کدخدای هر محل و دریافت قبض از وی، از دیگر فرامین شاه بود. همچنین، ساخت و تمیز کردن راه چالوس از پل کرات در کنار رودخانه، مانند سایر راهها که تاکید بر استحکام آنها شده، و ارسال قرارنامه این کار که با ساعدالدوله بسته شده بود، از دیگر وظایف عضدالملک به شمار میرفت.
در بخش دیگری از این سند، به تعمیرات مهم و اساسی اشاره شده که باید انجام شود، از جمله: ساخت و کاشیکاری دروازه عمارت، ساخت پنج اتاق در عمارت سابق غلامخانه با هزینه پنجاه تومان برای هر اتاق، ساخت سردر جامع و خوب جهت دروازه باغ و عمارت که در آینده از آن به عنوان کشیکخانه استفاده خواهد شد، مرمت و پاکیزه کردن عمارت دیوانخانه، تراش درختها، مرمت خیابانها، تمیزکردن حوض و نهرها، باغچهبندی و نهالکاری و غیره.
علاوه بر اینها، موارد دیگری نیز یاد شده، همچون: تعمیر و پاکیزه کردن چند حوض و نهری که خشک شده و جلوگیری از تقلبی که احیاناً توسط سکنه صورت گرفته است، خراطی و نقاشی ستونهای چوبی وسط تالار، طوری که زیبا و خوشآیند شوند، ساییدن سنگ حوض میان تالار و آبشارها به صورتی که صاف و تمیز گردند، آینهکاری سقف و دو طرف بدنه تالار، کاغذ دیواری اتاقهای کناری تالار، نصب پنجره و اُرسی خوب جهت این اتاقها، تراشیدن علفهای هرزه و درختهای بیثمر، کاشت درختهای مرکبات، نهال و غیره در باغ اندرونی، مرمت حوضخانه اندرونی، ساخت حمام اندرونی، ساخت بیست اتاق سفال پوش آجری قشنگ در دو طرف حوضخانه، ساخت جا و منزل جهت خواجهها و سایر نوکرباب در این مکان به جای صفیآباد، که قبلاً قرار بود در آنجا ساخته شود، جاری شدن آب حوضخانه از آبشار دم دروازه به دیوانخانه.
در انتها، ناصرالدین شاه به خط خود دستور خرید 6 عدد چهلچراغ برای تالار را میدهد و قیمت و مکان نصب را نیز مشخص میکند. در پایان سند توسط ناصرالدین شاه امضاء شده است.
بازدید شاه از پل پلور
سند دوم، عریضهای است که در تاریخ 4 جمادیالثانی 1292 خطاب به ناصرالدین شاه نوشته شده و در خصوص بازدید و مراحل بازسازی پل پلور در مسیر جاده تهران به آمل میباشد. در این سند، به علت به تأخیر افتادن عریضه، سرکشی و بازدید کل مسیر و رفع نواقص موجود، اعزام ابراهیم بیگ (نایب اول دسته مهندسی) به همراه گروهی از سربازان مهندس و لاریجانی به سمت آمل و آقای ذوالفقار خان سرهنگ محلاتی به همراه سایر عمله به سمت پلور، و دادن دستورالعملهای لازم به هر گروه اشاره شده است. همچنین، از پیشرفت کار ابراز رضایت شده و احتمال اتمام آن تا حدود چهل روز یا دو ماه آینده پیشبینی شده است. ارسال سواد مقاطعهنامه در خصوص پل پلور، که پس از بررسیهای لازم توسط آقایان محمدمیرزا و میرزا محمدعلی مهندس تشخیص داده شد که نیاز به تعمیر ندارد، اما در بازرسی جدید، معایبی از جمله بنایی، عرض کم و انحطاط زیاد آن مورد توجه قرار گرفته که نیاز به تعمیر یا نوسازی دارد و در صورت موافقت شاه، مبالغ اضافی باید جهت انجام این امور ارسال گردد.
علاوه بر موارد فوق، به امور دیگری نیز اشاره شده، نظیر: انهدام یکی از پلهای کوچک در مسیر فوق به واسطۀ باران و سیل و احتیاج به مبلغ حدود یک صد و شصت تومان برای ساخت مجدد پل یاد شده، عدم پرداخت اجرت میرزا علیاکبر حجارباشی و کارگران وی، و درخواست دستور پرداخت صورتحساب به نامبرده برای ادامه یافتن کار حجاری تمثال همایون. در پایان، حسنعلی خان از شاه درخواست کرده است تکلیف وی را در خصوص موارد یاد شده روشن کند. این سند توسط حسنعلی، نویسنده عریضه، مهر گردیده است.
تمثال ناصری در دل کوه
پیکرتراشی از دیرباز در
ایران رواج داشته و شاهان و فرمانروایان نیز از آن بینصیب نبودهاند. در تنگه بندبریده، در سمت چپ آب هراز، تمثال و کتیبهای از ناصرالدین شاه بر جای مانده است. ارتفاع آن از کف فعلی جاده تا زیر نقش، 270 سانتیمتر است. طول این نقش و کتیبهها، هشت متر تمام و پهنای کتیبهها، که دور میچرخد، 24 سانتیمتر و عمق قسمت پایین شکل، 160 سانتیمتر است. در این نقش، ناصرالدین شاه در وسط بر اسب سوار است و پنج تن از درباریان در طرف راست و پنج تن در طرف چپ او حجاری شدهاند. ابیاتی نیز در طرفین شکل حک شده است. وسط سنگ زیر سم اسب ناصرالدین شاه، عبارت «عمل کمترین علیاکبر فی سنه 1295» حجاری گردیده است.
هزینههای حجاری تمثال ناصری بر کوه
سند سوم، شرح صورتحساب کارگران و لوازم مورد نیاز جهت حجاری تمثال ناصرالدین شاه است. در این سند، به افراد و لوازمی اشاره شده که مختص این حرفه میباشد. همچنین، هزینه ابزار و دستمزد افراد به تناسب موقعیت آنها (استادکار، کارگر و ...) ذکر گردیده است. جهت انجام این حجاری، قراردادی فیمابین استادکار و دیوان همایونی منعقد شده است. به دلیل تأکید بر اتمام کار در زمانی زودتر از موعد مقرر، توسط استاد این کار [میرزا علیاکبر حجارباشی] که خود یکی از طرفین قرارداد میباشد، نیروی بیشتری درخواست شده است.

جاده 77 یا جاده هراز ، به همراه جاده 59 (کرج-چالوس)، مهمترین جاده تهران-مازندران است. این جاده در سال 1342 بعنوان یک راه دسترسی اصلی در دره هراز، بعد از 23 سال کار ساخت به بهره برداری رسید.
جاده هراز، با تمام پستی و بلندیهایش، قصیدهای است ناتمام از تلاش و امید، از رویاها و واقعیتها، و از شکوه و سختی. هر پیچ و خم آن، داستانی دارد برای گفتن، و هر سنگ آن، یادگاری است از گذشتهای دور. کافی است چشم بگشایید و گوش فرا دهید، تا نوای تاریخ را در آوای دماوند بشنوید.