سرمقاله شرق/ تفاوت در سیاستها؛ اختلاف یا دشمنی
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - شرق / «تفاوت در سیاستها؛ اختلاف یا دشمنی» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم کیومرث اشتریان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بخش مهمی از اختلافات افراد و گروههای اجتماعی بر سر سیاستگذاریهای عمومی است. معمولا اختلافات سیاسی ماهیتی سیاستی دارند. اما دشمنی در حوزه سیاستهای داخلی چگونه پدید میآید؟
اولا، برای برخی افراد و گروهها این توهم وجود دارد که سیاستگذاریهای روزمره دولتها و مجالس قانونگذاری واجد تقدس است و ازاینرو تفاوت و اختلاف را به دشمنی میرسانند. ثانیا، برخی دشمنیها در عرصه عمومی از ویژگیها یا فشارهای روانی آدمیان برمیخیزد. برخی روان بیماری دارند که سرشار از کینهها و عقدههایی فروخفته است، بنابراین تفاوتِ آرا و منظرها و منافع را در سیاستهای عمومی دستمایه دشمنیها میکنند.
تفاوتهای سیاسی معمولا برای کسب قدرت و جاه و مقام است. اما تفاوتهای سیاستی ظاهرا بر سر نحوه اداره و مدیریت بخشهای گوناگونی از صنعت و کشاورزی و اقتصاد و... است؛ هرچند که اینها نیز از نزاع منافع و پیکار برای مقام و قدرت سر برمیآورد. سخن ما در این مقاله درباره اختلاف سیاستی (و نه سیاسی) است و اینکه چگونه این اختلاف به دشمنی و کینه میرسد.
سیاستهای عمومی اغلب راهحلهایی است که دولت و مجلس برای حلوفصل مناقشات روزمره در حوزه عمومی طرح میکنند. مثلا اینکه توسعه روستایی با فرستادن جوانان و دانشگاهیان به روستاها انجام شود یا از طریق برنامههای توسعه روستایی یا از راه برنامههای توانمندسازی روستاییان؟ حقوق کارگران افزایش یابد یا معلمان یا استادان یا پرستاران؟ مسکن ملی ساخته شود یا مسکن مهر؟ خودکفایی گندم مناسب است یا خرید گندم از خارج یا کشت فراسرزمینی گندم؟ نفت را نظامیان بفروشند یا سازمانهای اداری؟ و... . اینها سیاستهایی است که در دستور کار دولتها و مجالس قرار میگیرد. این سیاستها، چه موافق باشیم و چه مخالف، از منظر برخی خوب و از منظر برخی دیگر بد هستند. از منظر برخی آدمیان سیهروزی است و از نظر برخی دیگر بهروزی. سیاست مسکن مهر از منظر برخی «خوب» است، چون سرپناهی برای آنان پدید آورده و از منظر برخی دیگر تورمزا بوده است. انتخاب میان سرپناه یا تورم انتخاب میان منافع گروههای اجتماعی است. ممکن است دولت یکی را بر دیگری ترجیح بدهد ولی این ترجیح آدمیان است که یا تشخیص کارشناسی است یا ترجیح منفعتی یا ترجیح اکثریتی. اینها همگی قصه و روایت است؛ «قصهها گوییم از نفس و درون/ کاخ و مأوا کرده از شعر و فسون». نکته اساسی این است که این ترجیحات واجد هیچ ارزش قدسی و ماورایی نیست، مگر در نیات الهی انسانها که آن هم متر و معیار زمینی ندارد و حسابش با پروردگار رحمان و رحیم است. نتیجه اینکه تقدس را بر سیاستی که تنظیمکننده منافع آدمیان است، بار نکنید که اگر چنین کنید، زمینه را برای دشمنی فراهم میکنید و تفاوتها را به اختلاف و اختلافها را به دشمنی تبدیل میکنید. البته باید این را هم در نظر بگیریم که دشمنیها فقط ناشی از تقدسبخشیدن به منافع نیست. در بسیاری از نقاط جهان دشمنیهایی پدید آمده که بر سر منافع بوده است. اما آنچه ما با آن مواجهیم، تقدسبخشیدن به امری ماهیتا نامقدس برای توجیه دشمنیهاست. سیاست مسکن یا کشاورزی یا تورم یا سلامت یا ... تقدس ماهوی ندارد. اما مشکل اینجاست که برخی انتخاب یکی از این دو را تقدس میبخشند و زمینه کینه و دشمنی را پدید میآورند.
بازار ![]()
شما میتوانید با سیاست ارزی دکتر همتی یا سیاست مسکن دکتر آخوندی مخالف باشید اما نمیتوانید این مخالفت را به انقلاب و اسلام و ارزشها نسبت دهید. بُعد دیگر دشمنیها ناشی از شکستها و گرههای روانی است. شما وقتی در حوزهای ناکارآمد شوید و نخواهید ناکارآمدی را در افقی کلان یا سیستمی ببینید، در پی مقصر میگردید. این مقصر هم معمولا کسی است که نزدیک شما و رقیب شماست. درست مانند «هَوویی» که قادر نیست مشکل بیماری یا بیکاری فرزندش را ناشی از نابسامانیهای اجتماعی یا دلایل شخصی او بداند. به جای آن، همه این ناملایمات را به هوویش یعنی کسی که نزدیک او و رقیب اوست، نسبت میدهد. بانگ یاهو میزنیم و لیک حِقد هَوُو میبریم. در سیاستگذاری عمومی به این موضوع با عنوان تصمیمات (یا قضاوتهای) سرانگشتی پرداخته شده است. نزدیکترین چیزی را که دم دستتان میرسد، بهانه قرار میدهید و چه بهتر که این بهانه سبب شود تا رقیب را از صحنه بیرون کنید. مشکلات ساختاری و بینالمللی اقتصاد و تحریمها و تودرتویی تصمیمگیری در کشور را نادیده میگیرید و همهچیز را به گردن یک وزیر یا یک نماینده یا یک مدیر میاندازید و وظیفه ارزشی و انقلابی خود را به انجام میرسانید. «هَوُو مَعَکم» را «هُوَ مَعَکم» میپندارید؛ خسته نباشید!
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1339789/