ناگفتههایی از پشتپرده اجلاس داووس!
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه - اطلاعات /متن پیش رو در اطلاعات منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سید محمدکاظم سجادپور| برگزاری پنجاه و چهارمین اجلاس سالانه مجمع اقتصاد جهانی در داووس، در کوهپایههای آلپ در نزدیکی زوریخ سوئیس از 20 تا 24 ژانویه 2025 (اول تا چهارم بهمن 1403)، مانند همیشه با سروصدای رسانهای گستردهای همراه بود.
عمدتاً اخبار ملاقات و صحبتهای سیاسی در مورد این اجلاس، تبدیل به عناوین گزارشهای رسانهها میشود. دونالد ترامپ، حضور فیزیکی در این اجلاس نداشت و به صورت مجازی، سخنرانی کرد، ولی مهمترین بحثی که بر همه مباحث سایه افکند، دوران ریاست جمهوری او و ماهیت حرکتهای داخلی و خارجی آمریکا بود. شرکت در اجلاس داووس، تبدیل به یک زیارت اقتصادی و سیاسی، برای نخبگان حاکم در گوشه و کنار جهان به صورت سالانه شده است.
بیش از 50 سال از آغاز فعالیت مجمع اقتصاد جهانی یا همان داووس میگذرد. این مجمع از زوایای گوناگونی توسط دوستان و دشمنانش، مورد توجه قرار گرفته است. در دهه پیشین، هر اجلاس داووس، همراه با تظاهرات مخالفین جهانی شدن بود که بعضاً به چندین هزار شرکت کننده میرسید. در میان دیدگاههای مختلف و بعضاً متناقضی که در مورد مجمع اقتصاد جهانی و مجمع وجود دارد،پرسشی قابل ملاحظه امکان طرح دارد که آن این که نسبت مجمع اقتصاد جهانی و روابط بینالمللی را چگونه میتوان ارزیابی و تجزیه و تحلیل کرد؟ در پاسخ به سه موضوع «داووس و کنشگری»، «داووس و نهادسازی» و «داووس و شبکهسازی» باید توجه شود.
داووس در 1971، با ایده شواب، اقتصاددان آلمانی راه افتاد و ابتدا در قالب مدیریت اقتصادهای اروپایی شکل گرفت ولی در طی پیش از نیم قرن فعالیت، خود تبدیل به کنشگری در روابط بینالمللی تبدیل شده است. مجمع اقتصاد جهانی، کتابی قابل توجه در خور اعتنا در مورد تاریخ تحولات و نشیب و فرازهای پنجاه ساله خود به چاپ رسانده است. آنچه که در این کتاب، جلب توجه میکند، چگونگی تحول یک ایده به نهادی موثر و کنشگر است.
ایده اصلی شکل دهنده،داووس، آن است که اثرگذاران در اقتصاد جهانی کنار هم جمع شوند و مباحث و موضوعات فراروی اقتصاد جهانی را به بحث بگذارند. این ایده باعث گردآوری حدود 3000 کمپانی موثر در سراسر جهان در قالب عضویت در مجمع اقتصاد جهانی شده است.
این کمپانیها با پرداخت حق عضویت بالای سالانه،در کنار سایر کنشگران روابط بینالمللی، اعم از دولتها، رسانهها، اساتید دانشگاه، موسسات تحقیقاتی و سازمانهای غیردولتی قرار میگیرند و بدین ترتیب مجمع اقتصاد جهانی، تبدیل به باشگاهی از کنشگران عرصه روابط بینالمللی شده و به تبع آن، خود کم و بیش یکی از کنشگران موثر در عرصه جهانی است.
ایده در کنار هم قرار گرفتن بخش خصوصی و بخش عمومی، اجلاسهای داووس را از حالت رسمی، حقوقی صرف که ویژگی نهادهای را چندجانبه بینالدولی،نظیر سازمان ملل متحد است را خارج میکند. ویژگیهای غیررسمی و غیرتعهدآور در این راستا بسیار حائز اهمیت میباشد.
مجمع اقتصاد جهانی، مانند اجلاسهای سازمان ملل نیست که به صدور قطعنامه، بیانیه و اعلامیههای رسمی منجر شود، اما فضای تعامل و کنشگری را بین همه کنشگران موثر فراهم میکند و بعضاً همین امکان ارتباطی فراهم شده به حل و فصل موضوعات سیاسی شده که نمونه آن بیانیه داووس در 1988 بین ترکیه و یونان یا دیدار نلسون ماندلا و کلرک در 1992 درخصوص تحولات آفریقای جنوبی میباشد. هر چه هست،همه کنشگران موثر سعی در حضور و اثرگذاری در داووس دارد و این به مجمع جهانی اقتصاد ماهیت کنشگری میباشد .
اما مجمع اقتصاد جهانی را نباید فقط در برگزاری اجلاس سالانه پرخرج و پر زرق و برق ژانویه هر سال خلاصه کرد. این مجمع به نهادی اثرگذار در تولید فکر، ایجاد ارتباط بین نخبگان، تدوین توصیههای سیاستگذاری و تربیت نسل جدیدی از مدیران در سرتاسر جهان تبدیل شده است. فراتر از برگزاری اجلاس سالانه، مجمع اقتصاد جهانی، یک اندیشکده است که دهها گزارش در مورد شرایط اقتصاد بینالمللی تهیه و تدوین کرده و در اختیار مشتریان خود قرار میدهد. شاید بتوان گفت وجه غالب در این گزارش، توجه به تکنولوژی و تأثیر آن در اقتصاد است. علاوه بر تولید ادبیات تحلیلی و تجویزی توسط دفتر مرکزی مجمع اقتصاد جهانی در ژنو، این مجمع در سالهای اخیر، ده مرکز مستقل برای بررسی ابعاد مختلف مباحث مربوط به اقتصاد سیاسی راهاندازی کرده است. لبلال، در کنار اجلاس سالانه در داووس، مجمع اقتصاد جهانی، اجلاسهای منطقهای متفاوت و مستقلی را در خاورمیانه، آفریقا، شرق آسیا، آمریکای لاتین را راهاندازی کرده که مانند اجلاس داووس، محل تلاقی افراد و انکار در سطح منطقهای میباشند.
اما این نهادسازی را باید در کنار ایده جهانی شبکهای قرار داد که مجمع اقتصاد جهانی بخشی از آن و در ابعادی شکل دهنده به آن است. جهان روابط بینالمللی امروز، با گذشته حتی نزدیک تفاوتهائی قابل ملاحظه دارد. یکی از این تفاوتها، شبکهای شدن ارتباطات، زنجیره تولید و توزیع کالاها و خدمات و در یک کلام مدیریت شبکهای تعاملات بین کنشگران است. داووس و مجمع اقتصاد جهانی، آئینه و نسلی شبکهای شدن تدریجی ولی جدی روابط بینالمللی میباشد. در این جهان شبکهای شده، دولتها، کمپانیها، نهادهای بینالمللی، سازمانهای غیردولتی، اندیشکدهها و رسانهها، هم شبکههای جهانی خود را دارند و هم به صورت شبکهای با هم متصلاند و در این میان، سعی میکنند که چالشهای مربوط به مدیریت قدرت و ثروت را با بحث و گفتگو شناسائی و راه حل پیدا کنند. نبض این جهان شبکهای شده مرتباً سنجیده میشود. گزارش کوتاه ولی جدی مایکل فورمن، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا از اجلاس امسال داووس نشان میدهد که دوباره بر قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا، بر همه مباحث بینالمللی تأثیرگذاشته و در کمتر موردی، یک فرد در روابط بینالمللی، در مدت کوتاهی توانسته، در مناسبات جهانی، لرزه و تنش ایجاد کند.
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/1323403/